هری پاتر (به انگلیسی: Harry Potter) نام مجموعه ای از رمان های سبک خیال پردازی است که توسط نویسندهٔ انگلیسی، جی.کی. رولینگ یا جوان کتلین رولینگ نوشته شده است. این کتاب ها به شرح ماجراهای یک جادوگر نوجوان به نام هری پاتر به همراه بهترین دوستانش، رون ویزلی و هرمیون گرنجر، در مدرسهٔ علوم و فنون جادوگری هاگوارتز می پردازند. بخش اصلی داستان پیرامون تلاش هری برای غلبه بر جادوگر سیاه، لرد ولدمورت است، که هدفش سرکوب کردن افراد غیرجادوگر (مشنگ ها)، تحت فرمان درآوردن دنیای جادوگران و نابود کردن همه کسانی که در مقابل او (از جمله هری پاتر) ایستاده اند، است.
فصل استخوان جلد اول
سال 2059. بسياري از شهرهاي بزرگ جهان تحت تسلط نيرويي امنيتي است به نام «قلمه». پِيج ماهوني در دنياي زيرزمينيِ خلافکارهاي «لندن قلمه» کار ميکند و عضوي از دار و دستهي «هفت مُهر آخرالزمان» است. کارش اما حتا با معيارِ خلافکارها هم غريب است: گردآوري اطلاعات از طريق رخنه در ذهنِ ديگران. پيج «رؤيانورد» است، يعني ردهي کمياب و خاصي از «روشنبينان»؛ اما روشنبينان در دنياي تحتِ فرمانِ قلمه بزرگترين مجرمان هستند. چون هر نوع فعاليت مرتبط با روح و ماوراء در دنياي قلمه قدغن است.
اما وقتي پيج را دستگير ميکنند، متوجه ميشود قدرتي در پشت پرده وجود دارد بسيار پليدتر و عظيمتر از قلمه. روشنبينها را به زنداني ميبرند که خودش شهري مستقل است: شهر آکسفورد که دو قرن پيش از روي نقشهها محو کردند و الان در اختيار نژادي قدرتمند و فراطبيعي است به نام «رِفائيم». روشنبينها ارزشِ زيادي براي رفائيم دارند؛ اما تنها در مقام سرباز و کارگر.
سال 2059. بسياري از شهرهاي بزرگ جهان تحت تسلط نيرويي امنيتي است به نام «قلمه». پِيج ماهوني در دنياي زيرزمينيِ خلافکارهاي «لندن قلمه» کار ميکند و عضوي از دار و دستهي «هفت مُهر آخرالزمان» است. کارش اما حتا با معيارِ خلافکارها هم غريب است: گردآوري اطلاعات از طريق رخنه در ذهنِ ديگران. پيج «رؤيانورد» است، يعني ردهي کمياب و خاصي از «روشنبينان»؛ اما روشنبينان در دنياي تحتِ فرمانِ قلمه بزرگترين مجرمان هستند. چون هر نوع فعاليت مرتبط با روح و ماوراء در دنياي قلمه قدغن است.
اما وقتي پيج را دستگير ميکنند، متوجه ميشود قدرتي در پشت پرده وجود دارد بسيار پليدتر و عظيمتر از قلمه. روشنبينها را به زنداني ميبرند که خودش شهري مستقل است: شهر آکسفورد که دو قرن پيش از روي نقشهها محو کردند و الان در اختيار نژادي قدرتمند و فراطبيعي است به نام «رِفائيم». روشنبينها ارزشِ زيادي براي رفائيم دارند؛ اما تنها در مقام سرباز و کارگر.
سایر کتاب های همین ناشر
در چهارمین سال تحصیل هری پاتر و دوستانش در هاگوارتز، مسابقه جام آتش برگزار میشود. مسابقهای خونین و مرگبار بین شاگردان چند مدرسه مختلف جادوگری. چه كسانی در این مسابقه شركت خواهند كرد؟... چه كسی برنده مسابقه است؟... و در این سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟...
در جهاني سوار بر سهپايهي سلطهطلبي، سياستبازي و سودجويي و گردنده بر چرخِ آدمکُشانِ رايانهسان، ساحرگانِ نژادپرور و ناوبرانِ زماننورد، پُل، دوکزادهي جوان خاندانِ آتريديز، خود را گرفتار در طوفاني عالَمآشوب مييابد: نزاعي کيهاني بر سرِ مَلغَما، کيمياي زمانه، در آوردگاهِ يگانه سرچشمهاش در سراسر کائنات: تلماسه… کُرهاي از شنِ سوزان که دغدغهي بوميانش نه ملغما، که بقاست.
کتاب آخرین آرزو (به انگلیسی: The Last Wish) اولین جلد از مجموعه کتاب های ویچر، نوشتهی آندره ساپکوفسکی، نویسنده لهستانی است. مجموعه کتابهای ویچر، علاوه بر اینکه مخاطبان زیادی دارند، منبع اقتباس یک سریال تلویزیونی و چند بازی کامپیوتری هم بودهاند. دلیل اصلی شهرت جهانی این آثار، مجموعه بازی های کامپیوتری Witcher هستند که جزو پر افتخارترین عناوین تاریخ بازی های کامپیوتری محسوب میشوند.
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
کتاب جانوران شگفت انگیز راز های دامبلدور (فیلمنامه ی اصلی) شامل مطالب و جزئیات پشت صحنه و یادداشت هایی از دیوید پیتس، دیوید هیمن، جود لا، ادی ردمین، کلین اتوود است.
«دوران حقارت» چهارمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «خون الفها» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
اگر تاکنون از خود پرسیده اید گوی زرین چگونه پدید آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند یا چرا روی ردای بازیکنان تیم آواره ای ویگتاون تصویر ساطور به چشم می خورد باید کتاب کوییدیچ در گذر زمان را بخوانید. این کتاب نسخه ای از کتاب کتابخانه مدرسه جادوگری هاگوارتز است و هوادارن جوان کوییدیچ در این مدرسه هر روز به این کتاب مراجعه میکنند. درآمد فروش این کتاب به موسسه کمیک ریلیف اهدا شده است. این موسسه از پول شما برای ترویج آبادانی و نجات جان افراد بهره می جوید، کاری که حتی از تسخیر 3/5 ثانیه ای گوی زرین به دست رودلف پلامپتون در سال 1921 مهمتر و شگفت انگیزتر است. خوانندگان عزیز: بخشی از درآمد حاصله از فروش این کتاب صرف امور خیریه میشود بنابراین شما خوانندگان ایرانی نیز با خریدن این کتاب در یک عمل سحرآمیز شریک میشوید.
وقتی فهمیدم… وقتی شنیدم جسکیر تو رو خونین و مالین کنار ساحل می کشیده، مثل یه دیوونه از خونه بیرون زدم. حسابی شوکه شده بودم و حتی جلوی پاهام رو نمی دیدم. ولی بعدش… می دونی با خودم چی فکر کردم؟ فکر کردم این یه جادو بوده که تو مخفیانه روی من اجرا کردی تا من رو این طور مسحور اون گردنبند گرگی و اون چشم های شرورت بکنی. این چیزی بود که با خودم فکر کردم، اما این باعث نشد وایسم، چون فهمیدم که من این رو دوست دارم و می خوام که تسلیم جادوی تو بشم، اما واقعیت ترسناک تر از اینه. واقعیت اینه که تو…
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
در کشوری دیگر، نگهبانی جوان روبه روی ردیف بیشماری از نمایشگرها نشسته بود و تصاویر زندهای را تماشا میکرد که از صدها دوربین ویدیویی بیسیم مداربسته از سرتاسر آن بنای عظیم میآمد. تصاویر انگار صفی بیانتها را شکل میدادند که مدام از برابر چشمش میگذشت.
سرسرایی مزین و مجلل.
دفترکاری خصوصی.
آشپزخانهای صنعتی.
تصاویر که میگذشتند و تماشایشان میکرد، خیالپردازیهایی به سراغش آمد که میکوشید از آنها دوری کند. کشیکش داشت تمام میشد؛ با این همه هنوز سرحال و گوش به زنگ بود. هر چه باشد، خدمت در این جا برایش افتخار بود و بالاخره روزی پاداش بزرگ خود را میگرفت.
دن براون در کتاب تازه و حیرت انگیز خود، دوزخ، این بار پس از خلق داستانهای تاریخی اش در واتیکان و پاریس و واشنگتن به سراغ فلورانس آمده؛ همان شهری که دانته آلیگیری دوزخ کمدی الهی را در آن پرورواند و از آن تبعید شد و تا آخر عمر در حسرت دیدارش از زادگاهش سوخت. رابرت لنگدان، کارآگاه معماهای تاریخی و هنری، در این کتاب مجروح و مبتلا به فراموشی به هوش می آید و خود را در آستانه خطر مرگ می بیند و اندکی بعد خود را در برابر خطری که نسل بشر را به مخاطره انداخته است.
نیمه شب، وقتی نوبت نگهبانی هرمیون شد برف میبارید. خوابهای هری در هم برهم و آزارنده بود: یکسره نجینی به خوابش میآمد و میرفت، ابتدا از درون انگشتری غولپیکر و ترک خورده، سپس از داخل تاج گل کریسمس. بارها وحشت زده از خواب پرید، با این اطمینان که کسی از فاصلهای دور، او را صدا زده، و با این تصور که صدای وزش باد در گرداگرد چادر، صدای گامهای کسی است.
سال 2035 است. پس از اينکه آرتيوم در سال 2033 سکونتگاه موجودات تاريکي را نابود کرد، مردم ايستگاه وادنخا به چشم يک قهرمان به او نگاه ميکردند، ولي اکنون گمان ميکنند عقلش را از دست داده است، چون آرتيوم اعتقاد دارد ساکنين متروي مسکو تنها بازماندگان جنگ هستهاي سال 2013 نيستند.
آرتيوم به اميد شنيدن سيگنال راديويي از دنياي بيرون، هر هفته چند بار به آخرين طبقهي آسمانخراش اوستانکينو ميرود، ولي تلاشهايش بيفايده است. در اين ميان، همسرش آنيا که از رفتار پرخاشگرانه و سرد آرتيوم به ستوه آمده، او را تهديد به ترک کردن ميکند.
با سر رسيدن هومر، پيرمرد قصهگويي که داستان او در جلد دوم سهگانه روايت شد، زندگي آرتيوم متحول ميشود، چون او به اطلاع آرتيوم ميرساند که اپراتور راديويي به نام =ج ادعا کرده سيگنال راديويي از ساکنين فجرهاي قطبي، شهري واقع در شمال روسيه دريافت کرده است. هومر و آرتيوم براي پيدا کردن اومباک در مترو راهي سفر ميشوند، اما در طول اين سفر به رازهاي مخوفي راجع به فاشيستهاي رايش، کمونيستهاي خط قرمز، تاجرين هانزا و به طور کلي، ماهيت وجودي متروي مسکو پي ميبرند، رازهايي که درک شما را از حوادث مترو 2033 و مترو 2034 دگرگون خواهد کرد...
در پنجمین قسمت از سری کتاب های جک ریچر که در سال 2001 منتشر شد، او این بار در گرمای آتشین تگزاس درگیر یک ماجراجویی خطرناک دیگر می شود. ریچر درحالی که مثل همیشه با پای پیاده در جاده ها سرگردان است، در یکی از جاده های سوزان تگزاس با زنی به نام کارمن گریر برخورد می کند و آن زن برای پیشبرد نقشه ی رهایی از دست شوهرش که همیشه او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد ریچر را باوجود مقاومت ها و مخالفت های اولیه ترغیب کرده و به مزرعه ای دورافتاده در بخش «اکو» می کشاند:
کتاب «مترو 2033» را «دمیتری گلوخوفسکی» نوشته و «فربد آذسن» به فارسی برگردانده است. در توضیحات پشت جلد آمده است: «پس از وقوع یک جنگ اتمی بزرگ در سال 2013، زمین به ویرانی کشیده میشود و بازماندگان مجبور میشوند در پناهگاههای اتمی زیرزمینی پناه بگیرند. یکی از این پناهگاهها متروی مسکو است. 20 سال بعد از وقوع این جنگ، جوانی به نام آرتیوم متوجه میشود در دوران کودکی اشتباهی مرتکب شده که اکنون میتواند امنیت کل مترو را به خطر بیندازد.
بانوي درياچه» هفتمين و آخرين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «برج پرستو» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده است، داستان گرالت ريويآيي و سرنوشتش سيري را روايت ميکند.
هرى پاتر و شاهزادهى دورگه، با آغاز ششمین سال تحصیلى هرى در مدرسهى علوم و فنون جادوگرى هاگوارتز شروع میشود. آلبوس دامبلدور، مدیر مدرسه، براى هرى كلاسهاى خصوصى ترتیب میدهد و در ضمن این كلاسها او را با گذشته ى لرد ولدمورت و افكار و آرزوهاى او آشنا میكند. و راز جاودانگى او را بر ملا میکند. هرى كه بر طبق یك پیشگویى، كسى است كه باید لرد ولدمورت این جادوگر قدرتمند و جنایت پیشه را از بین ببرد با آلبوس دامبلدور همراه میشود تا به كمك هم اقدامات ولدمورت براى جاودانگیش را خنثى كند و او بار دیگر موجودى فانى و میرا شود. اما در این میان ماجراهاى پیش بینى نشدهاى رخ میدهد كه باعث میشود هرى در این راه خطرناك تنها بماند.
در این کتاب، داستانی علمی- تخیلی را می خوانیم که شامل ۱۸ فصل و بخشی پایانی است. مترو ۲۰۳۴، اولین بار در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید. این کتاب در ادامه داستان کتاب مترو ۲۰۳۳ نوشته شده است. داستان ۲۰۳۴،یک سال بعد از جریان کتاب ۲۰۳۳ اتفاق می افتد و این کتاب کاملا مستقل از کتاب ۲۰۳۳ است و احتیاجی نیست برای خواندن آن، کتاب قبلی حتما خوانده شود. این کتاب به صورت اپیزودی و مانند کتاب ۲۰۳۳، تعریف نشده است.
هرى پاتر و شاهزادهى دورگه، با آغاز ششمین سال تحصیلى هرى در مدرسهى علوم و فنون جادوگرى هاگوارتز شروع میشود. آلبوس دامبلدور، مدیر مدرسه، براى هرى كلاسهاى خصوصى ترتیب میدهد و در ضمن این كلاسها او را با گذشته ى لرد ولدمورت و افكار و آرزوهاى او آشنا میكند. و راز جاودانگى او را بر ملا میکند. هرى كه بر طبق یك پیشگویى، كسى است كه باید لرد ولدمورت این جادوگر قدرتمند و جنایت پیشه را از بین ببرد با آلبوس دامبلدور همراه میشود تا به كمك هم اقدامات ولدمورت براى جاودانگیش را خنثى كند و او بار دیگر موجودى فانى و میرا شود. اما در این میان ماجراهاى پیش بینى نشدهاى رخ میدهد كه باعث میشود هرى در این راه خطرناك تنها بماند
استرایک قبلا هرگز به چنین موردی رسیدگی نکرده بود، چه رسد به یک مورد چهل ساله. اما علیرغم شانس اندک موفقیت، او شیفته است و آن را قبول می کند. به لیست طولانی پرونده هایی که او و شریکش در آژانس، رابین الکات، در حال حاضر روی آنها کار می کنند، اضافه می شود. و خود رابین نیز در حال انجام یک طلاق کثیف و توجه ناخواسته ی مردانه و همچنین مبارزه با احساسات خود در مورد استرایک است.
همانطور که استرایک و رابین در مورد ناپدید شدن مارگوت تحقیق می کنند، با یک پرونده پیچیده ی شیطانی روبرو می شوند که شامل کارت های تاروت، یک قاتل سریالی روانی و شاهدانی است که نمی توان به همه ی آنها اعتماد کرد. و آنها یاد می گیرند که حتی مواردی که چندین دهه قدمت دارند نیز می توانند کشنده باشند. . .
هری پاتر،مالفوی و ران حالا بزرگ شده اند و نوبتی هم که باشد،حالا دیگر نوبت بچه هایشان است تا دنبال ماجرا جویی بروند و برای یک ماجرا جویی خوب چه چیزی بهتر از پیدا کردن بازماندگان ولدمورت؟بچه های سربه هوای قهرمانان هری پاتر قرار است ما را با داستان های پرهیجان و خطرناک خود همراه کنند. داستانی که تا سر حد مرگ ترسناک است!
دومین سال تحصیلی هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز است. او با دوستان صمیمیاش، رون ویزلی پسری كنجكاو و هرمیون گرنجر باهوشترین دختر مدرسه، سعی دارند پرده از معمای حفره اسرارآمیز بردارند. حفرهای كه هیولایی مخوف را در خود جای داده است و رازی بزرگ در اعماق آن وجود دارد..