کتاب ماجراهای فسقلی 5-در آسمان : بخشی از کتاب- فسقلی توی کوچه- آسمونو نگا کرد- کلاغی دید اون بالا- زودی اونو صدا کرد- کلاغه گفت قار و قار- کارت چیه با بنده- فسقلی گفت دوست دارم- منم بشم پرنده- تو آسمون مثل تو- پر بزنم به هرجا- کلاغه گفت چه خوبه- آشنا بشی تو با ما-بوتر از راه رسید- گفت که منم کبوتر- دو بال دارم که با اون- به هر جا می زنم پر و...
این کتاب داستان پیرزن تنهایی است که در یک شب بارانی به چند حیوان که از سرما به خانه ی او پناه آورده بودند، کمک می کند و آن ها را در خانه ی خود جای می دهد. قرار بر این بود که صبح روز بعد که آفتاب طلوع کرد همه ی حیوانات خانه ی پیرزن را ترک کنند اما صبح روز بعد اتفاق دیگری می افتد. می توانید حدس بزنید که چه اتفاقی افتاده است؟ جنس صفحات این کتاب از نوع گلاسه بوده و دارای جلد سخت می باشند، که همین امر موجب ماندگاری بیشتر آن می شود. با مطالعه ی این کتاب کودکان می آموزند که مهربان بودن با دیگران و کمک کردن به کسانی که نیاز به کمک دارند بسیار ارزشمند می باشد.