داستان هایی جذاب که در سرزمینی خیالی به نام «آوانتیا» اتفاق میافتند؛ شش هیولا از این سرزمین دفاع میکنند… ناگهان هیولاها طلسم می شوند و سرزمین “آوانتیا” را که روزی از آن دفاع می کردند، نابود میکنند؛ حالا پسری مبارز تلاش می کند سرزمین آوانتیا را نجات دهد.
12 قصه ی تصویری از قابوس نامه
گشتاسب از به یادآوری آن روزها، لبخندی زد و با خود گفت: «چه کاری از این بهتر! حالا که در اینجا غریب و بی پول هستم، شاید که این حرفه به کارم بیاید.»
پس جلو رفت و به کارگاه آهنگرها نزدیک شد. مدتی به کارشان نگاه کرد. بالاخره داخل شد. سلام کرد و گفت: «خسته نباشید. شاگر نمی خواهید؟ از راه دوری آمده ام و جایی را هم ندارم. آهنگری بلدم و دلم می خواهد کار کنم.»
سایر کتاب های همین ناشر
با صدای پر طنین ناقوسهای شهر، مردم خوب پاریس از خواب بیدار شدند. در ششم ژانویه سال 1482،عید تجلی مسیح و جشن دیوانگان با هم مصادف شده بود: آتشبازی، درختکاری واجرای نمایش مراسمهایی بودند که در این روز برگزار میشد. آن روز صبح در هیچ خانه و مغازهای باز نبود. دستهدسته جمعیت به سمت مکانهای آتشبازی و اجرای نمایش میرفتند. به ندرت دیده میشد کسی به مراسم درختکاری برود.
ماری کوچولو هر روز خاله بازی میکند. امروز دوست دارد، مامان بازی کند.
همیشه کودکان از دنیای بزرگترها تصوراتی دارند که برای نزدیک تر کردن آن به واقعیت باید در دنیای آنها وارد شد، با رنگ و تصویر، که هرکدام بتوانند خودشان را به جای شخصیت اصلی ببینند. در این مجموعه، بچهها در همراهی با شخصیت های داستان، با اتفاقات تازهای آشنا می شوند. زبان قصه آنقدر دلنشین و جذاب است که گویی خود کودک در دنیا و فضای رنگارنگ قصه در گردش و بازی است. در پایان هر کتاب دو مورد جذاب وجود دارد، یکی سؤالهایی که شخصیت اصلی قصه از بچهها میپرسد و دیگری جایی برای چسباندن عکس کودک به جای شخصیت اصلی، در نظر گرفته شده است. بعد از خواندن این کتاب برای کودکان ( یا مطالعه کتاب توسط خود آنها) میتوانند با دنیای واقعی ارتباط بهتر و صحیح تری برقرار کنند.
مجموعه ی از ادبیات کهن ایران شامل 144 قصه است که به نثر ساده و روان برای کودکان بازآفرینی شده و در 4 جلد جداگانه به چاپ رسیده است. برای نوشتن ادبیات کهن ایران 4 (کک در لباس حاکم) 35 قصه از بیست و سه کتاب کهن ارزشمند استفاده شده که در مورد هرکدام از آنها به زبان ساده توضیح داده شده است.
هزار و یک شب، یکی از شاهکارهای ادبی به جا مانده از مشرق زمین است. این کتاب همان هزار افسان ایران باستان است که قبل از دوره هخامنشی ها در ایران و هندوستان وجود داشته وپیش از حمله ی اسکندر به ایران، به زبان پهلوی ترجمه شده است. هزار و یک شب مجموعه ی قصه ها و افسانه های ایران، هند و سرزمین های عربی است که در آن آداب، رسوم و ماجراهای شگفت انگیز به کار رفته اس. قصه ها و حکایت های بسیار آموزنده و اخلاقی که در هر دوره و زمانه ای راهگشای زندگی است.
کتاب حاضر، برگزیده ی ده قصه از هزار و یک قصه است که به زبان ساده و امروزی برای نوجوانان بازنویسی شده است.
قصههاي دوستداشتني دنيا، مجموعهي 20 قصه از جذابترين و معروفترين قصههاي دنياست. اين قصهها با تصاويري زيبا در قطعي نو به چاپ رسيده است.
کتاب کلاسیک های جیبی (فرانکنشتاین) نوشته ی مری شلی و با ترجمه ی محسن سلیمانی توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
به قلم و تصويرگري هرژه با ترجمه و چاپ انتشارات رايحه مي باشد. تن تن خبرنگار جوان و كوشا و ماجراجويي است كه به خاطر مسئوليت پذيري و حس كنجكاوي خود به مكان هاي
مختلفي سفر مي كند و دچار اتفاقاتي عجيب و غريب و گاه دردسرهايي بزرگ مي شود. در اين داستان نويسنده نگاهي به اتفاقات دوران خود و پيوستن اتريش به آلمان دارد اوضاع سياسي جهان را در كشاكش رقابت ها و جنگ بين دو كشور بوردوريا و سيلداويا به تصوير مي كشد.
امیلی استار با عشق به نوشتن متولد شده است.او یک دختر یتیم ساکن مزرعه نیومون است و نوشتن به او توان روبه رویی با تلخی ها و سختی ها را می دهد.ولی حالا همه دوستانش به دبیرستان ناحیه شروزبری رفته اند و خاله الیزابت عبوس و کهنه اندیش او فقط به شرطی به او نیز اجازه رفتن می دهد که قول بدهد نوشتن را کنار بگذارد!این اولین قدم امیلی در مسیر صعود و رسیدن به قله است.زمانی می رسد که فعالیت های امیلی در شهر شایعه پراکن های شروزبری را به جنب و جوش می اندازد.اما امیلی و دوستانش اعتماد به نفس زیادی دارند-ایلزه یک هنرپیشه مادر زاد است تدی عزمش را جزم کرده تا یک هنرمند بزرگ شود و پری می خواهد یک وکیل جسور باشد.زمانی که شعر های امیلی به چاپ می رسند و او به نویسنده روزنامه شهر تبدیل می شود به نظر می آید که موفقیت -و اولین نشانه های دلدادگی-در راه اند.مدتی بعد امیلی یک پیشنهاد اغوا کننده دریافت می کند و باید تصمیم بگیرد آیا می خواهد مسیر زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد یا نه.
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی كوهستان اشباح را ترك میكند كه شاید به مرگ او ختم شود. او یكی از برگزیدگانی است كه باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود كند، پیروز است و اگر شكست بخورد، قبیله اشباح را به كام مرگ میبرد.
کتابی پر از سرگرمی، معماهای تصویری، نقاشیهایی که باید کامل یا رنگآمیزی شوند، جدولهای سودوکو و... سودوکو یا معمای ژاپنی از آن دست سرگرمیهاست که هم بچهها و هم بزرگترها از حل آنها لذت میبرند. با این سرگرمیها، انگیزهی جستوجو، تمرکز و توجه به جزئیات را در کودک خود تقویت کنید.
مجموعه كوچكي از تصاوير است كه كودك را با آدم هاي اطرافش آشنا ميكند. در كنار هر تصوير، نام مربوط به آن را به دو زبان فارسي و انگليسي ميخوانيد.
انتشارات قدیانی منتشر کرد: دخترهای کوچک، در بازی های کودکانه خود به تجربه کردن می پردازند و این تجربه ها می تواند ابتدایی ترین اتفاق در تصمیم گیری برای شغل، مسیر و هدف آینده آنها باشد. نویسنده در این مجموعه توانسته در سه بخش جدا از هم با تصاویری به صورت عکس، برگرفته از دست ساخته های خمیریِ کریستل مک دیان، ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کند. این مجموعه به تأیید وزارت آموزش و پرورش کشور رسیده و در کتابنامه رشد شماره ی 2 نیز معرفی شده است.
یک خروس بود که کاکل نداشت. هیچکس به خروس بیکاکل کار نمیداد. همه میگفتند: «خروس بیکاکل که خروس نیست!سر وقت، قوقولی نمیکند و صبحها خواب میمانیم
اين مجموعه سرگذشت دختركي يازده ساله است كه از يتيمخانه به مزرعه گرينگيبلز ميآيد تا زندگي جديدي را آغاز كند. او هر روز با موانعي كوچك و بزرگ روبهرو ميشود، ولي در پناه تخيلات بيحد و مرزش تسكين مييابد و با اميد و پشتكار به آرزوهاي دور و درازش جامه عمل ميپوشاند.
کتاب رمان های کلاسیک 12 (رمان های سه گانه پی پی جوراب بلند) نوشته ی آسترید لیندگرن با ترجمه ی مهرداد مهدویان توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
شب سال نو بود. هوا سرد بود. برف میبارید. دخترک کبریتفروش، در خیابانهای سرد و پر برف میگشت و با صدای بلند میگفت: «کبریت...کبریت دارم، خواهش میکنم بخرید!».
عینک دنبال یکی میگشت که او را به چشمش بزند. رفت و رفت تا رسید به خانم غول تنها
کتاب حاضر، داستان خانواده ای سفید پوست است که به غرب کوچ می کنند، با زندگی و آداب سرخ پوست ها آشنا می شوند، سختی های طبیعت بکر را پشت سر می گذارند و در نهایت، هجوم سفیدها به این سرزمین و راندگی ساکنان اصلی آنجا از موطن اجدادیشان را به چشم می بینند.
دخترك مهربان و شادابي است كه با پدربزرگش در كوههاي آلپ زندگي ميكند. اما او را به فرانكفورت ميبرند تا "كلارا"، دختر بيماري را كه هميشه روي صندلي چرخدار نشسته و همدمي غير از مستخدمها، معلم سرخانه و زن عبوسي به نام خانم "رتن ماير" ندارد، از تنهايي درآورد. با ورود هايدي به خانه مجلل كلارا، اتفاقاتي رخ ميدهد كه براي كلارا فوقالعاده هيجانانگيز و براي خانم رتن ماير غير قابل تحمل است. اما هايدي ميخواهد از آن خانه بزرگ شهري بگريزد و به كوهستان برگدد...