کتاب «ناکدبانو» رمانی نوشته ی «سوفی کینسلا» است که نخستین بار در سال 2005 انتشار یافت. «سامانتا» وکیلی شناخته شده در لندن است که بیش از هر چیز، به پیشرفت در مسیر حرفه ای خود فکر می کند. اما وقتی بالاخره همه ی آرزوهایش در دسترس به نظر می رسد، «سامانتا» اشتباهی می کند. او که قادر نیست با عواقب این اشتباه مواجه شود، دست به کاری غیر قابل تصور می زند و پا به فرار می گذارد. «سامانتا» با اولین قطار به منطقه ای روستایی می رود و به خانه ای زیبا و بزرگ برمی خورد. در آنجا او را با زنی دیگر اشتباه می گیرند و «سامانتا» به عنوان خدمتکار خانه استخدام می شود. اما او نمی داند چطور باید لباس ها را بشوید، یا غذا بپزد، یا خانه را تمیز کند. آیا «سامانتا» می تواند در زندگی جدیدش، خود را بیابد؟ و آیا گذشته اش، او را رها خواهد کرد؟
پیشخدمت
پیشخدمت
مولی گری مثل بقیه نیست. در حال کشمکش با جامعه است و منظور بقیه را اشتباه متوجه می شود. همیشه " مامان جون " دنیای اطراف را برایش تفسیر می کند و آن را به شکل قوانین ساده ای در می آورد تا مولی بتواند به زندگی اش ادامه دهد.
پیشخدمت
مولی گری مثل بقیه نیست. در حال کشمکش با جامعه است و منظور بقیه را اشتباه متوجه می شود. همیشه " مامان جون " دنیای اطراف را برایش تفسیر می کند و آن را به شکل قوانین ساده ای در می آورد تا مولی بتواند به زندگی اش ادامه دهد.
حالا که چندماهی از مرگ "مامان جون" ش می گذرد ، مولی گری بیست و پنج ساله خودش به تنهایی باید از پس مشکلات و پیچیدگی های زندگی بر بیاید. با ذوق و شوق مشغول کارش یعنی خدمتکاری هتل بزرگ رجنسی است.شخصیت خاصش ، به همراه عشق و وسواسش به نظافت و آداب مناسب باعث شده که خیلی خوب بر کارش سوار شود.
اما روزی که مولی وارد سوئیت شخص معروف و پول داری به نام چارلز بلک می شود، زندگی مرتب و منظمش از هم می پاشد ، او با ورودش جنازه آقای بلک را در تختش پیدا می کند. همه چیز از وقتی شروع به تغیییر می کند که او تصمیم می گیرد این معمای قتل را حل کند. اما آیا موفق می شود قبل از آنکه کار از کار بگذرد ، قاتل واقعی را به دام بیندازند؟