هرگز به جایی نمی رسد! وقت آن رسیده که داستان خواندنی و ناگفتهی شرکت نتفلیکس را بشنویم؛ اینکه چطور نتفلیکس از یک ایده به یک شرکت بزرگ تبدیل شد.
شجاع باش دختر
تصور کنید در زندگیتان ترسی ندارید از اینکه بهاندازهی کافی خوب نباشید: برایتان مهم نیست زندگیتان در اینستاگرام چه شکلی به نظر میرسد، یا از اینکه غریبهها چه فکری دربارهی شما میکنند احساس نگرانی نمیکنید. تصور کنید میتوانید از احساس گناه رها شوید و خود را بهخاطر اشتباهات کوچک سرزنش نکنید. چه میشد اگر در هر تصمیمی که باید میگرفتید مسیر جسورانهتری انتخاب میکردید؟
بسیاری از ما احساس میکنیم زیر فشار انتظارات خودمان خرد شدهایم. برای راضی نگهداشتن دائمِ همه، خود را از پا انداختهایم. فکروخیال اینکه نکند کسی را رنجانده باشیم خوابوخوراک را از ما گرفته است. از فرصتهایی که ما را از محدودهی امنمان بیرون میکشند چشمپوشی میکنیم و به هر قیمتی از مقبولنبودن میپرهیزیم.
ریشما میگوید این رفتار و طرزفکر ما علتی دارد: وقتی دختر بودیم به ما یاد میدادند بازیهای بیخطر را انتخاب کنیم. والدین و معلمانِ خیرخواه بهخاطر ساکت و مؤدببودن تحسینمان میکردند. آنها از ما میخواستند مراقب باشیم آسیبی نبینیم و ما را بهسمت فعالیتهایی سوق میدادند که میتوانستیم در آنها «بدرخشیم». درنتیجه، حالا زنانی شدهایم که از شکست میترسند.