کتاب رنگ آمیزی موش ریزه میزه 1 توسط انتشارات قدیانی یه چاپ رسیدهاست.
این کتاب، تمرین خوبی برای کودک خردسال است تا «خوب نگاه کردن» و «خوب جستوجو کردن» را بیاموزد
سایر کتاب های همین ناشر
همیشه کودکان از دنیای بزرگترها تصوراتی دارند که برای نزدیک تر کردن آن به واقعیت باید در دنیای آنها وارد شد، با رنگ و تصویر، که هرکدام بتوانند خودشان را به جای شخصیت اصلی ببینند. در این مجموعه، بچهها در همراهی با شخصیت های داستان، با اتفاقات تازهای آشنا می شوند. زبان قصه آنقدر دلنشین و جذاب است که گویی خود کودک در دنیا و فضای رنگارنگ قصه در گردش و بازی است. در پایان هر کتاب دو مورد جذاب وجود دارد، یکی سؤالهایی که شخصیت اصلی قصه از بچهها میپرسد و دیگری جایی برای چسباندن عکس کودک به جای شخصیت اصلی، در نظر گرفته شده است. بعد از خواندن این کتاب برای کودکان ( یا مطالعه کتاب توسط خود آنها) میتوانند با دنیای واقعی ارتباط بهتر و صحیح تری برقرار کنند.
گایین راننده ماهری است و همیشه در مسابقه های ماشین سواری شرکت می کند. فردا هم مسابقه ای برپاست و گایین می خواهد در این مسابقه شرکت کند. او وقت زیادی ندارد، ماشین خود را برای مسابقه آماده کند. گایین باید چرخ های ماشین را بررسی کند
اين مجموعه، شش كتاب مستقل "دندانم را مسواك ميزنم"؛ "به همه سلام ميكنم"؛ "اسباببازيهايم را جمع ميكنم"؛ "خودم لباسم را ميپوشم"؛ "خوردنيها را دوست دارم" و "خودم به دستشويي ميروم" را در بر ميگيرد و از ويژگيهايي برخوردار است كه ميتوانند به عنوان يكي از بهترين شيوههاي آموزشي در اختيار اوليا و مربيان قرار گيرد. از جملهي اين ويژگيها، اشاره به مهمترين مسائل كودكان است؛ مسائل و مشكلاتي كه به نوعي مشكل بزرگترها هم هست.
در این کتاب بچه ها با، آمریکای جنوبی و شمالی، قاره های اروپا، آسیا و آفریقا و ... آشنا می شوند.
این مجموعه شامل شش قصه کوتاه در مورد خودخواهی، فداکاری، عشق، درک متقابل و شگفتیهای اندیشه است كه در قالبی تمثیلی با روایتی داستانگونه به همراه تصویرسازی هنرمندانه واژهها و شخصیت پردازیهای ملموس بیان شده و در کنار داستانپردازی، کودکان و نوجوانان را با نگاهی تازه، متفاوت و اندیشمندانه با دنیای بیرون، همراه می سازد. اسکار وایلد نویسنده این مجموعه، در یکی از داستان ها با عنوان "موشک شگفت انگیز" با جان بخشی ملموسی به یک قورباغه، فضای قصه پردازی خود را باورپذیرتر می کند: قورباغه گفت:" می دانم! شما با سرفه کردن صدای مرا تأیید می کنید. امیدوارم شما را امشب کنار برکه مرغابیها ببینم. حالا باید بروم و دنبال دخترهایم بگردم. من شش تا دختر کوچولوی قشنگ دارم، می ترسم یک وقت به دام اردک ماهی بیفتند. او هیکل بزرگی دارد، بدش نمیآید بچه های مرا برای صبحانه یک لقمه چرب و نرم بکند. بسیار خوب، من رفتم، خداحافظ، مطمئنم از هم صحبتی با من لذت بردی"
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب سیرک عجایب، دستیاریک شبح و دخمه خونین جلدهای 1، 2 و3 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
کتابی برای آموزش خط تحریری و خوش نویسی و زیباتر نوشتن مخصوص کودکان کلاس سوم دبستان
معرفی شده در کتاب نامه ی رشد آموزش و پرورش، مورد تایید در وزارت آموزش و پرورش کتابنامه رشد شماره 16
همیشه کودکان از دنیای بزرگترها تصوراتی دارند که برای نزدیک تر کردن آن به واقعیت باید در دنیای آنها وارد شد، با رنگ و تصویر، که هرکدام بتوانند خودشان را به جای شخصیت اصلی ببینند. در این مجموعه، بچهها در همراهی با شخصیت های داستان، با اتفاقات تازهای آشنا می شوند. زبان قصه آنقدر دلنشین و جذاب است که گویی خود کودک در دنیا و فضای رنگارنگ قصه در گردش و بازی است. در پایان هر کتاب دو مورد جذاب وجود دارد، یکی سؤالهایی که شخصیت اصلی قصه از بچهها میپرسد و دیگری جایی برای چسباندن عکس کودک به جای شخصیت اصلی، در نظر گرفته شده است. بعد از خواندن این کتاب برای کودکان ( یا مطالعه کتاب توسط خود آنها) میتوانند با دنیای واقعی ارتباط بهتر و صحیح تری برقرار کنند.
اولين بازي روز جمعه، بين دو تيم آلمان و اسپانيا بود. الماني ها در بازي قبل با دو گل چين را شكست داده و به طور مساوي با تيم گل بهار، سه امتيازي بودند. اما اسپانيا بازي را باخته و امتيازي نداشت. بازي خيلي خوب شروع شد. سالن شلوغ و پر هياهو بود. حالا يك سوم سالن را دخترها اشغال كرده بودند. دخترها طرفدار تيم اسپانيا بودند و پسرها تيم آلماني را تشويق مي كردند. اين وسط، مصطفي خيلي حرص مي خورد.
– باز بارك الله به دخترها.
مجتبي ريزه پرسيد: «چطور؟»
– پسر، تو چرا متوجه نيستي. بازي بعدي ما با آلماني هاست. اگر آنها اين بازي را ببرند، از ما سه امتياز جلو مي افتند. بايد لااقل اين بازي مساوي بشود.
ماجراهای تن تن خبرنگار جوان: مجموعه شش جلدی 4: جلدهای 19 تا 24، کوسه های دریای سرخ، جستجو در غار هیولا، جواهرات کاستافیوره، پرواز، سرزمین پیکارگران، هنر الفبا نوشته ی هرژه است که گروه نشر رایحه اندیشه آن را به فارسی ترجمه کرده است.
یه پنگوئن، دو پنگوئن
بازی و ورزش می کنن
روی یه پاشون می پرن
این جوری نرمش می کنن
یه پنگوئن سر می خوره
می افته توی آب، تالاپ
دومی هم لیز می خوره
تو آب می ره، شالاپ شالاپ
اين مجموعه، شش كتاب مستقل "دندانم را مسواك ميزنم"؛ "به همه سلام ميكنم"؛ "اسباببازيهايم را جمع ميكنم"؛ "خودم لباسم را ميپوشم"؛ "خوردنيها را دوست دارم" و "خودم به دستشويي ميروم" را در بر ميگيرد و از ويژگيهايي برخوردار است كه ميتوانند به عنوان يكي از بهترين شيوههاي آموزشي در اختيار اوليا و مربيان قرار گيرد. از جملهي اين ويژگيها، اشاره به مهمترين مسائل كودكان است؛ مسائل و مشكلاتي كه به نوعي مشكل بزرگترها هم هست.
آنی شرلی دختركی كك مكی است كه موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است، او باهوش است، قوه تخیل بیحد و مرزی دارد و با امید و پشتكار و مهربانیهای سادهاش، سعی میكند زندگی جدیدی را آغاز كند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن قدر زیبا و امید بخش است كه برای رسیدن به آن، با هر مشكلی كنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود
قرمزی کی بود؟ رنگ پری کوچولو بود!
پری کوچولو، قرمزی را دوست نداشت. همیشه می گفت: (کاش که کفش من، این رنگی نبود! کاش سیاه بود مثل کفش بابا، یا سفید بود مثل کفش مامان، یا یک رنگ دیگری بود مثل کفش همه ی آدم بزرگ ها.)
کتاب رنگ آمیزی موش ریزه میزه 2 توسط انتشارات قدیانی یه چاپ رسیدهاست.
دارن شان دستیار شبحی به نام آقای كرپسلی است. آن دو به كوهستان اشباح رفتهاند تا دارن به اشباح دیگر معرفی شود. اما در كوهستان، دارن مجبور میشود كه برای اثبات لیاقت خود، پنج آزمون مرگبار را از سر بگذراند، در غیر این صورت، او را به تالار مرگ میفرستند! در گیر و دار این آزمونها، نیروهایی اهریمنی به كوه میآیند و دارن با خیانت و خطرهایی رو به رو میشود كه در مقایسه با آنها، مرگ موهبتی بزرگ است.
شاید راز ماندگاری این اثر، که هم اکنون یکی از آثار کلاسیک ادبیات انگلیس محسوب می شود، وجود پیوند ناپیدای زمان، مکان و حوادث داستان است. سی.اس.لوئیس در سال 1898 به دنیا آمد. او نویسنده ی سه گانه ی معروف ارباب حلقه ها، بود. لوئیس علاقه مند به داستان های پریان و افسانه های کهن بود و قصه های مشهور او شیر، ساحره و کمد لباس است. در بخشی از داستان "درِ عوضی" آمده: " او در یكی از خانه هایی زندگی می كرد كه كنار هم قطار شده و همه به هم چسبیده بودند. ... صورت پسرك غریبه خیلی چرك بود. اگر اول دست هایش را به خاك می مالید و آنها را به صورتش می كشید، بعد گریه ی مفصلی می كرد و بعد هم با همان دست ها صورتش را پاك می كرد، باز هم به آن چركی نمی شد. راستش انگار همین كار را هم كرده بود.
در زمانهای خیلیخیلی دور، پادشاهی بود که دلش میخواست همیشه لباسهای خوب بپوشد. خیاطهای مخصوص شاه، هر روز یک لباس تازه برای او میدوختند