بادبادک باز
بادبادک باز اولین رمان افغانی است که به زبان انگلیسی نوشته شده و داستانی تمام عیار را از خانواده،عشق و دوستی نقل میکند که تا قبل از آن در ادبیات داستانی سابقه نداشته است.این رمان به همان اندازه که عاطفی و جذاب است بی اندازه استثنایی و تاثیر گذار میباشد. خالد حسینی در اولین رمان خود به نام بادبادكباز به دستاوردی نائل آمده كه فقط تعداد اندكی از نویسندگان معاصر به آن دست یافتهاند. نویسنده ضمن روایتی آموزنده و روشنگر از نابسامانیهای سیاسی و فرهنگی افغانستان شخصیتهایی پویا میآفریند كه تلاشهای تاثربرانگیز و پیروزیهای پرشورشان حتی تا مدتها پس از پایان كتاب در ذهن خواننده باقی میماند و شاید تنها ایراد این رمان شگفتانگیز این است كهخیلی زود تمام میشود.
بادبادک باز اولین اثر منتشر شده از خالد حسینی است که به زبان انگلیسی نوشته شده است. خالد حسینی با انتشار این کتاب به موفقیت های چشمگیری نائل شده است.راوی داستان امیر است، نویسنده افغانی پشتون تبار مقیم امریکا.
امیر تمام کودکی خود را به همراه پدرش و خدمتکار هزاره ای و فرزندش حسن در افغانستان گذرانده است.
حسن دوست صمیمی امیر در تمام دوران کودکی اش بوده است،دوستی بی ریا و بی غل و غش.در همین دوران یعنی در زمانی که افغانستان هنوز به دست طالبان نیفتاده بود، کودکان افغانی زمستان ها بادبادک می پرانند، بعد از یک مسابقه بادبادک پرانی که ،امیر و حسن برنده مسابقه شده بودند،امیر به حسن خیانت می کند و باعث می شود او و پدرش به هزاره جات باز گردند.
این خیانت تا سالها بعد نیز روح امیر را آزرده می کرد.امیر بعد از چندین سال زندگی در آمریکا برای جبران خیانتی که مرتکب شده بود به افغانستان باز می گ
از آن جایی که نویسنده در این رمان مضامینی چون خیانت،پشیمانی،دوستی و عشق بین پدر و فرزند را به تصویر کشیده است و این مضامین،مضامینی جهانی است نه صرفا مسائلی میان افغان ها،بادبادک باز به رمانی مورد علاقه و پسند ملیت های مختلف تبدیل شده است.انتشارات مرواریدازاین نویسنده دو رمان هزار خورشید تابان,وآوادرکوه ها پیچید را با ترجمه زیبا گنجی وپریسا سلیمان زاده منتشر کرده است.