وقت چای در اطراف جهان کتاب مصوریست که بچهها را، در هر سنوسالی که باشند، به سفری هیجانانگیز دور دنیا میبرد تا به واسطهی چای با فرهنگهای گوناگون آشنا شوند. مثلاً میدانستید پوچا، چای سنتی تبت، مثل سوپ غلیظ است و به آن نمک میزنند؟ یا اینکه سرخپوستها انواع توتها و ریشههای خوراکی را دم میکنند و برای درمان بیماری و بیخوابی مینوشند؟ یا پاکستانیها نوعی چای دارند که در آن جوششیرین هم میریزند؟
حفره (تجربه ی جوانی)
همه ی زندانی ها داستانی از چگونگی دستگیر شدن شان دارند که تعریف کنند. نشستن روی لبه ی تخت دیواری و شنیدن و تعریف کردنِ داستان گیر افتادن دیگران مثل این است که توی دسته ی پیشاهنگی باشی و دور آتش بنشینی و داستان ارواح تعریف کنی. ترسیدنِ با هم بین بچه های پیشاهنگی همدلی زیادی ایجاد می کرد و ترسیدنِ از هم بین زندانی ها. اغلب شخصیت هر کس با میزان خشونتش سنجیده می شد و این باعث می شد همه مدام عصبانی و پرخاشگر باشند اما نقطه ی اشتراک همه مان و آن چیزی که همه دوست داشتند به دیگران بگویند این بود که چطور دستگیر شده اند.
همه ی زندانی ها داستانی از چگونگی دستگیر شدن شان دارند که تعریف کنند. نشستن روی لبه ی تخت دیواری و شنیدن و تعریف کردنِ داستان گیر افتادن دیگران مثل این است که توی دسته ی پیشاهنگی باشی و دور آتش بنشینی و داستان ارواح تعریف کنی. ترسیدنِ با هم بین بچه های پیشاهنگی همدلی زیادی ایجاد می کرد و ترسیدنِ از هم بین زندانی ها. اغلب شخصیت هر کس با میزان خشونتش سنجیده می شد و این باعث می شد همه مدام عصبانی و پرخاشگر باشند اما نقطه ی اشتراک همه مان و آن چیزی که همه دوست داشتند به دیگران بگویند این بود که چطور دستگیر شده اند.