دختری که به اعماق دریا افتاد رمانی پرحادثه و پرتلاطم به قلم اکسی اوه (Axie Oh) که شما را میخکوب میکند! در افسانههای کهن کرهای آمده است که هرگاه خدای دریا با طوفانهای وحشتناک و رعدوبرقهای هولناک، خشم خود را از زمینیها نشان داد، باید با قربانی کردن عروس دریا او را به آرامش برسانیم.
قصه هایی که می چسبند
قصه هایی که می چسبند
«قصهسرایی مهارت مهمی در کسبوکار است، دادهها را متقاعدکنندهتر و ارتباط را کارآمدتر میکند. کیندرا هال، در قصههای چسبناک، قصهسرایی را برای همه آسان کرده است.
قصه هایی که می چسبند
«قصهسرایی مهارت مهمی در کسبوکار است، دادهها را متقاعدکنندهتر و ارتباط را کارآمدتر میکند. کیندرا هال، در قصههای چسبناک، قصهسرایی را برای همه آسان کرده است. مجبور نیستید نویسندهای عالی باشید تا قصههایی فوقالعاده تعریف کنید؛ فقط باید بدانید چطور قصههای چسبناک بگویید.»
سایر کتاب های همین ناشر
مدیریت با بازده بالا
برای درک اصول تولید، فرض کنید پیشخدمتید و کارتان سرو صبحانهای است شامل این موارد: تخممرغ عسلی سهدقیقهای، نان تست کرهای و قهوه. اضافه کنم که در زمان دانشجویی، خودم پیشخدمت بودم. خب، کار شما تهیه و عرضهی این سه مورد بهطور همزمان است. هریک از آنها باید تازه و داغ باشد.
قسمت هایی از کتاب
مشکل واقعی این است: جامعه امروز ما از طریق عجایب فرهنگ مصرفگرا و شبکههای اجتماعی و خودنمایی و هی ببین زندگی من خیلی از زندگی تو جذابتر است و ... نسلی را پرورش داده که عقیده دارد داشتن تجربیات منفیای مانند اضطراب، ترس، گناه و... اصلاً خوب نیست. منظورم این است که اگر به خبرمایه (فید) فیسبوکتان نگاه کنید، میبینید همه کسانی که آنجا هستند اوقات فوقالعاده خوبی دارند. هشت نفر این هفته ازدواج کردهاند، شانزدهسالهای در تلویزیون ماشین فراری برای تولدش هدیه گرفت، یک بچه دیگر با ابداع برنامهای برای دستمال توالت و تجدید خودکار آن در صورت تمام شدن ، دو میلیارد دلار پول به جیب زده است.
ستاره بخش برگرفته از داستانی واقعیست که ریشه در تاریخ آمریکا دارد. به بیان خود مویز، تا به امروز نگارش هیچ کدام از آثارش همانند ستاره بخش برایش لذت بخش نبوده است.
فکر میکنید یک جفت کفش چقدر میتواند مسیر زندگی آدم را عوض کند؟
کفشهایش رمانی است بهشدت سرگرمکننده و تسلیبخش دربارهی دوستی، قدرت زنان، خانواده، خیانت و امید.
وقتی صحبت از تغییر میشود، “خُرد” قدرتمند است. به جای اینکه کارتان را با یک تمرین دوساعته آغاز کنید، با دو حرکت شنا شروع کنید. یا به جای اینکه هر روز صبح یک ساعت مدیتیشن کنید، پنج نفسِ عمیق بکشید.
کتاب آسایش کتابی است جذای و دلنشین، پر از داستان ها کوتاه و بلند از زندگی انسان هایی تاثیرگذار، کسانی که مدتی گم شده و بعد خود را پیدا کرده اند. کسانی که با آگاهی و خودشناسی اجازه ندادند در شلوغی روزگار و در انبوه مشکلات و سختی ها راه خود را گم کرده و ناامید شوند.
در قلمرو آوارا، جایی که خدایان، هیولاها و انسان ها در کنار هم وجود دارند، میوکو یک دختر معمولی است که به عنوان دختر صاحب مسافرخانه به یک وجود امن، البته بدون حادثه، تسلیم شده است.
هرگز به جایی نمی رسد! وقت آن رسیده که داستان خواندنی و ناگفتهی شرکت نتفلیکس را بشنویم؛ اینکه چطور نتفلیکس از یک ایده به یک شرکت بزرگ تبدیل شد.
فیلنایت، موسس شرکت نایکی و پانزدهمین ثروتمند جهان در این کتاب، داستان پیدایش برند نایکی را شرح میدهد. این کتاب داستان رسیدن به خواستهها و آرزوهاست. راهنمای از هیچ به همه چیز رسیدن، راهنمای گوش فردادن به آوای قلب و رفتن در پی آرزوهاست.
رهبری
چند سال تمام تلاش کردم بفهمم چرا برخی افراد نسبت به برخی دیگر انگیزه های قدرتمندتری دارند. فکر نمی کنم نسبت به سی سال قبل به حل این معما نزدیک تر شده باشم اما یادگرفته ام آن قدرت را جمع آوری کنم و همانطور که گفتم در انتخاب بین انگیزه و استعداد، انگیزه را انتخاب می کنم. از دید من انگیزه ترکیبی از اشتیاق برای سختکوشی، طاقت آوردن، قدرت عظیم تمرکز و عدم پذیرش شکست است.
کتاب خجالت نکش دختر
اگر میتوانستم چیزی به شما بگویم، اگر میتوانستم شما را قانع کنم آنرا باور داشته باشید، این بود که ((شما برای خیلی بیش از اینها ساخته شدهاید)) شما برای داشتن رویاهایی ساخته شدهاید که از داشتنشان میترسید. شما برای انجام کارهایی ساخته شدهاید که فکر میکنید شایستگی آنها را ندارید.
صورتت را بشور دختر جان
از باورکردنِ دروغهایی که میگوید چه کسی هستید دست بردارید تا همانی شوید که باید باشید.
اگر ریچل هالیس به تو میگوید صورتت را بشور، بیمعطلی شیر آب را باز کن! ریچل مربیای است که هر زنی به او نیاز دارد، از تازهمادرها گرفته تا زنانی که کسبوکاری برای خود دارند. حرفهای ریچل ترکیب جذابی است از توصیههای یک مربی امیدبخش و بهترین و شاید بامزهترین دوستتان. صداقتش آدم را شوکه میکند و طنزش خودمانی است.
تصور کنید در زندگیتان ترسی ندارید از اینکه بهاندازهی کافی خوب نباشید: برایتان مهم نیست زندگیتان در اینستاگرام چه شکلی به نظر میرسد، یا از اینکه غریبهها چه فکری دربارهی شما میکنند احساس نگرانی نمیکنید. تصور کنید میتوانید از احساس گناه رها شوید و خود را بهخاطر اشتباهات کوچک سرزنش نکنید. چه میشد اگر در هر تصمیمی که باید میگرفتید مسیر جسورانهتری انتخاب میکردید؟