امیلی استار با عشق به نوشتن متولد شده است.او یک دختر یتیم ساکن مزرعه نیومون است و نوشتن به او توان روبه رویی با تلخی ها و سختی ها را می دهد.ولی حالا همه دوستانش به دبیرستان ناحیه شروزبری رفته اند و خاله الیزابت عبوس و کهنه اندیش او فقط به شرطی به او نیز اجازه رفتن می دهد که قول بدهد نوشتن را کنار بگذارد!این اولین قدم امیلی در مسیر صعود و رسیدن به قله است.زمانی می رسد که فعالیت های امیلی در شهر شایعه پراکن های شروزبری را به جنب و جوش می اندازد.اما امیلی و دوستانش اعتماد به نفس زیادی دارند-ایلزه یک هنرپیشه مادر زاد است تدی عزمش را جزم کرده تا یک هنرمند بزرگ شود و پری می خواهد یک وکیل جسور باشد.زمانی که شعر های امیلی به چاپ می رسند و او به نویسنده روزنامه شهر تبدیل می شود به نظر می آید که موفقیت -و اولین نشانه های دلدادگی-در راه اند.مدتی بعد امیلی یک پیشنهاد اغوا کننده دریافت می کند و باید تصمیم بگیرد آیا می خواهد مسیر زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد یا نه.
هشدارهای جنسی و جسمی (بعضی غریبه ها حقه بازند)
بیشتر غریبه ها خوب مهربان هستند.
اما ممکن است بعضی از غریبه ها، بخواهند ما را گول بزنند. بنابراین، آماده ایم تا با چشم تیزبینِ حقه باز شناسمان، هر حقه و کلکی را بشناسیم و بگوییم، "نه!"
بیشتر غریبه ها خوب مهربان هستند.
اما ممکن است بعضی از غریبه ها، بخواهند ما را گول بزنند. بنابراین، آماده ایم تا با چشم تیزبینِ حقه باز شناسمان، هر حقه و کلکی را بشناسیم و بگوییم، "نه!"
سایر کتاب های همین ناشر
نت بلیک معتقد است پسران پلامفیلد بیشتر شبیه یک خانواده هستند تا گروهی بچه مدرسه ای. هنگامی که نت به این ساختمان عظیم با ایوان قدیمی و بزرگش آمد، تازه پدر و مادرش را از دست داده بود. شرایط او به سرعت با غذاهای خوب و مهربانی دیگر ساکنان خانه بهبود پیدا کرد و او در کلاس ها، سرودهاء خوش گذرانی ها و البته شرارت ها با پسران دیگر همراه شد. اما با ورود دو پسر جدید به پلامفیلد، زندگی در مدرسه تغییر می کند.
انتشارات قدیانی منتشر کرد: دخترهای کوچک، در بازی های کودکانه خود به تجربه کردن می پردازند و این تجربه ها می تواند ابتدایی ترین اتفاق در تصمیم گیری برای شغل، مسیر و هدف آینده آنها باشد. نویسنده در این مجموعه توانسته در سه بخش جدا از هم با تصاویری به صورت عکس، برگرفته از دست ساخته های خمیریِ کریستل مک دیان، ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار کند. این مجموعه به تأیید وزارت آموزش و پرورش کشور رسیده و در کتابنامه رشد شماره ی 2 نیز معرفی شده است.
شاید راز ماندگاری این اثر، که هم اکنون یکی از آثار کلاسیک ادبیات انگلیس محسوب می شود، وجود پیوند ناپیدای زمان، مکان و حوادث داستان است. سی.اس.لوئیس در سال 1898 به دنیا آمد. او نویسنده ی سه گانه ی معروف ارباب حلقه ها، بود. لوئیس علاقه مند به داستان های پریان و افسانه های کهن بود و قصه های مشهور او شیر، ساحره و کمد لباس است. در بخشی از داستان "درِ عوضی" آمده: " او در یكی از خانه هایی زندگی می كرد كه كنار هم قطار شده و همه به هم چسبیده بودند. ... صورت پسرك غریبه خیلی چرك بود. اگر اول دست هایش را به خاك می مالید و آنها را به صورتش می كشید، بعد گریه ی مفصلی می كرد و بعد هم با همان دست ها صورتش را پاك می كرد، باز هم به آن چركی نمی شد. راستش انگار همین كار را هم كرده بود.
ما به فینال رفته ایم. فقط این مهم است.
جاس می داند که اگر دروازه بانی پیدا نکنند، تیم فوتبالشان در بازی نهایی شکست سنگینی می خورد، آرزوی به دریا رفتن کلیوم باعث می شود که او با خطر بزرگی رو به رو شود و وقتی برایان مغزش را با حافظه ی رایانه اش عوض می کند، هر دو به دردسر می افتند...
این مجموعه ی داستانی آثار تعدادی از بهترین نویسندگان معاصر را به تصویر می کشد و شامل موضوع های متنوعی است: ماجراجویی، طنز، علمی – تخیلی، فوتبال و فانتزی.
عینک دنبال یکی میگشت که او را به چشمش بزند. رفت و رفت تا رسید به خانم غول تنها
مجموعه کتاب های تاتی کوچولوها در 10 جلد با سروده ناصر کشاورز و شکوه قاسم نیا به منظور آشنایی با حالت های بچه و نیز شناخت اعضای بدن و ... است که در کنار هر عکس کودک چند بیت شعر آورده شده است.
سادگی و ضرب اهنگ شعر گونه این متن ها توجه هر کودکی را به خود جلب می کند و شامل اشعاری زیبا و دلنشین است که با زبانی ساده به معرفی حالت های کودکان و عکس العمل هایشان می پردازد.
اشعار این مجموعه توسط "ناصر کشاورز" و برای کودکان 1 تا 3 سال سروده شده است.
روان شناسان عقیده دارند که بهترین شیوه ی آموزش به وجود آوردن فضایی است که کودک سرگرم شود و در خلال آن سرگرمی مطلب مورد نظر را یاد بگیرد. کتاب های این مجموعه با همین هدف طراحی شده اند. کودک با انجام این سرگرمی و رنگ آمیزی ها، قدرت یادگیری و مهارت خواندن،
30 قصه 30 شب، مجموعه ی 365 قصه برای کودکان است که در 12 جلد منتشر شده است. به دلیل استقبال بسیار زیاد خوانندگان، هر 3 کتاب در یک مجموعه گرد آمده است. مجموعه ای برای فصل بهار، تابستان و همین طور برای پائیز و زمستان.
حمام برای خیلی از کودکان جذابیتی ندارد و همراه با اوقات تلخی و ریخت و پاش می باشد خوشبختانه این روزها با دردسترس بودن انواع اسباب بازی و کتاب این وضعیت کمتر دیده می شود.انتشارات قدیانی در همین راستا اقدام به تولید و نشر مجموعه کتاب های حمام نموده است.
کتاب کتاب مرجع کودک و نوجوان 2 (نخستین فرهنگ نامه من) نوشته ی علی بشردانش توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
111 قصه برای بچه های ماجراجو
روزی آدمکوچولوی زرنگی بود که کارش جاسوسی و دید زدن بود. اسم این آدمکوچولو پیتر پتر بود، چون پاهای فرزی داشت که وقتی حرکت میکرد صدای پیتپت میدادند. یک روز که پیتر پتر از جنگل میگذشت دو تا پسر را دید که زیر درخت خوابیده بودند. آفتاب تندی میتابید و پسرها هم راه درازی آمده بودند. آدمکوچولو یک علف برداشت و بینی آنها را قلقلک داد.
ماکسن، راننده آمبولانس است. او دوستی دارد به نام لورنس. ماکسن و دوستش با هم در مرکز اورژانس کارمی کنند. آنها با هم سوار آمبولانس می شوند و به کمک بیمارها می روند، روزی از روزها، ماکسن داشت بنزین داخل باک ماشینش می ریخت. لورنس هم کیف لوازم پزشکی را آماده می کرد. آنها می دانستند که همیشه باید آماده باشند تا اگر برای کسی اتفاقی افتاد به کمکش بروند و او را به بیمارستان برسانند
تنتن خبرنگار و ماجراجوی جوانی است كه به همراه سگ خود میلو، درگیر داستانهای هیجانانگیز، خطرناك و رازآلودی میشود و همیشه پرده از اسرار نهفته این داستانها برمیدارد. كاپیتان هادوك، دوقلوها، پروفسور تورنسل و... از دوستان همیشگی تنتن در این داستانها هستند.
شنلقرمزي دختركوچولويي است كه از راه جنگل به خانهي مادربزرگش ميرود و در راه با گرگ بدجنس روبهرو ميشود... تصويرهاي برجسته و جدا از صفحههاي كتاب، تماشاي آنها را جالبتر كرده است. ديدن اين نقاشيهاي برجسته، به اندازهي خواندن خود داستان، جذاب و سرگرمكننده است.
یکی بود، یکی نبود، دشت سرسبزی بود. در گوشهی این دشت بزرگ بزبز قندی با هفت بزغالهاش به خوبی و خوشی زندگی میکرد
اسپايك درحالي كه مي جنگيد، حباب از آب شش هايش خارج مي شد. ريوت واق واق كرد و از جا پريد و با پوزه اش ضربه اي به يكي از تيزدندان ها زد و آن را دور كرد. تيزدندان بزرگ تر از ماهي هايي بود كه سگ رباتي تاكنون گرفته بود، اما ريوت دست كم مي توانست حواسش را پرت كند. تيزدندان چرخيد و به دنبال زاويه ي مناسبي براي حمله گشت. ريوت دوباره حمله كرد. سرش را پايين برد و با جمجمه ي فلزي اش به يكي ديگر از ماهي ها كه اسپايك را گرفته بود، ضربه زد. ماهي غول پيكر از درد ناله اي كرد و آرواره اش را شل كرد. همين كافي بود تا اسپايك بتواند با حركتي تند خود را آزاد كند. بله! حالا فقط بايد فرار مي كردند… .
روزی، روزگاری، شهری بود به نام مکه. در این شهر، مردی زندگی میکرد که نامش محمد بود. او پیامبر خدا بود. خداوند، محمد را انتخاب کرده بود تا مردم را راهنمایی کند. او آمده بود که راه درست زندگی کردن را به همه یاد بدهد...
شامل قصه های جذاب و خواندنی است که همگی به شیوه افسانه روایت و ویژه بچه های دبستانی تهیه شده است.