كتاب خاطرات يك بي عرضه(5)دفترچه بنفش : بخشي از كتاب- امروز هركس كه در همسايگي ما زندگي مي كند، از خانه بيرون رفته است تا از هواي گرم و آفتابي لذت ببرد. راستش، همه به جز من، لذت بردن از هواي گرم آن هم وسط زمستان كار سختي است. از نظر مردم، اين وضعيت اب و هوايي عجيب و شگفت انگيز است و...
با خنده یاد بگیر (هوشمندانه پول در بیار جمع کن، خرج کن و ببخش)
در داخل کتاب میتوانی مطالب زیر را بخوانی: روش پول در آوردن، پسانداز کردن، خرج کردن، سرمایهگذاری کردن و برنامهریزی برای آینده داستانهایی درباره موفقیتهای مالی از ماجراهای واقعی بچههای پولساز بر سر دوراهیهای پولی که به تو این امکان را میدهد یکی از راهها را انتخاب کنی و عاقبت انتخاب خودت را ببینی آزمونها و چک لیستهایی که به تو کمک میکند اهداف مالی خودت را شناسایی کنی، بودجهبندی کنی و حساب و کتاب پولهایی که در میآوری را نگهداری، خرج کنی و پسانداز کنی و یک عالم مطالب دیگر
سایر کتاب های همین ناشر
وقتی بچه بودید وشب خوابتان میبرد، چه کسی روی شما را میپوشاند؟ اولین باری که سوار دوچرخه شدید یا توپی را شوت کردید، چه کسی را به یاد دارد؟ (چه کسی را به یاد دارید؟ یا چه کسی این را به شما یاد داد؟) خانوادهتان... .
مجموعه ای جذاب، خنده دار، سرگرم كننده و صاحب سبك. يكی از موفقترين مجموعههای طنز كودكان. مجموعه ای كه هر خواننده ای را با هر سليقه ای جذب می كنه...بچه بودن واقعا بد است. هيچكس بهتر از گرگ هفلی ريزه ميزه اين را نمیداند. او در مدرسه راهنمايی با بچههايی همكلاس است كه بلندتر و زيرک تر از او هستند...
در فضای مجازی همه ی دنیا در زیر انگشتان شما قرار دارد. شما می توانید در هر مکان و زمانی که هستید، بازی کنید، موسیقی گوش دهید، برای تکالیف مدرسه تحقیق انجام دهید، داستان بخوانید و کلیپ بسازید.
می توانید عکس ها و ایده هایتان را به اشتراک بگذارید و اینها تنها بخش کوچکی از کارهایی است که در فضای مجازی می توان انجام داد. فضای مجازی هم درست مانند دنیای واقعی پر از هیجان است و شما باید بدانید چطور همانند دنیای واقعی فضای مجازی را هم مدیریت کنید و مراقب خودتان باشید.
کتاب برادرم سوپر قهرمانه اثری است از دیوید سالومونز به ترجمه ژاله نوینی و چاپ انتشارات ایران بان. داستان این کتاب درباره دو برادر به نام های لوک و زاک است، همه چیز از وقتی شروع می شود که لوک مجبور است به دستشویی برود و وقتی برمی گردد متوجه می شود زاک خیلی تغییر کرده است، انگار دارای قدرتی شگفت انگیز شده، قدرتی ماورایی که ممکن بود نصیب لوک بشود اگر در همان لحظه خاص توی دستشویی نبود…!
آیا دوست دارید همیشه نگران همه چیز باشید؟
اما اگر بدانید چطور از پس نگرانی ها بربیایید، وقتی نگرانی به سراغ تان می آید می توانید به خودتان قوت قلب بدهید.
در این کتاب آزمون ها و توصیه هایی آمده که به شما کمک می کنئ خودتان را بیشتر بشناسید. با احساسات پیچیده تان دست و پنجه نرم کنید و با بدترین ترس هایتان روبه رو شوید. همچنین ایده هایی را برای آرام شدن تان در هنگام نگرانی خواهید خواند که وقتی اشتباهی مرتکب شدید چطور درستش کنید.
احساسات پسرانه
تو در حال رشد و بزرگ شدن هستی؛ و همزمان احساسات و عواطفت نیز در حال تغییرند. ممکن است اینطور بهنظر برسد که سوار یک ترن هوایی احساسی هستی؛ یک لحظه در بالا و لحظهای دیگر در پایین.
گرگ هفلی به دردسر بزرگی می افتد. به مدرسه خسارت می زنند و گرگ، مظنون اصلی است، اما او بی گناه است، يا دست كم تا حدودی بی گناه است. چيزی نمانده كه پليس او را دستگير كند، اما برف و كولاك شديدی اتفاق می افتد و خانواده ی هفلی در خانه شان زندانی می شوند. گرگ می داند كه وقتی برف ها آب شود. بايد با حقيقت تلخ روبه رو شود، اما آيا مجازات پليس، بدتر از گير افتادن با خانواده ات در تعطيلات كريسمس است؟
سفر جديد پر از تفريح و سرگرمي است به شرطي که جزو خانواده هفلي نباشيد. سفر آنها با يک دنيا شوق و ذوق آغاز ميشود اما بلافاصله برايشان مشکل پيش ميآيد. دردسر پمپ بنزين، دستشويي، غذا دادن به مرغ دريايي و خوک فراري آنها را رها نميکند و دقيقا با تصور گرگ از خوش گذراندن نطابق ندارد. ولي حتي بدترين سفرهاي جادهاي ميتوانند ماجراجويي خوبي باشند و اين سفر از آنهايي است که هفليها هرگز فراموش نخواهند کرد.
کتاب خاطرات یک بی عرضه اثری است از جف کینی به ترجمه ندا شادنظر و چاپ انتشارات ایران بان. دفترچه دودی جلد پانزدهم این مجموعه است. راوی این کتاب پسر بچه ای به نام گرگ هفلی است که خاطرات روزانه و چیزهایی را که در ذهنش می گذرد یادداشت می کند. خاطرات یک بی عرضه لحنی طنز، اتفاقاتی جالب و تصاویری دیدنی دارد.
در جلد حاضر خانواده گرگ قصد دارند یک بازسازی اساسی در خانه شان داشته باشند، اما همین که دست به کار می شوند با چالش های گوناگونی رو به رو می شوند که حتی فکرش را هم نمی کردند.
ماجراهای گرگ در چله تابستان! اين كتاب ماجراهای گرگ هفلی و داداش بزرگه است! بخوانيد و قاه قاه بخنديد!
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
تونل استخوان (دردسر کاسیدی بلیک را تعقیب می کند کتاب دوم)
دردسر، کاسیدی بلیک را تعقیب میکند.
این بار کاسیدی در پاریس است، جایی که والدینش مشغول ضبط برنامهای در مورد تسخیرشدهترین شهرهای جهان هستند. برنامهی آنها جالب است، اما هیچچیز در مورد اشباح خطرناکی که زیر شهر پاریس، در تونلهای وحشتناک کاتاکومبها سرگردان هستند، نمیدانند.
خانم باش از تمام بچه ها خواسته بود نیم ساعت زودتر در کلاس حاضر شوند تا وقت کافی داشته باشیم درباره فوت و فن هایمان در مسابقات حرف بزنیم. او درباره اینکه کلاس های دیگر چطور خودشان را برای مسابقات آماده می کنند، دچار وسواس و اضطراب شده بود.
بنابراین لدویان میلز را به پشت بام مدرسه فرستاد تا جاسوسی کلاس بغلی، یعنی کلاس اقای درو را بکند. اما بعد معلوم شد کاشی های سقف مدرسه آنقدر محکم نیستند که وزن یک آدم را تحمل کنند.
بچه های کلاس خانم باش بیشتر نگران بچه های کلاس خانم اپشتاین هستند، چون او در کلاسش مشتی ورزشکار درست و حسابی دارد. یکی از آنها جسی رنج است که دوبار کلاس هشتم را خوانده و بنابراین یک بار بیشتر از بقیه ما مسابقات ورزشی را تجربه کرده است.
این کتاب شامل نکاتی دربارهی مهمانی رفتن و مهمانی گرفتن همراه با ایدههای بسیاری برای بازی در مهمانی، رفع بیحوصلگی و هدیههای دستسازی است که به مهمانی میبرید. پس بیایید مهمانی بگیریم.
وقتی گرگ هفلی و خانوادهاش وارد جادهی اصلی میشوند تا سفرشان را برای پیکنیک خارج از شهر آغاز کنند، حاضر و آماده هستند تا حسابی خوش بگذرانند؛ اما نقشههایشان بدجوری نقشبرآب میشود و از پارکی کاروانی سردرمیآورند که اصلا حالوهوای بهشتی تابستانی را ندارد. اوضاع زمانی برای خانوادهی هفلی بدتر میشود که سقف آسمان سوراخ میشود و بارانی شدید میبارد.
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
قدیم ها زندگی بهتر بود.واقعا همین طور است؟ این سوالی است که گرگ هفلی از خود میپرسد. وقتی تمام مردم شهر داوطلبانه وسایل برقی شان را کنار میگذارند و زندگی بدون آن ها را تجربه میکنند:اما زندگی مدرن هم مزایای خودش را دارد و گرگ هفلی حاضر نیست آن را با زندگی گذشته عوض کند آیا با آن همه تنش و دردسری که داخل و خارج از خانه وجود دارد گرگ میتواند راهی برای نجات خود بیابد؟یا آیا بودن در مدرسه ی قدیمی برای بچه هایی مثل گرگ بیش از حد سخت است؟
چطور پول در بیاورید، پس انداز کنید و خرج کنید با کمک این کتاب مدیریت پول را یاد می گیرید و البته این کار را با لذت انجام خواهید داد.
ماجراهای گرگ در چله تابستان! اين كتاب ماجراهای گرگ هفلی و داداش بزرگه است! بخوانيد و قاه قاه بخنديد!
فضايی شاد در مدرسه حكفرماست. اما اين چه مفهومی برای گرگ هفلی دارد؟ روز جشن در مدرسه ی راهنمايی گرگ هفلی، زندگی او را وارونه كرده است. وقتی گرگ تلاش میكند همراهی برای رفتن به جشن پيدا كند، دائم نگران اين است كه در سرمای آن شب بزرگ، تنها بماند. بهترين دوست او، رالی، كسی را سراغ ندارد و او هم تنهاست. اما دست كم می تواند كمی به او دلداری بدهد. در پی اتفاقی غير قابل پيش بينی، گرگ همراهی برای رفتن به جشن مدرسه پيدا می كند و رالی تك می ماند، اما با اتفاق هايی كه آن شب و در انتهای مهمانی می افتد، حتی نمی توانی حدس بزنی كه شانس به كدام يك از آن ها رو میكند...
دادن روحیه به تیم واقعا در مثبت اندیشیدن اهمیت دارد. شما در موقعیت های خوب و بد به روحیه احتیاج دارید. در حقیقت، در موقعیت های بد، بیشتر به آن نیاز دارید. بنابراین اگر پنالتی بازیکنی گل نشد، از دستش عصبانی نشوید. به طرفش بروید، بغلش کنید و حرف های خوب به او بزنید.به من اعتماد کنید: تیم هایی که بعد از گل شادی می کنند و بازیکنی را بغل می کنند که پنالتی را گل نکرده و به بیرون دروازه فرستاده، بیشتر احتمال دارد در پنالتی ها برنده شوند.اگر بازیکنی بداند هم تیمی هایش حتی اگر پنالتی را گل نکند، دوستش دارند، کمتر برای از دست دادن پنالتی می ترسد و بنابراین احتمال موفقیتش هم بیشتر است.
کتاب صد در صد پسرانه (همه چیز درباره ی تو) با پاسخ به سوالهایت به تو کمک میکند بهتر از خودت مراقبت کنی؛ از رشد موها گرفته تا تغذیهی سالم، بوی نامطبوع بدن تا اصلاح کردن و هر چیزی که دربارهی بلوغ است. کتابی کامل برای کمک به تو تا دربارهی تغییراتی که در بدنت اتفاق میافتد، بیشتر بدانی.