بغلیناسور که هیچوقتِ هیچوقت از باباناسورش جدا نشده بود، یک روز زیر امواجِ طلایی خورشید با کلی ذوقوشوق راه افتاد،
آخه دلش میخواست ببیند در دنیای اطرافش چه خبر است!
راستش آن روز برای بغلیناسور یک روز خاص بود؛ او قرار بود چند تا دوست پیدا کند!
اما همهچیز آنطوری پیش نرفت که دلش میخواست.
بغلیناسور قُلپقُلپ غصه خورد!
یعنی حالا باید چه کار کند؟!
شیر و یک سوال موشی
مهم نیست چقدر بزرگ باشی یا کوچک، مهم شجاعت است، اینکه چقدر دل و جرأت داشته باشی صدای درونت را به گوش بقیه برسانی. موش کوچولوی جنگل ما پیش خودش فکر میکند خیلی ریزهمیزه است، هی غصه میخورد که چرا نمیتواند نعره بزند. موشی دیگر نمیخواهد دستدست کند، دلش را به دریا میزند و میرود سراغ آقاشیره! خُب راستش خیلیخیلی دلش میخواهد نعرهزدن یاد بگیرد و این تنها راه است. شما هم اگر میدیدید باورتان نمیشد!!!!! چهطور میشود که این دو تصمیم میگیرند باهم دوست شوند!؟!
ریچل برایت (Rachel Bright) با نثری زیبا و جیم فیلد (Jim Field) با تصاویری جذاب و سرزنده درس مهمی به کودکان میدهند: «مهم نیست چقدر بزرگ باشیم، همهی ما میتوانیم به رؤیاهایمان برسیم فقط باید آنقدر شجاع باشیم که به دنبال آنها برویم.»
مهم نیست چقدر بزرگ باشی یا کوچک، مهم شجاعت است، اینکه چقدر دل و جرأت داشته باشی صدای درونت را به گوش بقیه برسانی. موش کوچولوی جنگل ما پیش خودش فکر میکند خیلی ریزهمیزه است، هی غصه میخورد که چرا نمیتواند نعره بزند. موشی دیگر نمیخواهد دستدست کند، دلش را به دریا میزند و میرود سراغ آقاشیره! خُب راستش خیلیخیلی دلش میخواهد نعرهزدن یاد بگیرد و این تنها راه است. شما هم اگر میدیدید باورتان نمیشد!!!!! چهطور میشود که این دو تصمیم میگیرند باهم دوست شوند!؟!
ریچل برایت (Rachel Bright) با نثری زیبا و جیم فیلد (Jim Field) با تصاویری جذاب و سرزنده درس مهمی به کودکان میدهند: «مهم نیست چقدر بزرگ باشیم، همهی ما میتوانیم به رؤیاهایمان برسیم فقط باید آنقدر شجاع باشیم که به دنبال آنها برویم.»
از همین نویسنده
دو سنجاب شکمو به نامهای «سایریل» و «بروس» باهم سر آخرین میوهی کاج مسابقه میدهند. با آنها همراه شوید و مسابقهشان را خوب تماشا کنید!
داستانی جذاب و خواندنی دربارهی دوستی و تقسیمکردن.
هامفری، نهنگ بزرگ قصهی ما،
وجببهوجبِ دریا را زیر و رو میکرد
و هر چیزی را که میدید جمع میکرد؛
راستش اصلاً هم برایش فرقی نمیکرد زیاد باشد یا کم...
فقط دلش میخواست بیشتر و بیشتر داشته باشد.
اما با همهی آن چیزهایی که داشت،
همیشه احساس میکرد
جایی یک چیز خالی است
کوین، کوالای کوچولوی قصهی ما، دلش میخواهد هر روزش مثل روز قبل باشد. او میخواهد در محیطی امن و بیخطر روز و روزگار بگذراند، اصلاً دل خوشی از ماجراجویی ندارد و برای خودش آن بالایِ بالای درخت قشنگ جا خوش کرده... یکدفعه اتفاقی میافتاد... کوین را به پایین درخت میکشاند؛ انگار آن پایین پایینها هم خبرهای خوبی هست!!
«آخر میدانی؟ چون زیاد حرکت نمیکرد، آن بالا برایش امن بود. به نظرش پایینِ درخت، زیادی ترسناک، زیادی سریع، زیادی پرسرو صدا، بزرگ و زیادی عجیبوغریب بود. نهخیر، کوین دوست نداشت از جایش تکان بخورد و از تغییر خوشش نمیآمد.»
سایر کتاب های همین ناشر
اسم من (نورمن دیوید ادوارد) است، اما همه مرا صدا می کنند:
(نودل)
گاهی اتفاق هایی پیش می آیند که برای من دردسر ایجاد می کنند.
اما تقصیر من نیست!
رنگ آمیزی کتاب های نقاشی در دوران بچگی، برای بیشتر ما کاری خوشایند و دلپذیر بود؛ وقتی جایی می نشستیم و با حوصله یک رنگ خاص را انتخاب و تصویری بیرنگ را به اثری زیبا تبدیل می کردیم.
شاید هنوز هم در دل شما این آرزو زنده باشد که بار دیگر به آن دوران بی دغدغه برگردید و بدون فکر کردن به فشار و نگرانی های دنیای بزرگسالان، با خودتان خلوت کنید و مشغول انتخاب تصویر و رنگ دلخواهتان و سپس رنگ آمیزی شوید.
ممکن است با خودتان فکر کنید که این یک آرزوی کودکانه است و دیگر از سن این کارها گذشته ایم، یا بگویید در گذشته، ذهن کودکانه من با این کار آرام می شد، اما حالا دیگر چنین چیزی ممکن نیست.
نکته ی اصلی اینجاست که پژوهش های علمی نشان داده اند رنگ آمیزی، با فعال کردن بخش هایی از مغز انسان که هنگام استراحت و آرامش فعال می شوند، زمینه ی رسیدن به آرامش، درون نگری و خلاقیت بیشتر را برای بزرگسالانی که استرس و نگرانی زیادی دارند، فراهم می کند.
در این کتاب کودکان و بزرگسالان معجزهی عشق و ضربان زندگی را بهتر درک میکنند و میکوشند با کشف این رشتههای نامرئی بیشتر هوای آدمهای دور و برَشان را داشته باشند.
«شبکهی نامرئی» از مفهوم «همبستگی جهانی» میگوید که روایت دیگری از همان شعر سعدی است که قرنها قبل سروده:
بنیآدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورَد روزگار دگر عضوها را نمانَد قرار
«آرجی» روز سختی را گذرانده است. وقتی از خواب بیدار شد، یک آدامس به موهایش چسبیده بود. بعد از آن، چون دیر به مدرسه رسیده بود، زنگ تفریح را از دست داد. در تکالیف ریاضی، نمرهی صفر گرفت. موقع بازی فوتبال به تیم خودشان گل زد. آخر سر هم، با خمیر کیک وارفته، آشپزخانهی مادرش را به هم ریخت. آرجی با کمک مادرش فهمید چون به راهنماییهای مادر، مدیر مدرسه، معلمها و حتی دوستانش توجه نمیکند، دچار مشکل میشود.
این کتاب، به تمام خوانندگان کودک میآموزد گامهایی به سوی مهارتهای ضروری و مهم بردارند؛ مهارتهایی شامل گوش کردن و دنبال کردن توصیهها.
وقتی آرجی یاد بگیرد از این مهارتها به روشی درست استفاده کند، میتواند بهترین روز زندگیاش را بسازد.
ولی او هنوز عاشق مهدکودک است.
راستش اصلاً و ابداً نم یتواند از خانم معلمش، چویی، دل بکند.
خُب، برای خودش دارودست هی دزدان دریایی راه م یاندازد
تا بتواند بازهم در مهدکودک بماند.
تو هم مثل امیلی فکر م یکنی
که دزدان دریایی به مدرسه نم یروند؟!
نقشه گنج، دوربین تک چشمی و شمشیرها را بردارید
و البته بادبانها را هم بکشید تا در این سفر طوفانی
همراه امیلی باشید...
کتابهای گردو مجموعهای از باشگاه کودکان است که با ارائه تمرینهای ساده و ملموس سعی دارد سطح عملکردهای ی کودکان سه سال به بالا را ارتقا دهد و زمینه را برای رشد بهتر آنها فراهم کند. تمرینات این مجموعه به ابزار خاصی نیاز ندارد و فقط با چند مدادرنگی میتوان تمامی آنها را تکمیل کرد. اعضای این مجموعه اولویتبندی خاصی ندارند و میتوانید همهی مجموعه یا تعدادی از کتابها را در اختیار کودک قرار دهید. استمرار حل چنین تمرینهایی در طول زمان، تأثیر چشمگیری در بهبود و تقویت عملکردهای ی کودکان دارد.
«دهان نگو؛ کوه آتشفشان!» با رویکردی همدلانه، به عادت قطعکردن سخن دیگران میپردازد وبا تکنیکی بامزه به کودکان میآموزد افکار و سخنان افسارگسیختهشان را کنترل کنند.
- آهای شماها دارین چیکار میکنین؟
- ما میخواییم تغییر قیافه بدیم؟
- چی؟
- یعنی میخواییم پروانه بشیم؟
- یه لحظه ترمز لطفا! ... یعنی من هم میتونم پروانه بشم؟
- آره!
- یعنی بال هم درمیآرم؟
- آره!
- بال واقعی؟
- آره!
- خب صبر کن منم بیام!
به کودکان بیاموزید که باور کنند:
من خاص هستم!
من قدرتمند هستم
من دوستداشتنی هستم
من زیبا هستم
من مهربان هستم
من تندرست هستم
و خیلی کلمههای خوب دیگر!
شعرهای این کتاب سرشار از کلمههای انگیزهبخش است. این کتاب به کودکان این قدرت شگفتانگیز را میدهد که بهترین خودشان باشند. وقتی آنها به قدرت کلمهها پی میبرند، جوانههای دوستداشتن و اعتماد به نفس بر شاخسار درخت زندگیشان شکوفه میزند.
کتابهای گردو مجموعهای از باشگاه کودکان است که با ارائه تمرینهای ساده و ملموس سعی دارد سطح عملکردهای ی کودکان سه سال به بالا را ارتقا دهد و زمینه را برای رشد بهتر آنها فراهم کند. تمرینات این مجموعه به ابزار خاصی نیاز ندارد و فقط با چند مدادرنگی میتوان تمامی آنها را تکمیل کرد. اعضای این مجموعه اولویتبندی خاصی ندارند و میتوانید همهی مجموعه یا تعدادی از کتابها را در اختیار کودک قرار دهید. استمرار حل چنین تمرینهایی در طول زمان، تأثیر چشمگیری در بهبود و تقویت عملکردهای ی کودکان دارد.
کتابهای گردو مجموعهای از باشگاه کودکان است که با ارائه تمرینهای ساده و ملموس سعی دارد سطح عملکردهای ی کودکان سه سال به بالا را ارتقا دهد و زمینه را برای رشد بهتر آنها فراهم کند. تمرینات این مجموعه به ابزار خاصی نیاز ندارد و فقط با چند مدادرنگی میتوان تمامی آنها را تکمیل کرد. اعضای این مجموعه اولویتبندی خاصی ندارند و میتوانید همهی مجموعه یا تعدادی از کتابها را در اختیار کودک قرار دهید. استمرار حل چنین تمرینهایی در طول زمان، تأثیر چشمگیری در بهبود و تقویت عملکردهای ی کودکان دارد.
دلم میخواهد همیشه دنبال فکرهای تازه بگردم!
اگر ناگهان سر و کلهی یک فکر خیلی بد پیدا شود و طوری بهت بچسبد که نتوانی از دستش راحت شوی، آن وقت چهکار میکنی؟
سعی میکنی به این مهمان ناخوانده فکر نکنی؟
عصبانی میشوی و سرش داد میکشی؟
مینشینی و یک دل سیر گریه میکنی؟
یا نه...
یک فکر خوب شکار میکنی تا....
رؤیاها همان آرزوهایی هستند که به امید زندگی زیباتر و شادتر ما را فراتر از روزمرگیها پیش میبرند.
در دنیای شگفتانگیز خیال همهچیز از ثطرههای باران گرفته تا شکوفههای معطر در دستان ماست.
در خیال راههایی به سمت نور پیدا میشود که حتی در صورت محال بودن در واقعیت، زمینهساز رهایی و نجات میشوند.
زندگی بدون رؤیا و خیال، جامعهای بدون امید و آرزو به همراه خواهد آورد که اعضای آن برای آیندهای بهتر تلاش میکنند و انگیزهای ندارند.
پس به رؤیاهایت بگو چقدر برایت عزیز هستند.
به رؤیاهایت بگو که میتوانی و میشود، چون رؤیا خود تویی.
لیبی عاشق این است که مواد را اندازه بگیرد، ترکیب کند و چیز های جدید درست کند. حالا توی مدرسه لیبی قرار است جشنواره پاییزی برگذار شود. لیبی و دوست هایش داوطلب می شوند که مسئول غرفه علم باشند. آن ها حسابی هیجان دارند و می خواهند با آزمایش های علمی جالب و هیجان انگیز همه را غافلگیر کنند و برنده مسابقه شوند! باید ببینیم آزمایششان آن طور که برنامه ریزی کرده اند پیش می رود یا نه!
هامفری، نهنگ بزرگ قصهی ما،
وجببهوجبِ دریا را زیر و رو میکرد
و هر چیزی را که میدید جمع میکرد؛
راستش اصلاً هم برایش فرقی نمیکرد زیاد باشد یا کم...
فقط دلش میخواست بیشتر و بیشتر داشته باشد.
اما با همهی آن چیزهایی که داشت،
همیشه احساس میکرد
جایی یک چیز خالی است
مغز شگفتانگیز ما روشی بینظیر برای مدیریت فعالیتهایش دارد. میشود این روش را چیزی شبیه تغییر خودکار دندههای اتومبیل تصور کرد . همانطور که موقع رانندگی برای کارکردهای متفاوت از دندههای مختلف استفاده میکنیم. مغزمان هم در شرایط متفاوت، با دندههای مختلف یا به اصطلاح علمی با شبکههای مختلف، فعالیت میکند. حال چه میشود اگر از یک دندهی مغز خود بیش از حد استفاده کنیم و دندهی دیگر را کمتر به کار بگیریم؟ پژوهشگران ثابت کردهاند در این صورت، مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی و اضافه وزن پدیدار میشوند. در این کتابف علاوه بر لذت و آرامش رنگآمیزی، با دندههای مختلف مغز آشنا می شوید و یاد میگیرید چگونه برای داشتن مغزی سالم، از رنگآمیزی بهره ببرید.
هیولاها یواشکی به دنیای آدمها میرفتند و بچهها را میترساندند و جیغهایشان را جمع میکردند تا شهرشان را سرپا نگه دارند. یک روز، یک دختر کوچولو به شهر هیولاها آمد و ماجراهای عجیبی اتفاق افتاد.
«هلن کلر» وقتی خیلی کوچک بود، یک بیماریِ نادر گرفت و این بیماری او را نابینا و ناشنوا کرد. او ناگهان متوجه شده بود که دیگر نه میتواند ببیند و نه چیزی را بشنود و برای همین ارتباط برقرار کردن با دنیای بیرون و اطرافیان برایش تقریباً ناممکن شده بود.
وقتی هلن شش ساله بود، با فردی آشنا شد که زندگیاش را برای همیشه عوض کرد؛ معلمش، «آن سالیوان». با کمکهای خانم سالیوان، هلن یاد گرفت که چطور با زبان اشاره صحبت کند و خط بریل را بخواند. او که حالا میتوانست خودش را به دیگران ثابت کند، در بزرگسالی به یک فعال اجتماعی تبدیل شد و مردم را به جنگ با ناتوانیها و دیگر مشکلات تشویق میکرد.
مجموعه «باشگاه مغز کودک» برای والدین و معلمانی است که باور دارند، یادگیری و سرگرمی برای کودکان باید در کنار هم باشد. ما در این مجموعه به دنبال آن هستیم تا به کودکان یاد دهیم چگونه از عملکردهای متعدد مغزی خود (مانند توجه و حافظه) استفاده کرده و تمرینات این مجموعه را حل کنند؛ تمریناتی که بهصورت هدف دار، پله پله و به تدریج از آسان به دشوار چیده شده اند و در هر پله کودک را با چالش جدیدی مواجه میسازند.
ارزشمندترین هدیهی الهی به انسان است؛ به گونهای که تکامل و رشد کودک در سیر زمان به میزان زیادی با تحول او مرتبط است. کودک در سال نخست زندگی، بیشترین اثرپذیری را از محیط زندگی خود دارد. نقش طلایی مادر و اطرافیان در دوران بارداری و سال نخست بعد از تولد در تکامل کودک انکارناپذیر است.
کتاب « کودک من» به شرح تحول در دوران جنینی و وظایف مادر در این دوران میپردازد و تاثیر عواملی مانند استرس، رژیم غذایی و عادات رفتاری مادر در جنین را بررسی میکند. در بخش دوم کتاب، به روند تحولی نوزاد و شکلگیری تواناییهای او تا پایان یکسالگی اشاره شده، پیشنهادهایی برای بهبود و تسریع رشد نوزاد توسط والدین ارائه میشود.
- پروانههای عزیزم کجایی؟
- 321 متر اونطرف
- خب، الآن من چطوری باید اینهمه راه رو برم؟
- پرواز کن دیگه.
- یعنی با هواپیما برم؟
- نه
- عمرا نمیتونم از پس این کار بربیام!
«آلبرت اینشتین» از همان ابتدای کودکی کارهایش را به روشی خارقالعاده انجام میداد. او به جای فکر کردن به کمک کلمهها، به وسیلهی تصاویر فکر میکرد و این روش ویژهی فکر کردنش به او کمک کرد تا مفاهیم بزرگی را مثل ساختار موسیقی و یا اینکه چرا قطبنماها همیشه به سمت شمال هستند درک کند و کمکم در تلاش برای کشف رازهای هستی بربیاید. بقیهی مردم او را فقط یک خیالباف میدیدند، اما اینشتین به خاطر کنجکاوی و شیوهی خاص تفکرش، توانست به یکی از بزرگترین دانشمندان جهان تبدیل شود.
کتابهای گردو مجموعهای از باشگاه کودکان است که با ارائه تمرینهای ساده و ملموس سعی دارد سطح عملکردهای ی کودکان سه سال به بالا را ارتقا دهد و زمینه را برای رشد بهتر آنها فراهم کند. تمرینات این مجموعه به ابزار خاصی نیاز ندارد و فقط با چند مدادرنگی میتوان تمامی آنها را تکمیل کرد. اعضای این مجموعه اولویتبندی خاصی ندارند و میتوانید همهی مجموعه یا تعدادی از کتابها را در اختیار کودک قرار دهید. استمرار حل چنین تمرینهایی در طول زمان، تأثیر چشمگیری در بهبود و تقویت عملکردهای ی کودکان دارد.