در کشوری دیگر، نگهبانی جوان روبه روی ردیف بیشماری از نمایشگرها نشسته بود و تصاویر زندهای را تماشا میکرد که از صدها دوربین ویدیویی بیسیم مداربسته از سرتاسر آن بنای عظیم میآمد. تصاویر انگار صفی بیانتها را شکل میدادند که مدام از برابر چشمش میگذشت.
پروژه ی هیل مری
رایلند کریس تنها بازمانده ماموریت فضاییاش است... بشر خودش را به آب و آتش زده تا این ماموریت را به سرانجام برساند و تمام منابع زمین را صرف آن کرده است. اگر او شکست بخورد، شاید زمین از میان برود.
اما رایلند از همه اینها بی خبر است؛ چون حتی اسمش را به خاطر نمی آورد، چه برسد به این که بداند وظایفش چیست و چطورباید انجامشان بدهد. فقط می داند که در خواب مصنوعی بوده و هیچکس همراهش نیست مگر جسدِ خدمهی فضاناوش...
رایلند کریس تنها بازمانده ماموریت فضاییاش است... بشر خودش را به آب و آتش زده تا این ماموریت را به سرانجام برساند و تمام منابع زمین را صرف آن کرده است. اگر او شکست بخورد، شاید زمین از میان برود.
اما رایلند از همه اینها بی خبر است؛ چون حتی اسمش را به خاطر نمی آورد، چه برسد به این که بداند وظایفش چیست و چطورباید انجامشان بدهد. فقط می داند که در خواب مصنوعی بوده و هیچکس همراهش نیست مگر جسدِ خدمهی فضاناوش...