توازن ناپایداری که بین چهار لندن حاکم بود، در حال فروپاشی است. تاریکی بر امپراتوری مارش ها که زمانی با طراوت سرخ رنگ جادو می درخشید، سایه افکنده و فضا را برای اوج گرفتن لندنی دیگر باز گذاشته است.
کل که زمانی آخرین آنتاری بازمانده محسوب میشد، زیر فشار وفاداری های مختلف کمر خم کرده. آیا آرنس میتواند پس از این تراژدی دوباره سرپا شود، آیا کل می تواند روی کمک های دوستان جدید و متحدان قدیمی حساب کند تا از این مخمصه جان سالم به در ببرد؟
دشمنی دیرینه بازگشته تا بر تخت سلطنت تکیه زند و قهرمانی سقوط کرده سعی دارد دنیایی درهم شکسته را نجات دهد. چه کسی کنترل را در دست خواهد گرفت؟ آیا تاریکی در انتهای این مسیر انتظارشان را میکشد؟
سه گانه داستان سریر سنگی (کتاب اول شمشیرهای امپراتور)
کیدن با چشمانش که همچون آتش زبانه می کشیدند به او نگاه کرد و گفت: «از یه چیز مطمئنم و اون اینه که آدولین دنبال من به اینجا اومدن و راهب ها به خاطر من کشته شدن.»
ـ این حقیقت داره، اما همه ی حقیقت نیست.
ـ مثل راهب ها حرف میزنی.
ـ درسته که نوک شمشیر الان به طرف توست، ولی این کشت و کشتار با تو متوقف نمی شه. بذار بهت بگم من از چی مطمئنم: انسان ها مثل حیوون می مونن. همه شون عین همدیگه ان:
40,000 تومان
مرجع:
9786007132371
1