کتاب افسانه های شیرین دنیا 6-کتاب پرتقالی - روزی روزگاری سرزمینی وجود داشت که رودهای آن عمیق تر و جنگل هایش بزرگ تر از هر جای دیگر دنیا بود. کمتر کسی می توانست وارد آن جا بشود. چون آن سرزمین متعلق به حیوانات وحشی بود و آن ها با عجیب ترین بازی های دنیا خود را سرگرم می کردند. درختان بزرگ جنگل با شاخه هایی که پر از شکوفه های زرد و سفید بودند، به یکدیگر زنجیر شده بودند و بهترین مخفیگاه برای میمون ها بودند تا از چشم بقیه پنهان بمانند. اگر زمانی یوزپلنگ یا فیل از آن جا عبور می کرد، میمون ها بر پشت آن ها می پریدند . سواری می کردند و پس از این که خسته می شدند، خود را به پیچک هایی که در همه جای جنگل وجود داشت می آویختند و تاب می خوردند و...
اين مجموعه، شش كتاب مستقل "دندانم را مسواك ميزنم"؛ "به همه سلام ميكنم"؛ "اسباببازيهايم را جمع ميكنم"؛ "خودم لباسم را ميپوشم"؛ "خوردنيها را دوست دارم" و "خودم به دستشويي ميروم" را در بر ميگيرد و از ويژگيهايي برخوردار است كه ميتوانند به عنوان يكي از بهترين شيوههاي آموزشي در اختيار اوليا و مربيان قرار گيرد. از جملهي اين ويژگيها، اشاره به مهمترين مسائل كودكان است؛ مسائل و مشكلاتي كه به نوعي مشكل بزرگترها هم هست.