کتاب «هیچوقت دروغ نگو» رمانی تریلر و روانشناختی از نویسنده پرفروش نیویورکتایمز، فریدا مکفادن است که با ترجمه صبا ایمانی از سوی انتشارات نون منتشر شده است. این رمان، داستان زن و شوهری بهنام پاتریشیا و ایتن را به تصویر میکشد که در ششمینماه ازدواج خود هستند و بهدنبال خانه رؤیاهای خود و به پیشنهاد مشاور املاکشان، راهی جاده شدهاند.
فهرست مهمانان
فهرست مهمانان
«لوسی فولی» در سال 1986 در بریتانیا به دنیا آمده است. او دانش آموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی است و سالها ویراستار داستانی بوده است. فولی از سال 2015 به عرصۀ داستاننویسی وارد شد و موفقیتهای بسیاری به دست آورد. اغلب آثار او به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند و در فهرست پرفروشترین آثار بازار کتاب دنیا قرار دارند.
فهرست مهمانان
«لوسی فولی» در سال 1986 در بریتانیا به دنیا آمده است. او دانش آموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی است و سالها ویراستار داستانی بوده است. فولی از سال 2015 به عرصۀ داستاننویسی وارد شد و موفقیتهای بسیاری به دست آورد. اغلب آثار او به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند و در فهرست پرفروشترین آثار بازار کتاب دنیا قرار دارند.
«فهرست مهمانان» دومین رمان جنایی اوست.
در جزیرهای نزدیک ساحل بادخیز ایرلند مهمانان دور هم جمع میشوند تا آغاز زندگی مشترک دو نفر را جشن بگیرند ــ داماد؛ مردی خوشتیپ و فریبنده، یک ستارۀ نوظهور تلویزیون. عروس؛ زنی باهوش و جاهطلب، ناشر یک مجله.
جشن آغاز میشود و کمکم کینهها و حسادتها با خاطرات و آرزوهای خوب ترکیب میشوند. و این آغاز ماجراست...
رمان «فهرست مهمانان» اثری جنایی است که شکوه آثار کلاسیک این ژانر را به یاد میآورد.
سایر کتاب های همین ناشر
کتاب و من دوستت دارم رمانی الهامبخش و بسیار خواندنی است که فردریک بکمن، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز آن را به رشته تحریر درآورده است. این اثر ارزش زندگی را به زیبایی هر چه تمامتر از زبان فردی که درگیر بیماری کشندۀ سرطان است، روایت میکند.
زنی داروساز به شیوهای نامعمول به کمک زنان دیگر میآید: سمی میسازد که شوهران خیانتکار آنها را مسموم میکند. سارا پنر در کتاب عطاری گمشده داستان عطاری مرموزی را روایت میکند که رازش در طول قرنها سربهمهر باقی مانده است. کتاب پیش رو از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و ساندی تایمز و از نامزدان نهایی دریافت جایزهی گودریدز در سال 2021 است.
«مردم مشوش» رمانی دلچسب و تأمل برانگیز است که توسط نویسنده سوئدی فردریک بکمن نوشته شده است. این اثر که در سال 2019 منتشر شد، گواهی بر توانایی بکمن در ترکیب شوخ طبعی، شفقت و بینش دقیق در مورد شرایط انسانی است.
خوب مثل مرده ها :ادامهی دو کتاب پر فروش راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب و دختر خوب و خون بد. پیپ در آستانه رفتن به کالج است، اما او هنوز با روشی که آخرین تحقیقاتش به پایان رسیده است، تسخیر شده است.
«از زندگیت راضی هستی؟»
اینها آخرین کلماتیاند که جیسون دسن به خاطر دارد. قبل از اینکه فرد ناشناسی که ماسک به صورت دارد او را برباید، قبل از اینکه به هوش بیاید و متوجه شود دست و پایش به تخت چرخ داری بسته شده و تعدادی غریبه دور وبرش را گرفتهاند، و قبل از اینکه شخص ناشناسی به او لبخند بزند و بگوید: «خوش اومد، رفیق قدیمی»
انجمن قتل پنجشنبه ها ریتم تند آثار آگاتا کریستی و شخصیت هایی سرزنده مثل شخصیت های آثار فردریک بکمن را دارد و دیالوگ های کوتاه و نهیشدار ، بافت روان شناختی ، عمیق هیجانی و صمیمیت و گرمای داستانش باعث می شود خواننده از پیگیری ماجراهای آن لذت ببرد.
دو دوست جدانشدنی، مایا و آنا ، تابستان را در جزیره ای پنهان سپری می کنند، در تلاش برای پشت سر گذاشتن دنیا، اما هیچ چیز آن طور که آن ها می خواهند پیش نمی رود. رقابت میان بیورن استاد و شهر همسایه اش هدر رفته رفته تبدیل می شود به نبردی خشن بر سر پول و قدرت، نبردی که وقتی تیم های هاکی دو شهر رو به روی هم قرار می گیرند، به اوج خود می رسد، در گرما گرم این حوادث، راز زندگی یکی از جوانان هم برملا می شود و شهر را به این چالش می کشد که بالاخره می خواهد طرف چه کسی را بگیرد.
زنی در کابین 10
در این داستان جذاب و منسجم که یادآور رمانهای آگاتا کریستی است، لوبلک لاک، خبرنگار نویسندهی مجلهی سفر، ماموریتی کم نظیر نصیبش میشود: مسافرتی یک هفتهای با کشتی تفریحی لوکسی که تنها چند کابین دارد. آسمان صاف است، آب آرام و میهمانان خاص و خوشپوش کشتی سرمست از آغاز سفرشان با آن کشتی اختصاصی در دریای دلانگیز شمال، کابینهایش مجلل است و میهمانیهای شام پر از شر و شور.
آخرین چیزی که به من گفت
اوئن مایکلز پیش از اینکه ناپدید شود یادداشتی را به همسرش، هانا هال، که یک سال است با او ازدواج کرده میرساند: از او محافظت کن. هانا دقیقاً میداند منظور اوئن حفاظت از دختر شانزده سالهاش بیلی است. دیری نمیپاید که هانا درمییابد همسرش فردی که وانمود میکرده نبوده و به همراه بیلی به جستوجوی حقیقت و هویت واقعی اوئن و دلیل ناپدید شدنش میپردازد. این دو همانطور که تکههای گذشتۀ اوئن را کنار هم میچینند، متوجه میشوند در حال ساختن آینده هم هستند.
مرگ خانم وستاوی :هال هریت وستاوی در حالتی که عصرانه بعد از ظهرش را میخورد و حساب بانکی خالیاش دغدغه ذهنی چندانی برای او نمیآفرید، نامههایش را یکی پس از دیگری با بیحوصلگی بررسی میکرد.
قاصد مرگ پیغامی برای دو پسر نوجوان دارد: آنها فقط یک روز دیگر زنده هستند. آدام سیلورا در کتاب هر دو در نهایت میمیرند از آخرین روز زندگی دو پسری میگوید که همدیگر را نمیشناسند اما سرنوشت مشترکی دارند. این کتاب از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بوده و به انتخاب بسیاری از مجلات و وبسایتها، بهترین کتاب سال لقب گرفته است.
درباره کتاب ارتقا:
«تو قدم بعدي براي تكميل بشريت هستي... » اگر اين حرف درست باشد چه؟ چه ميشود اگر تمركز بهتر داشته باشيد، بتوانيد در آن واحد كارهاي مختلفي را با سرعت زياد انجام دهيد، حافطه قويتر داشته باشيد و به خواب كمتر احتياج پيدا كنيد؟ لوگان رمزي در حال تجربه همين اتفاقات است.
چطور ممکن است زندگی ما، با مصرف چیزهای کمتر، بهتر شود؟ تصور کنید که وسایل کمتر، درهمریختگی کمتر، اضطراب کمتر، بدهی کمتر و نارضایتی کمتری در زندگی داشته باشید. آیا این زندگی باب میل شما نیست؟ اگر بهدنبال چنین زندگیای هستید، با کتاب آدمها را دوست داشته باشید، از اشیا استفاده کنید، چون برعکسش اصلا جواب نمیدهد (Love People, Use Things) همراه شوید.
کتاب «ناکدبانو» رمانی نوشته ی «سوفی کینسلا» است که نخستین بار در سال 2005 انتشار یافت. «سامانتا» وکیلی شناخته شده در لندن است که بیش از هر چیز، به پیشرفت در مسیر حرفه ای خود فکر می کند. اما وقتی بالاخره همه ی آرزوهایش در دسترس به نظر می رسد، «سامانتا» اشتباهی می کند. او که قادر نیست با عواقب این اشتباه مواجه شود، دست به کاری غیر قابل تصور می زند و پا به فرار می گذارد. «سامانتا» با اولین قطار به منطقه ای روستایی می رود و به خانه ای زیبا و بزرگ برمی خورد. در آنجا او را با زنی دیگر اشتباه می گیرند و «سامانتا» به عنوان خدمتکار خانه استخدام می شود. اما او نمی داند چطور باید لباس ها را بشوید، یا غذا بپزد، یا خانه را تمیز کند. آیا «سامانتا» می تواند در زندگی جدیدش، خود را بیابد؟ و آیا گذشته اش، او را رها خواهد کرد؟
همه «دیزی جونز و گروه شش» را میشناسند، اما کسی دلیل جداییشان را، آن هم درست در اوج معروفیت نمیداند… دیزی دختری است که در دههی شصت در لسآنجلس رشد میکند، مخفیانه به کلابها میرود، و رؤیای خوانندگی را در سر میپروراند.
«جزیرۀ درختان گمشده» داستانی است تکاندهنده و شاعرانه دربارۀ عشق، جدایی، تعالی، تاریخ و طبیعت. برخی معتقدند این بهترین اثری است که «الیف شافاک» تا کنون نوشته است.
کتاب «آنا و مرد چلچله ای» رمانی نوشته گاوریل ساویت برای بزرگسالان است. داستان آنا، دختر جوانی است که در زمان جنگ جهانی دوم در کراکوف، لهستان زندگی میکند، که وقتی پدرش توسط نازیها برده میشود، یتیم میشود. آنا تنها و ترسیده توسط مردی مرموز که فقط به نام مرد چلچله ای شناخته می شود نجات می یابد و او را زیر بال خود می گیرد و هنر بقا را در دنیایی که جنگ از هم پاشیده است به او می آموزد.
همونطور که تو هوای برفی باید مواظب باشی تا سر نخوری، کا هم پس از بازگشت به کارس باید با هر قدم مواظب باشه. اونجا دیگه جایی نیست که سالها پیش میشناخت. شهر رو به زوال رفته و آدمها همه فکر میکنن که این آدم جدید ممکنه منافعشون رو به خطر بندازه. هرکسی تلاش میکنه در راستای منافع خودش ازش سو استفاده کنه.
کتاب دختر خوب، خون بد رمانیست مهیج، رازآلود و خواندنی که هالی جکسون آن را در ادامهی مجموعه داستان «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» به نگارش درآورده است. پیپ فیتز-آموبی تصمیم گرفته کارگاه بودن را به کل کنار بگذارد.
روزی که زندگی کردن آموختم رمان جدید لوران گونل، نویسنده جوان و نامدار فرانسوی است. رمانی ماجراجویانه و در پی کشف رازهای انسان. اثری با شکوه پر از امید و محبت، یک نفس هوای تازه برای زندگی... عمده رمانهای گونل در حوزه مسایل روانشناسی و فلسفی است.
این کتاب نگاهی از نزدیک به زندگی خصوصی و خانوادگی غول ادبی؛ ( گابریل گارسیا مارکز ) بوده که تصویری لطیف و تکان دهنده از عشق و از دست دادن ارائه می دهد.
کتاب «نجواگر» رمانی نوشته ی «الکس نورث» است که نخستین بار در سال 2019 منتشر شد. «تام کندی» که هنوز با غم فقدان همسرش کنار نیامده، به همراه پسرش «جیک» به روستایی آرام به نام «فدر بنک» می روند تا شروعی تازه در زندگی داشته باشند. اما «فدر بنک» گذشته ای تاریک دارد. پانزده سال پیش، یک قاتل سریالی پنج پسر را ربود و به قتل رساند. قاتل تا پیش از دستگیری، با نام «نجواگر» شناخته می شد. اما به نظر می رسد این جنایت های قدیمی، مشکلی را برای «تام» و «جیک» ایجاد نخواهد کرد—تا این که یک پسر دیگر گم می شود و شایعاتی شکل می گیرد مبنی بر این که قاتل اصلی، همیشه دستیاری داشته است. و بعد، «جیک» رفتارهایی عجیب را از خود نشان می دهد—او می گوید نجوایی را از کنار پنجره ی اتاقش می شنود.
مهمان نیمه شب
زنی در توفانی برفی و مرگبار از یک مهمان ناخوانده پذیرایی میکند. او فکر میکرد که تنهاست...
برای وایلی لارک، نویسندۀ رمانهای جنایی، اهمیتی ندارد که در میان برف و توفان در یک خانة روستایی متروک باشد، جایی که در کنار آتش و سکوت کامل برای نوشتن کتاب جدیدش خلوت کرده است. همهچیز میتوانست عالی باشد، اگر این واق