ماجراهای گرگ در چله تابستان! اين كتاب ماجراهای گرگ هفلی و داداش بزرگه است! بخوانيد و قاه قاه بخنديد!
خاطرات دیوونه بازی های من 6 (هر روز رو با نهایت خنگولیت سرکن)
دفتر خاطرات خنگولم: اکنون آنجلین مجبور است از چیزی آگاه شود.درست زمانی که فکر می کردم میتوانیم اجازه دهیم کمیته ی آگاهی دانش آموزان با وقار و متانت و در آرامش بمیرد.(مانند یک فیل پیر باشکوه)،آنجلین مجبور است از چیزی یباخبر میشود عالی شد. مدیونید اگر فکر کنید آن چیز یک موضوع جالب مانند برق ناخن با اینکه چرا باید کلاس ویژه ای در زمینه ی برق ناخن تشکیل داد و چگونه آن را از روی گوش گربه ات پاک کرد،(مامان،اگر در حال خواندن این متن هستی بدان که من به چیزی اعتراف نکرده ام،شاید کس دیگری آن قلب را در استینکر نقاشی کرده است.) آنجلین از مساله ای معمولا بزرگسالان عاشق آن هستند آگاه شد.