مهمان های ناخوانده
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکی نبود مادربزرگ مهربون گیسش بلند، قدش کمون خوش صحبت و خوش سر زبون پیرهن چلوار به برش چارقد گلدار به سرش یه خونه داشت یه غربیل اتاق نگو یه زنبیل نه همدلی نه همدمی نه همزبون و محرمی تنها نشست و شام خورد تو جاش خوابید و خوابش برد
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکی نبود مادربزرگ مهربون گیسش بلند، قدش کمون خوش صحبت و خوش سر زبون پیرهن چلوار به برش چارقد گلدار به سرش یه خونه داشت یه غربیل اتاق نگو یه زنبیل نه همدلی نه همدمی نه همزبون و محرمی تنها نشست و شام خورد تو جاش خوابید و خوابش برد