آتش به تنهایی میتواند قبیلهمان را نجات دهد.
اکنون قلبآتشین، جنگجوی قبیلهی تندر است اما خطر در جنگل کمین کرده. درحالیکه قبیلهی باد ضعیف است و از همه طرف با تهدید روبهروست، گربههای قبیلهی رود، رفتهرفته بیقرار میشوند. وقتی تنشها به نقطهی اوج خود میرسند، قلبآتشین نه تنها با مبارزهای قریبالوقوع، بلکه با خیانتی در میان قبیلهی خود هم روبهروست.
مجموعه فرال ها (جلد دوم هجوم شیطان)
تاریکی او را احاطه کرد و تنها چیزی که شنید، صدای همهمهی مگسهای گرسنه بود... پس از نبردی حماسی که در آن کاو، فرال کلاغ، توانست مرد تارعنکبوتی را نابود کند، شهر بلکاستون سرانجام از شر شیطانی که مدتها تهدیدش میکرد، رها شد. اما صلح و آرامش دوامی ندارد. آمدن مادر مگسها باعث میشود که بار دیگر جرم و جنایت و فساد و آشوب بر شهر مسلط شود. کاو باید از تمام قدرت و شجاعش استفاده کند و از تکتک دوستانش کمک بگیرد تا بر این موجود شرور پیروز شود. اَسرار فاش میشوند، خطر و مرگ همهجا را فرا میگیرد و هر کسی ممکن است خیانت کند