کاستل
شب هالووین است... اهالی قلعه باستانی (کاستل) یعنی آقای کله کدو،استاد "گوربه گور" و جناب "کهنه پیچ" ،به رسم هر سال برای شرکت در مراسم آماده می شوند.سرگرمی این "مرده های نمردنی" که بر عکس ظاهر ترسناکشان، از حس طنز خوبی هم برخوردار هستند.در شب "هالووین" ترساندن مردمی است که برای برگزاری مراسم ،به قلعه "کاستل" می آیند!
شب هالووین است... اهالی قلعه باستانی (کاستل) یعنی آقای کله کدو،استاد "گوربه گور" و جناب "کهنه پیچ" ،به رسم هر سال برای شرکت در مراسم آماده می شوند.سرگرمی این "مرده های نمردنی" که بر عکس ظاهر ترسناکشان، از حس طنز خوبی هم برخوردار هستند.در شب "هالووین" ترساندن مردمی است که برای برگزاری مراسم ،به قلعه "کاستل" می آیند! البته با این اهالی قلعه،قصدی بدی نداردند و هدفشان فقط شیطنت و بازیگوشی است ولی به قول معروف آنها شوخی شوخی مردم را میترسانند و مردم جدی جدی سکته های ناقص میزنند و روانه بیمارستان ها میشوند! این عمر ممکن است احساسات نداشته ی قلعه نشینان را اندکی جریحه دار کند ولی چاره ای نیست،برای یک "نامیرا" ترسناک بودن،از نان شب واجب تر است! حال باید دید کدام یک از اهالی قلعه "کاستل" میتواند تعداد بیشتری را زهره ترک کند!