آنا دایناسور کوچولویی است که خیلی زود عصبانی میشود.وقتی توی بازی به برادرش میبازد عصبانی میشود یا وقتی نمیتواند برنامه ی مورد علاقه اش را از تلویزیون تماشا کند،از کوره در میرود گاهی آن قدر عصبانی میشود که با مشت و لگد به جان در خانه می افتد.آیا آنا میتواند دست از عصبانیتش بردارد؟ مجموعه ی دایناسورها هم احساس دارند،احساس های کودکان را بررسی میکند و به آن ها نشان میدهد که چطوری با احساس های مشکل سازشان کنار بیایند برایان موزس شاعر و نویسنده ی کودکان،به طور منظم به مدارس مختلف میرود و با بچه ها گفت و گو میکند
خودکار قرمزی کوچولو
خودکار قرمزی کوچولو باید ورقه های امتحانی دانش آموزان را صحیح کند. اما ورقه ها خیلی زیادند و تنهایی نمیتواند این کار را بکند.برای همین،از دوستانش،منگنه،پاک کن،مداد و ماژبک شبرنگ و پونز کمک میخواهد اما هرکدام بهانه ای می آورندو از زیر کار در میروند.خودکار قرمزی کوچولو به تنهایی دست به کار میشود.اما ورقه ها آن قدر زیادند که از خستگی از حال میرود و قل میخورد و توی سطل زباله می افتد. وقتی دوست هایش باخبر میشوند،تصمیم میگیرند به کمکش بروند اما نمی دانند چظوری تا این که فکری بکری به سر ماژیک شبرنگ میزند فکری که خالی از خطر نیست.
خودکار قرمزی کوچولو باید ورقه های امتحانی دانش آموزان را صحیح کند. اما ورقه ها خیلی زیادند و تنهایی نمیتواند این کار را بکند.برای همین،از دوستانش،منگنه،پاک کن،مداد و ماژبک شبرنگ و پونز کمک میخواهد اما هرکدام بهانه ای می آورندو از زیر کار در میروند.خودکار قرمزی کوچولو به تنهایی دست به کار میشود.اما ورقه ها آن قدر زیادند که از خستگی از حال میرود و قل میخورد و توی سطل زباله می افتد. وقتی دوست هایش باخبر میشوند،تصمیم میگیرند به کمکش بروند اما نمی دانند چظوری تا این که فکری بکری به سر ماژیک شبرنگ میزند فکری که خالی از خطر نیست.