راشل هالیس در کتاب دختر، عذرخواهی را متوقف کن، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز و موسس یک شرکت رسانه ای چند میلیون دلاری، زنگ بیدارباشی به صدا در می آورد. او می داند که به بسیاری از زنان آموزش داده شده است که خود را در پرتو افراد دیگر - چه به عنوان همسر، مادر، دختر یا کارمند - به جای اینکه یاد بگیرند که چگونه هستند و آنچه را که می خواهند، تعریف کنند. با چالشی که برای زنان در همه جا وجود دارد که از رویاهایشان حرف نزنند، هالیس بهانههایی را برای رها کردن، رفتارهایی که باید اتخاذ کرد و مهارتهایی را که باید در مسیر رشد، اعتماد به نفس و باور به خود به دست آورد، شناسایی میکند.
انتظارش را نداشتم
یکی از پرفروشترین آثار نیویورک تایمز و آمازون کتاب انتظارش را نداشتم نوشتهی ریچل هالیس است که به شما میآموزد اگر از شرایط خود راضی نیستید، از جای خود بلند شوید، زندگی را از نو بسازید و از لحظات سخت به عنوان تجربههایی برای رسیدن به آرامش استفاده کنید.
خیانت، زیان، غم از دست دادن عزیزان، ترس، بیکاری، شکست و...، همگی از لحظات سخت زندگی هستند. در دشوارترین برهههای زندگی، امید داشتن به تغییرات مثبت، به وقوع پیوستن اتفاقات خوب و داشتن آیندهای روشن تقریبا ناممکن به نظر میرسد. در چنین شرایطی آنچه اهمیت دارد چگونگی مواجههی هر فرد با مشکلات زندگی است. هیچ آدمی در این قبیل وضعیتها به برنامهریزی برای آینده تمایل چندانی ندارد اما خود اوست که باید انتخاب کند میخواهد در اندوه غرق شود و زندگی خود را با یأس بگذراند یا اینکه به هر اتفاق سخت و فاجعهبار به عنوان فرصتی برای درس گرفتن و دستیابی به کمال نگاه کند و بحران را از سر بگذراند. با استفاده از اتفاقات انگیزشی و الهامبخش میشود اطمینان حاصل کرد که میتوان از تاریکیها و سختیهای زندگی عبور نمود و زیباتر و کاملتر از قبل شد.
ریچل هالیس (Rachel Hollis) نویسندهی موفق و پرفروش نیویورک تایمز با بیانی صادقانه و صمیمی تجربههای حقیقی و شخصی خود را در کتاب انتظار چنین فاجعهای نداشتم (Didn't See That Coming) بیان میکند و به شما نشان میدهد که حتی در دردناکترین موقعیتهای زندگی هم میتوان به آیندهی بهتری امید داشت و چیزی که مهم محسوب میشود، نحوهی کنار آمدن و برخورد هر فرد با زندگیاش است.