دقیقا زمانی که همه مشغول برگزاری جشن پیروزی در برابر ناتان هستند و به خاطر وجود قهرمان در شهر احساس آرامش می کنند، دشمن قدیمی شان آرام ننشسته است و خودش را برای انتقام آماده می کند. طوفان انتقام در جایی دورتر از فضای آرام این شهر به پا می شود.
ایلیا تولد یک قهرمان جلد 10 و 11
ایلیا تولد یک قهرمان: جلد 10
وقتی ایلیا چشماش رو باز کرد، پشت اون نور خیره کننده سبز رنگ، خودش رو تو میدون نبرد دیگهای دید. اینجا نه شهر خودش بود، که در مقابل ناتان تسلیم شده و نه حتی زمان زندگی امیرعلی! امیرعلی به یه نبرد در زمان گذشته سفر کرده و تنها اشتراک این دو دنیا، شکست اونها در برابر خاندان تاریکیه. آیا پذیرفتن این شکست تقدیر ایلیاست یا راه دیگهای هم برای بیرون اومدن از این شرایط وجود داره؟
از همین نویسنده
طوفان سرخ به پاخاسته و قائن یاران جدیدش را فرا می خواند تا به آن ها قدرت تاریکی ببخشد. این بار خاندان سایه نزدیک تر از همیشه در کمین ایلیا نشسته اند. ایلیا قرار است در برابر نوجوانی هم سن و سال خودش امابا قدرتی تاریک و شکست ناپذیر مواجه شود.
حتی برای ابرقهرمان شهر هم دیدن اسم واقعی اش در دفترچۀ نفرت یک ابرشرور کمی ترسناک است.
اگرچه حالا ایلیا هویت واقعی مهیار را پیدا کرده اما هنوز نمی داند او این قدرت تاریک را از کجا بدست آورده و از توانایی های ترسناک او بی خبر است.
ایلیا تولد یک قهرمان جلد 17
از یک طرف آتش راه پیش را بسته و از طرف دیگر رباتهای غول پیکر و مسلح راه فرار ایلیا از این مخمصه را سد کردهاند. دشمن همیشه همان جایی که انتظار نداری کمین کرده به تو نزدیک میشود و تو را از پا در میآورد.
امیرعلی که با شکست اصلان به قهرمان شهرتبدیل شده ،حالا فهمیده که اصلان بخش کوچکی از نقشه ی شوم خاندان سایه بوده و فراتر از یک قهرمان ،به عنوان یک مبارز باید به جنگ خاندان سایه برود .اما ایلیا از جزئیات این نقشه بی خبر استو به تنهایی نمیتواند در برابر آن مقاومت کند.
در ماجرای مبارزه ی ایلیا با خاندان سایه همراه ما باشید...
همانطور که در خاطر دارید بیماری خطرناکی شهر را فرا گرفته که تنها درمان آن در اختیار خبیثی به اسم رئیس ناتان است. ایلیا و پروفسور حکمت هر کدام جداگانه به دنبال درمانش هستند و سرنخهایی پیدا کردند که آنها رو به کارخانه مواد غذایی رسانده است. سرنخهایی که ایلیا قبلا تو آزمایشگاه اصلان هم دیده بود. از طرفی پروفسور در بازدیدش از کارخانه به راز بزرگی پی میبرد و آن همکاری شهردار با رئیس ناتان برای به دست آوردن کنترل کامل شهر است. رازی که هنوز همه از آن بیخبرند و به خاطر آن پروفسور در کارخانه گیر افتاد. باید دید آیا ایلیا و پروفسور میتوانند راه نجات مردم از این بیماری رو پیدا کنند؟ آیا آنها موفق به فرار از کارخانه میشوند؟
سایر کتاب های همین ناشر
امیرعلی که با شکست اصلان به قهرمان شهرتبدیل شده ،حالا فهمیده که اصلان بخش کوچکی از نقشه ی شوم خاندان سایه بوده و فراتر از یک قهرمان ،به عنوان یک مبارز باید به جنگ خاندان سایه برود .اما ایلیا از جزئیات این نقشه بی خبر استو به تنهایی نمیتواند در برابر آن مقاومت کند.
در ماجرای مبارزه ی ایلیا با خاندان سایه همراه ما باشید...
همانطور که در خاطر دارید بیماری خطرناکی شهر را فرا گرفته که تنها درمان آن در اختیار خبیثی به اسم رئیس ناتان است. ایلیا و پروفسور حکمت هر کدام جداگانه به دنبال درمانش هستند و سرنخهایی پیدا کردند که آنها رو به کارخانه مواد غذایی رسانده است. سرنخهایی که ایلیا قبلا تو آزمایشگاه اصلان هم دیده بود. از طرفی پروفسور در بازدیدش از کارخانه به راز بزرگی پی میبرد و آن همکاری شهردار با رئیس ناتان برای به دست آوردن کنترل کامل شهر است. رازی که هنوز همه از آن بیخبرند و به خاطر آن پروفسور در کارخانه گیر افتاد. باید دید آیا ایلیا و پروفسور میتوانند راه نجات مردم از این بیماری رو پیدا کنند؟ آیا آنها موفق به فرار از کارخانه میشوند؟