«کتاب های گردو» از مجموعه ی باشگاه مغز کودکان، مجموعه ای هدفمند است که تمرین هایی ساده و جذاب برای کودکان سه سال به بالا ارائه می دهد تا ضمن سرگرمی، بازی و رنگ آمیزی، عملکردهای مغزی آنان را نیز تقویت کند.
برای استفاده از این کتاب ها به ترتیب خاصی نیاز نیست و می توان با هر کتابی که کودک رغبت بیشتری به آن نشان می دهد، آغاز کرد. ابزار مورد استفاده، یک مداد سیاه و چند مدادرنگی است.
استمرار حل چنین تمریناتی در طول زمان، تاثیری قابل ملاحظه در بهبود و فعالسازی عملکردهای مغزی کودکان مانند توجه و تمرکز، حافظه و مهارت های بصری فضایی خواهد داشت و چه صحنه ای خوشایندتر از کودکی هوشمند که بازی می کند، می خندد و یاد می گیرد...
مجموعه کتاب های گردو 3 بگرد و پیدا کن (تفاوت ها)
«کتابهای گردو» از مجموعهی باشگاه مغز کودکان، مجموعهای هدفمند است که تمرینهایی ساده و جذاب برای کودکان سه سال به بالا ارائه میدهد تا ضمن سرگرمی، بازی و رنگآمیزی، عملکردهای مغزی آنان را نیز تقویت کند.
برای استفاده از این کتابها به ترتیب خاصی نیاز نیست و میتوان با هر کتابی که کودک رغبت بیشتری به آن نشان میدهد، آغاز کرد. ابزار مورد استفاده، یک مداد سیاه و چند مدادرنگی است.
استمرار حل چنین تمریناتی در طول زمان، تاثیری قابل ملاحظه در بهبود و فعالسازی عملکردهای مغزی کودکان مانند توجه و تمرکز، حافظه و مهارتهای بصریفضایی خواهد داشت و چه صحنهای خوشایندتر از کودکی هوشمند که بازی میکند، میخندد و یاد میگیرد...
«کتابهای گردو» از مجموعهی باشگاه مغز کودکان، مجموعهای هدفمند است که تمرینهایی ساده و جذاب برای کودکان سه سال به بالا ارائه میدهد تا ضمن سرگرمی، بازی و رنگآمیزی، عملکردهای مغزی آنان را نیز تقویت کند.
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
کارل توی خانهای چوبی با خاطرات همسرش تکوتنها زندگی میکرد.
او یک عالمه بادکنک به دودکش خانه بست تا بتواند پرواز کند و برود بالا و برسد به آبشار بهشت! راسل، پسربچهی ماجراجو، همسفرش میشود. آنها توی راه موجودات عجیبی میبینند.
تمرینهای مجموعهی «باشگاه تفکر و خلاقیت»، ذهن کودکان را برای یادگیری، فعال نگه میدارد تا مهارتهای مغزی خود را پرورش دهند. این مجموعهی بومیسازیشده، سعی دارد بستری مناسب برای تقویت کارکردهای پیچیدهی مغز دانشآموزان دورهی دبستان ایجادد کند تا با موضوعات متنوع مواجه شوند و قوهی تخیل و منطق خود را به کار گیرند.
- آهای شماها دارین چیکار میکنین؟
- ما میخواییم تغییر قیافه بدیم؟
- چی؟
- یعنی میخواییم پروانه بشیم؟
- یه لحظه ترمز لطفا! ... یعنی من هم میتونم پروانه بشم؟
- آره!
- یعنی بال هم درمیآرم؟
- آره!
- بال واقعی؟
- آره!
- خب صبر کن منم بیام!
قرار است بدنت به زودی تغییری بزرگ را اغاز کند، شاید همین الان هم شروع شده باشد. وقتی بزرگتر میشوی، بدن و ذهنت رشد و تغییر میکند. این تغییرات گاهی هیجانانگیز به نظر میرسند و بعضی وقتها هم ناخوشایند و حتی خجالتآور. نگران نباش!
این اتفاق برای همهی پسران هم سن تو رخ میدهد و آنها هم دورهی بلوغ را پشتسر میگذارند و نوجوانی را تجربه میکنند؛ دنیایی جدید با تغییراتی بزرگ اما طبیعی.
این کتاب به تو کمک میکند تا متوجه شوی تغییرات دورهی بلوغ، مرحلهای طبیعی از بزرگ شدن هستند و به خوبی درک میکنی که چه چیزهایی پیش رویت است. هر کدام از اینها بخشی از مراحل بلوغ است. تو میتوانی پاسخ سوالهایت را در این کتاب پیدا کنی و یاد بگیری وقتی نگران هستی چگونه سوال کنی.
مهم نیست چقدر بزرگ باشی یا کوچک، مهم شجاعت است، اینکه چقدر دل و جرأت داشته باشی صدای درونت را به گوش بقیه برسانی. موش کوچولوی جنگل ما پیش خودش فکر میکند خیلی ریزهمیزه است، هی غصه میخورد که چرا نمیتواند نعره بزند. موشی دیگر نمیخواهد دستدست کند، دلش را به دریا میزند و میرود سراغ آقاشیره! خُب راستش خیلیخیلی دلش میخواهد نعرهزدن یاد بگیرد و این تنها راه است. شما هم اگر میدیدید باورتان نمیشد!!!!! چهطور میشود که این دو تصمیم میگیرند باهم دوست شوند!؟!
ریچل برایت (Rachel Bright) با نثری زیبا و جیم فیلد (Jim Field) با تصاویری جذاب و سرزنده درس مهمی به کودکان میدهند: «مهم نیست چقدر بزرگ باشیم، همهی ما میتوانیم به رؤیاهایمان برسیم فقط باید آنقدر شجاع باشیم که به دنبال آنها برویم.»
دلم میخواهد همیشه دنبال فکرهای تازه بگردم!
اگر ناگهان سر و کلهی یک فکر خیلی بد پیدا شود و طوری بهت بچسبد که نتوانی از دستش راحت شوی، آن وقت چهکار میکنی؟
سعی میکنی به این مهمان ناخوانده فکر نکنی؟
عصبانی میشوی و سرش داد میکشی؟
مینشینی و یک دل سیر گریه میکنی؟
یا نه...
یک فکر خوب شکار میکنی تا....
رِمی موش کوچولویی بود که آرزو داشت سرآشپز شود.
یک روز، یک آدم لانهی موشها را پیدا کرد. آنها با قایقهای نجات فرار کردند. رمی بقیهی موشها را گم کرد و گذرش افتاد به یک رستوران معروف. باباجانگو همهجا را زیرپا گذاشت تا پسرش را پیدا کند.
این کتاب اطلاعاتی دقیق دربارهی مغز و ارتباط آن با زندگی ارائه میدهد تا انگیزهی یادگیری افزایش یابد. والدین و آموزگاران میتوانند این کتاب جالب و جذاب را برای کودکان بخوانند. این کتاب با ارائهی مطالب ساده و جالب دربارهی پیچیدگیهای مغز انسان، سطح اطلاعات والدین و آموزگاران را بالا میبرد و به آنان کمک میکند در حوزهی آموزش قرن حاضر، سهیم باشند.
والدین، آموزگاران، روانشناسان و مددکاران اجتماعی همه یکصدا میگویند که «طناب نامرئی» کتابی معرکه برای مقابله با هرگونه اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder)، فقدان و اندوه است. «طناب نامرئی» رویکرد بسیار سادهای برای غلبه بر تنهایی، جدایی یا فقدان دارد. شیوهی بیان خلاقانهی این کتاب به کودکان کمک میکند بهسادگی موضوع را درک کنند و با آغوش باز پذیرای این پیام گیرا در زمانهی پُرهیاهو باشند.
این کتاب با بیش از نیممیلیون نسخه فروش، در بین کتابهای مصوّر زبانزد خاص و عام است. موضوع «طناب نامرئی» همبستگی ناگسستنی بین آنهایی را که دوستشان داریم نشان میدهد و دردها و آلام کودکان و بزرگسالان را التیام میبخشد.
ویلف داستان بچه گرگی است که به اندازه ی خودش قوی است، اما دوست دارد قدرتمند تر باشد و هرگز از دوستان و خانوادهی خود کمک نمیگیرد و گمان میکند که خودش به تنهایی از پس هرکاری برمیآید. تا این که او در سرمای سوزان یک شب قطبی سرگشته و تنها میماند. عاقبت متوجه میشود که همهی ما گاهی به نصیحت و راهنمایی های یک دوست که چراغ راهمان باشد و ما را ایمن به مقصد برساند احتیاج داریم.
- پروانههای عزیزم کجایی؟
- 321 متر اونطرف
- خب، الآن من چطوری باید اینهمه راه رو برم؟
- پرواز کن دیگه.
- یعنی با هواپیما برم؟
- نه
- عمرا نمیتونم از پس این کار بربیام!
هامفری، نهنگ بزرگ قصهی ما،
وجببهوجبِ دریا را زیر و رو میکرد
و هر چیزی را که میدید جمع میکرد؛
راستش اصلاً هم برایش فرقی نمیکرد زیاد باشد یا کم...
فقط دلش میخواست بیشتر و بیشتر داشته باشد.
اما با همهی آن چیزهایی که داشت،
همیشه احساس میکرد
جایی یک چیز خالی است
مغز من و رنگ آمیزی، کتابی است که به تقویت تواناییهای مغز کمک میکند. این کتاب در شرایطی که دچار فشار و استرس هستید، قادر به کنترل هیجانات خود نیستید و یا خلاقیت خود را از دست دادهاید، میتواند به شما کمک کند.
تو فقط شبیه خودت هستی!
بدن شگفتانگیزت قسمتهای زیادی دارد که میتوانی آنها را ببینی، احساسشان کنی و تکانشان بدهی. قسمتهای دیگری هم هست که نمیتوانی آنها را ببینی! آنها در اعماق بدنت هستند.
همهی قسمتهای بدنت، چه کوچک و چه بزرگ، دست به دست هم میدهند تا تو خاصترین آدم دنیا باشی...
این مجموعه با رویکردی ملایم و مستقیم، به مسائل هیجانی پیشروی کودکان میپردازد و زمینهای فراهم میکند تا احساسات و مشکلات آنها، راحتتر در فضای خانواده و دوستان به بحث گذاشته شود.
شونا آینز، نویسندهی این کتابها و متخصص روانشناسی بالینی و جنایی، سالها است در زمینهی کمک به کودکانی که در شرایط دشوار قرار دارند، کار میکند.
مجموعه «باشگاه مغز کودک» برای والدین و معلمانی است که باور دارند، یادگیری و سرگرمی برای کودکان باید در کنار هم باشد. ما در این مجموعه به دنبال آن هستیم تا به کودکان یاد دهیم چگونه از عملکردهای متعدد مغزی خود (مانند توجه و حافظه) استفاده کرده و تمرینات این مجموعه را حل کنند؛ تمریناتی که بهصورت هدف دار، پله پله و به تدریج از آسان به دشوار چیده شده اند و در هر پله کودک را با چالش جدیدی مواجه میسازند.
تختهبازیها سرشار از بازی و تمرین و رنگآمیزی با تصاویر و اشکال مختلف حیوانات هستند.
کودکان با این تمرینها ساعتها سرگرم میشوند و به دنیاهای مختلف میروند، به حیوانات باغوحش و جنگل سر میزنند و به سرزمین دایناسورها و تکشاخهای خیالی سفر میکنند. تازه کلی هم چیزمیز یاد میگیرند: اعداد و نقطهچینی، نقاشی و رنگآمیزی.
کتابهای گردو مجموعهای از باشگاه کودکان است که با ارائه تمرینهای ساده و ملموس سعی دارد سطح عملکردهای ی کودکان سه سال به بالا را ارتقا دهد و زمینه را برای رشد بهتر آنها فراهم کند. تمرینات این مجموعه به ابزار خاصی نیاز ندارد و فقط با چند مدادرنگی میتوان تمامی آنها را تکمیل کرد. اعضای این مجموعه اولویتبندی خاصی ندارند و میتوانید همهی مجموعه یا تعدادی از کتابها را در اختیار کودک قرار دهید. استمرار حل چنین تمرینهایی در طول زمان، تأثیر چشمگیری در بهبود و تقویت عملکردهای ی کودکان دارد.
وال.ای یک ربات زباله جمع کن بود.
یک روز، سفینهای روی زمین نشست و او با ربات جدیدی آشنا شد. ایوا، ربات جدید، قرار بود دنبال چیز خاصی بگردد. وال.ای خیلی دلش میخواست با او دوست شود.
کتاب دنیا به آدم های بنفش بیشتری نیاز دارد: اثر کریستن بل و بنجامین هارت است با ترجمه ی منیژه فتح نژاد و چاپ انتشارات مهرسا.
کتاب حاضر با شخصیت های جذاب و دوست داشتنی، کودکان را برای تبدیل شدن به یک آدم بنفش تشویق می کند. این کتاب 5 گام مهم را برای تبدیل شدن به آدم بنفش به کودک آموزش می دهد که شامل: (این تویی که باید سوال های خوب بپرسی. این تویی که باید زیاد بخندی. این تویی که باید همیشه حرفت را بزنی. این تویی که باید هرکاری را با دقت انجام بدهی. پس خود خودت باش!) است.
تمرین های مجموعه ی (باشگاه تفکر وخلاقیت)،ذهن کودکان را برای یادگیری ،فعال نگه می داردتا مهارت های مغزی خود را پرورش دهند. این مجموعه بومی سازه شده، سعی دارد بستری مناسب برای تقویت کارکرد های پیچیده ی مغز دانش آموزان دوره ی دبستان ایجاد کند تا با موضوعات متنوع مواجه شوند و قوه ی تخیل ومنطق خود را به کار گیرند.
چگونه کلمهی سادهی «مهربانی» میتواند جهان را تغییر دهد...
این داستان فکر و احساس شما را درگیر این سؤال میکند که واقعاً مهربانی چیست
و چگونه هر کار کوچک یا بزرگی میتواند تفاوتی به وجود بیاورد
و کمک کوچکی باشد برای یک دوست...
«هلن کلر» وقتی خیلی کوچک بود، یک بیماریِ نادر گرفت و این بیماری او را نابینا و ناشنوا کرد. او ناگهان متوجه شده بود که دیگر نه میتواند ببیند و نه چیزی را بشنود و برای همین ارتباط برقرار کردن با دنیای بیرون و اطرافیان برایش تقریباً ناممکن شده بود.
وقتی هلن شش ساله بود، با فردی آشنا شد که زندگیاش را برای همیشه عوض کرد؛ معلمش، «آن سالیوان». با کمکهای خانم سالیوان، هلن یاد گرفت که چطور با زبان اشاره صحبت کند و خط بریل را بخواند. او که حالا میتوانست خودش را به دیگران ثابت کند، در بزرگسالی به یک فعال اجتماعی تبدیل شد و مردم را به جنگ با ناتوانیها و دیگر مشکلات تشویق میکرد.
این مجموعهی ده جلدی با رویکردی ملایم و غیرمستقیم، موضوعات و مسائل عمیق انسانی را به کودکان انتقال میدهد، به مسائل عاطفی و هیجانی پیش روی کودکان میپردازد و زمینه ای فراهم میکند تا احساسات و احیانا مشکلاتی که در طول زندگی ممکن است برای آنها پیش بیاید، راحتتر در فضای خانواده و دوستان به بحث گذاشته شود.
کوین، کوالای کوچولوی قصهی ما، دلش میخواهد هر روزش مثل روز قبل باشد. او میخواهد در محیطی امن و بیخطر روز و روزگار بگذراند، اصلاً دل خوشی از ماجراجویی ندارد و برای خودش آن بالایِ بالای درخت قشنگ جا خوش کرده... یکدفعه اتفاقی میافتاد... کوین را به پایین درخت میکشاند؛ انگار آن پایین پایینها هم خبرهای خوبی هست!!
«آخر میدانی؟ چون زیاد حرکت نمیکرد، آن بالا برایش امن بود. به نظرش پایینِ درخت، زیادی ترسناک، زیادی سریع، زیادی پرسرو صدا، بزرگ و زیادی عجیبوغریب بود. نهخیر، کوین دوست نداشت از جایش تکان بخورد و از تغییر خوشش نمیآمد.»