کتاب پیش از آنکه بمیرم، رمانی فانتزی نوشته ی لورن اولیور است که نخستین بار در سال 2010 منتشر شد. اولیور با این رمان فوق العاده جذاب و پرفروش توانست نام خود را به عنوان یکی از برجسته ترین نویسندگان داستان های ادبیات نوجوان مطرح کند. برای دختری محبوب در دبیرستان به نام سامانتا کینگستون، دوازدهم فوریه یا همان «روز کیوپید» باید روز یک مهمانی بزرگ باشد؛ روزی سرشار از لذت، گل های رز و البته مزایایی که بودن در رأس هرم اجتماعی، با خود به همراه می آورد. و همین طور هم هست... تا این که سامانتا در حادثه ای دلخراش در همان شب جانش را از دست می دهد. با این وجود، او صبح روز بعد از خواب بیدار می شود. در حقیقت، سامانتا آخرین روز زندگی اش را هفت بار زندگی می کند تا این که درمی یابد به وجود آوردن حتی کوچکترین تغییرات، او را صاحب قدرتی ورای تصوراتش خواهد کرد.
شیدایی 2 (هیاهو)
وقتی می دوم همیشه لحظه ای یگانه هست که درد در بند بند وجودم می دود.دیگر نفسم بالا نمی آید و چشمم جز در رنگ های درهم و برهم و تصاویر محو چیزی نمی بیند .در ان لحظه یگانه درست وقتی که درد اوج میگیرد و غیرقابل تحمل می شود روشنایی خاصی وجودم را پر می کند پیزی در سمت چپم می بینم تلالویی رنگین (موهای قهوه ای طلایی درخشان ، تاجی از برگ های پاییزی ) این لحظه ای است که می دانم اگر سربرگردانم میبینمش که کنارم است خندان تماشایم می کند و دست هایش را به سویم دراز کرده است.
تا امروز سربرنگردانده ام اما روزی این کار را خواهم کرد یک روز نگاه می کنم او بر می گردد و همه چیز درست میشود
تا آن روز برسد می دوم.