به نظر شما یک موجود جاودان را چطور میشود تنبیه کرد؟ شاید آدمیزاد شدن تنبیه خوبی باشد... آپولو پیش از این، یکی از ایزدان المپ بود که چون پدرش زئوس را عصبانی کرد، از المپ بیرونش کردند و به آدمیزاد تبدیل شد. حالا به خاطر این تنبیه، او به شکل یک پسر نوجوان به شهر نیویورک سقوط کرده وباید یاد بگیرد چطور روی زمین از خودش مراقبت کند. آپولو که دشمنان زیادی هم در بین هیولاها ودیوها و ایزدان دارد، برای بازگشت به زادگاهش باید سعی کند دوباره نظر زئوس را جلب کند. اما بدون داشتن قدرتهای ایزدی و جاودانگی، اینکار چطور ممکن است؟
مجموعه آزمون های آپولو (کتاب سوم هزاری آتشین قسمت اول)
خشم رب النوع پدر،آپولوی نیمه خدا را از جایگاه رفیع کوهساران المپ فرو می کشد و او را تبدیل به نوجوانی انسان گونه و میرا به نام پاپادوپولوس می کند. آپولو درآرزوی بازگشت به جایگاه خدایگانی اش باید پنج پیشگو را که توسط نیروهای شیطانی به اسارت گرفته شده اند،آزاد گرداند و اکنون آپولوی محروم از نیروهای خدایگانی باید به یاری نیمه خدایی لجباز به نام مگ مک کافری تکیه کند که هر دم سازی دیگر می زند و سرانجام موفق می شود دو پیشگو را از اردوگاه دورگه ها وایندیاناپلیس آزاد کند،اما در این هنگام است که در می یابد اردوگاه ژوپیتر در معرض خطر حمله امپراتوری است و اکنون آن جوان بی تجربه که روزگاری رب النوعی مقتدر بود،در هزار تویی گرفتار می شود که گذر از هر خان آن ماجرایی بس شور انگیز و هیجان آور دارد که خواننده در لحظه لحظه حادثه بوی سانحه را با قامتی نیم خیز حس می کند.