استینک، برادر جودی دمدمی و قد کوتاهترین بچهی کلاس دوم است.جودی یک شب قد برادرش را اندازه میگیرد و میبیند استینک کوتاهتر شده! استینک حسابی نگران میشود. نخود و شیر میخورد، بلوز و شلوار راه راه میپوشد.
استینک 8 (و حمله ی کپک غولی)
استینک 8 (و حمله ی کپک غولی) دهماُمین جلد از مجموعه استینک است. استینک برادر جودی دمدمی است. استینک خیلی دلش میخواهد یک کپک لجنو داشته باشد و آن را توی اتاق خودش بزرگ کند، اما اگر این کپک مثل همان کپک غولی شود که استینک در فیلم دیده بود چی؟
استینک 8 (و حمله ی کپک غولی) دهماُمین جلد از مجموعه استینک است. استینک برادر جودی دمدمی است. استینک خیلی دلش میخواهد یک کپک لجنو داشته باشد و آن را توی اتاق خودش بزرگ کند، اما اگر این کپک مثل همان کپک غولی شود که استینک در فیلم دیده بود چی؟
از همین نویسنده
استینک 9 (و یک شب خوابیدن کنار کوسه ها)
ترسناک، ترسناک تر، ترسناک ترین!
بابا و مامان استینک برنده ی یک شب خوابیدن در آکواریوم شده اند و حالا معلوم نیست این شب معرکه ترین خاطره ی استینک می شود یا عذاب آورترین شکنجه اش.
جودی دمدمی ملکهی نوشتن فهرست است. او فهرستی از لقبهایی که به برادرش داده و فهرستی از هدیههای مورد علاقهاش دارد. و حتی فهرستی از فهرستهایش.
تا اینکه روزی چشمش به فهرست پیماهای مرموز مامانبزرگ لو میافتد. توی آن فهرست کارهایی عجیب و غریب نوشته شده: سوار فیل بشوم، توی یک قلعه بخوابم،اهرام مصر را ببینم…
وااای!حالا این فهرست پیمانهای چی هست؟
فردای آخرهفتهها همیشه دلگیر و حالگیر است. هیچکس، بهجز خودشیرینهای الکیمدرسهدوست، خوشش نمیآید بعد از دو روز استراحت و تفریح، دوباره برگردد به مدرسه. جودی دمدمی هم از همین بچههایی است که دوشنبهها را دوست ندارد؛ خوشش نمیآید برگرد به همان مدرسه، به همان کلاس، به همان میز و صندلی، با همان آدمهای همیشگی.
دکتر جودی دمدمی تا یک حیوان خانگی مریض ببیند فوری متوجه میشود. آروارهها، گیاه گوشتخوار جودی بدجور مریض شده. حالا جودی باید دست به کار شود و فوری درمانش کند.
سایر کتاب های همین ناشر
و بالاخره آرتمیس با بزرگترین دشمنش روبهرو میشود:
با خودش!
آرتمیس فاول دیگر از پریهای مسلح و ترولهای آدمخوار و گابلینهای آتشساز خسته شده و میخواهد همهی کارهای خلافش را کنار بگذارد. ولی درست همین حالا مادرش سخت بیمار شده و او باید داروی مادرش را از چنگ یک تبهکار بیرون بیاورد.
سیپتموس هنوز درگیر جنگ در سرزمین تاریکی است و فقط با دوباره روشن کردن آتش قدیمی میتواند دشمنان پلیدش را نابود کند. حالا سیپتیموس باید بر ترسش غلبه کند و یک بار برای همیشه با دورغ و سیاهی از نزدیک روبهرو شود. . .
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است. نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
هدف از انتشار مجموعه كتابهای خودم میخوانم ترویج كتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در كودكان است.
نوسوادانِ كلاس اول، به تدریج كه خواندن را میآموزند و با شكل حروف و صداها و كلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون كمك گرفتن از دیگران میخوانند.
ژول ورن (1828-1905) نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس فرانسوی شهرتش را مدیون نگارش کتابهای ماجرایی است. این نویسنده را پدر ادبیات علمی-تحیلی مینامند. او جزو سه نویسندهای است که تاکنون آثارشان به بیشترین زبانهای دنیا ترجمه شده است. سفر به مرکز زمین یکی از سه کتاب ژول ورن است که به او شهرتی عالمگیر بخشید. پسری نوجوان به نام اکسل همراه با عموی پروفسورش و هانس که راهنمای آنهاست از دهانهی آتشفشانی در ایسلند پایین میروند و سفر پر ماجرا و اسرارآمیزشان به مرکز زمین آغاز میشود، سفری که شاید هرگز از آن زنده برنگردند.
در نیكلاس نیكلبی، چهره زشت فقر و بیعدالتی را به خصوص در حق كودكان نشان میدهد. اما او چون بسیاری از اندیشمندان اصلاحطلب واقعگرا، تلخی و شیرینی را به هم میآمیزد و رمان غمانگیزش را با رنگهایی شاد تزیین میكند. پدر نیكلاس ورشكست میشود و با مرگش، خانواده بیپناهش را تنها میگذارد. در این میان، رالف عموی شیاد نیكلاس به شرطی حاضر میشود سرپرستی این خانواده را بپذیرد كه نیكلاس معاون مدرسهای شبانهروزی شود، مدرسهای كه در حقیقت زندانی مخوف است.
من روز جمعه ساعت 12 شب به دنیا آمدم. پرستار و عاقلهزنهای همسایه میگفتند که چون در آخرین لحظات جمعه شب به دنیا آمدهام، سرنوشت نحسی در انتظارم خواهد بود.
اما سرنوشت شوم دیوید پیش از تولدش آغاز شده بود، چرا که او شش ماه پس از مرگ پدرش به دنیا آمد.
خودت را برای تماشای یک سیرک بزرگ و پرهیجان آماده کن. از کدام یکی بیشتر خوشت میآید؟ بندباز شجاع یا دلقک بانمک؟ شاید هم دوست داری جای این یکی باشی…
اجی مجی، لاترجی جعبهی خالی چی داره؟ شعبدهباز از توی اون خرگوشی رو در میآره
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
اولین غولی که چشمش بهت بیفته، با دو تا انگشت میگیردت و میخوردت!
غول بزرگ مهربان از آن غولهایی نیست که استخوان آدمها را قرچ و قورچ میجوند. او غولی مهربان و بیآزار است و سوفی از این بابت شانس آورده، چون اگر به جای او، غولهایی مثل خون تو شیشهکن، گوشت قلنبهخور و یا… دزدیده بودندش تا حالا یک لقمهی چپ شده بود!
اما سوفی دلش مثل سیر و سرکه میجوشد. نگرانیاش این است که غولهایی میخواهند بروند انگلستان و همهی بچههای کوچولو موچولوی خوشگل را بیندازند بالا و قرچ و قورچ.
جین ایر دختری زیبا و جوان به عنوان معلم سرخانه به عمارت اشرافی آقای دوچستر میرود. خیلی زود بین این دو رابطهای عاشقانه شکل میگیرد.
اما افشای رازهایی از زندگی گذشتهی دوچستر و سرنوشت همسرش این رابطه را بر هم میزند. جین ایر از آنجا میرود، اما خاطرهی عشق دوچستر آسودهاش نمیگذارد.
دكتر جكیل در وصیتنامهای اموالش را به شخصی به نام هاید میبخشد. وكیل اترسون، دوستش، تصادفی به رازی وحشتناك پی میبرد: هاید كه چهرهی نفرتانگیزی دارد، مرتكب جرمی شده و چكی بیمحل با امضای دكتر جكیل كشیده. وكیل اترسون مطمئن است كه هاید برای تصرف اموال دوستش، او را خواهد كشت…
روایت داستان عاشقانه های کلاسیک (مانون لسکو) در قالب نمایش و اُپرا بارها روی صحنه رفته که از مهمترین آنها میتوان به اثر جاکوموپوچینی، آهنگساز شهیر ایتالیایی، اشاره کرد.
متن این داستانها با نشانهها و حرفهایی که کلاس اولیها از درس ۱ تا ۱۸ کتاب فارسی اول دبستان یاد گرفتهاند، نوشته شده است. این کتابها برای بچههای کلاس دومی و کلاس سومی هم که میخواهند مهارت بیشتری در خواندن کلمههای مشکل و روانخوانی پیدا کنند، مناسب است.
اتحاد جادوگرها خطر جدیدی دنیای توماس وارد، شاگرد محافظ را دوباره به هم میزند. توماس یاد گرفته است که چطور با بوگارتها و اشباح مبارزه کند، اما سه قبیله از جادوگرها تصمیم گرفتهاند با کمک یکدیگر شیطانِ خطرناکی را آزاد کنند. توماس و محافظ دوباره به سفری پرماجرا میروند، اما آیا توماس وقتی با قدرتمندترین دشمنش برخورد کند، موفق خواهد شد؟
کلاس اول دبستان فرصتی طلایی برای کتابخوان شدن کودکان ماست و کتاب درسی برای پرورش مهارت روانخوانی و کتابخوانی کودکان کافی نیست. اگر میخواهید دانشآموز کلاس اولیتان در همان ماههای اول آموزش، حروف الفبا را بهخوبی یاد بگیرد. از معجزه داستانخوانی غافل نشوید. هرکدام از کتابهای کلاس اولی، کتاب اولی براساس حروفی نوشتهشدهاند که کلاس اولیها درس به درس با آنها پیش میروند. با این شیوه کودک میتواند هرزمان با آموزش حروف مدرسه، کتاب داستان مربوط به همان حروف را بهتنهایی بخواند و از همان ماههای اول لذت باسواد شدن را بچشد. سپس با انجام فعالیتهای پایانی هر کتاب و خواندن جملههایی طولانیتر، دایره واژگان را گسترش دهد.
مجموعه کتاب وگی ورجه نوشته جاناتان لاندن است. ناصر کشاورز این بار هم مثل مجموعهی میمینی با شعرهای شاد و دوستداشتنی کوچولوها و البته بزرگترها را عاشق کتاب خواندن میکند.
میمینی توپش را به دوستانش نمیدهد. آنها هم او را تنها میگذارند و میمینی پی میبرد که نباید دوستانش را این طور از دست بدهد. حالا او باید چه کار کند تا بچهها دوباره با او دوست شوند.
میری که دانش آموخته ی آکادمی شاهزاده خانم هاست حالا بین ماندن در روستا یا رفتن به پایتخت دچار تردید شده، او از نامه کاتار که درباره خطرهایی صحبت کرده بود ترسیده است و نگران است که مبادا در این یک سال موانعی پیش بیاید که دیگر هرگز به روستا بازنگردد. میری باید دست به انتخاب های گوناگونی بزند و درباره عشق، دوستی، خانواده و آینده ای که پیش رو دارد بهترین تصمیم را بگیرد.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است. نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
داستانهای رولد دال،لحنی صمیمی، شخصیتهایی دوستداشتنی و پایانهایی نامعلوم دارند.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
جودی دمدمی ملکهی نوشتن فهرست است. او فهرستی از لقبهایی که به برادرش داده و فهرستی از هدیههای مورد علاقهاش دارد. و حتی فهرستی از فهرستهایش.
تا اینکه روزی چشمش به فهرست پیماهای مرموز مامانبزرگ لو میافتد. توی آن فهرست کارهایی عجیب و غریب نوشته شده: سوار فیل بشوم، توی یک قلعه بخوابم،اهرام مصر را ببینم…
وااای!حالا این فهرست پیمانهای چی هست؟
گودرز میخواهد مرا از رفتن باز دارد. شبرنگ سم به زمین میکشد. گیو دنبالم میآید: «بگذار همراهت باشم…»
دیگر نمیشنوم. سوار بر شبرنگ دیوار باد و خاک را میشکافم و میتازم. پاره آتشی چون تیر چهرهام را نشانه گرفته است. سپر بر سر میگیرم و میغرّم: «برو،تندتر برو! تو با سیاوش از آتش گذشتی، از دروازههای دژ اهریمن هم میگذری.»