هنری زلزله 8 (و ناهار روز عید)
هنری زلزله عاشق این است که تنها برود مهمانی. چه کیفی داشت! جنگ بالشها! بپر بپر! یادش به خیر! آن روز که خانهی گراهام شکمو آن همه بستنی را تا ته خورد و یادش رفت در فریزر را ببندد!
اما تنها اشکالش این است که دیگر هیچکس هنری را به خانهاش دعوت نمیکند؛ هیچکس به جز نیک تازهوارد…
مشخصات
- نویسنده
- فرانچسکا سایمون
- مترجم
- آتوسا صالحی
- قطع
- پالتوئی
- نوع جلد
- شومیز
- تعداد صفحات
- 84
از همین نویسنده
هنری زلزله (مجموعه 10 جلدی قابدار)
کتابهای هنری زلزله مجموعهای از داستانهای مستقل طنز و شیطنتآمیز است از ماجراهای هنری، دوست وروجک و بامزهی بچهها که عاشق کارهای عجیب و غریب است و گاهی برای رسیدن به اهداف مهمش کلک سوار میکند. او میخواهد همهی مسائل پیچیده را تجزیه و تحلیل کند و فکر میکند حرف حساب را فقط خودش میزند.
هنری زلزله 1 (و تعطیلات پرماجرا)
به این میگویند تعطیلات واقعی!کشتی رفت پایین و آمد بالا. صورت هنری سبز شد. صورت پیت سبز شد.هنری گفت: «انگار دارم مریض میشوم» و هر چه را که خورده بود، روی مامان بالا آورد. پیتر گفت: «انگار دارم مریض…» و هر چه را که خورده بود روی بابا بالا آورد. بابا گفت: «اصلاً خودتان را ناراحت نکنید. حتم دارم که این بهترین سفر عیدتان است.»
هنری زلزله 2 (و دندان شیری)
یک آشی برات پختم که نگو!راستش هنری هیچوقت از دست پیتر خلاصی نداشت. البته میدانست که نمیتواند او را بفروشد یا به کرم تبدیل کند، ولی خوب بلد بود او را توی دردسر بیندازد. یک دردسر خیلی خیلی خیلی بزرگ!
هنری زلزله 6 (در جشن تولد)
این آخرین باره که برای هنری جشن تولد میگیرم!توی خانهی هنری زلزله فقط این حرفها به گوش میرسد:هنری، وروجک نشو!پول تو جیبی، بیپول تو جیبی!برادرت رو اذیت نکن، هنری!هنری!!هنری!!!