دکتر دوليتل تصميم میگيرد تا زندگینامهی پیپينلا، قناری سبز را که ستارهی نمايش اپرا شده، بنويسد. پیپينلا از بدو تولدش تا لحظهی ديدارش با دکتر دوليتل، همهچيز را میگويد. او در بارهی غم و اندوه دوری از صاحب محبوبش، پنجره پاک کن، نويسنده حرف میزند و دکتر قول میدهد که آن مرد را پيدا کند. اما اين کار راحتی نيست. تازه، پس از يافتن پنجره پاک کن بايد مشکلات زياد او مثل يافتن دستنوشتههای کتاب گمشدهاش را نيز حل کند. و به اين ترتيب درگير يک سری عمليات کارآگاهی میشود. آيا اين بار هم موفق میشود؟ يا برای نخستين بار شکست میخورد؟
کی چه کار می کنه ؟ (دامپزشک)
کی چه کار می کنه ؟ (دامپزشک)
امروز دکتر کِیت به مدرسه آمده است تا دربارهی شغل دامپزشکی با دانشآموزان صحبت کند. او برای بچهها میگوید که دامپزشکی شاخههای گوناگونی دارد. برخی «دامپزشک»ها حیوانات بزرگ و وحشی را درمان میکنند. آنها در مزارع و باغوحشها کار میکنند.
کی چه کار می کنه ؟ (دامپزشک)
امروز دکتر کِیت به مدرسه آمده است تا دربارهی شغل دامپزشکی با دانشآموزان صحبت کند. او برای بچهها میگوید که دامپزشکی شاخههای گوناگونی دارد. برخی «دامپزشک»ها حیوانات بزرگ و وحشی را درمان میکنند. آنها در مزارع و باغوحشها کار میکنند. و برخی از آنها هم حیوانات کوچک و دستآموز را درمان میکنند؛ مثل خود دکتر کِیت. حالا که بیمارانِ «دامپزشک»ها حیوانات هستند، آیا «دامپزشک»ها ابزارهای خاص و متفاوتی دارند یا از همان ابزارهای پزشکی برای درمان بیمارانشان استفاده میکنند؟! تا به حال شنیدهاید که پزشکی بیمارانش را قشو کند یا دندانهایش را مسواک بزند؟! اما «دامپزشک»ها این کارها را انجام میدهند. بنابراین باید گفت که ابزارهای حرفهی دامپزشکی با پزشکی خیلی متفاوت است! حالا شما بگویید: آیا ترازویی برای اندازهگیری یک موش کوچولو وجود دارد یا باید موشها را هم با ترازوی آدمها وزن کرد؟