تا كجا براى انتقام مرگ پدرت پیش خواهى رفت؟ در مقابل كسانى كه شهرت را تسخیر كرده و مىخواهند هرآنچه را دوست دارى از تو بگیرند چه مىتوانى
بكنى؟ دیوید چارلستون سوداى انتقام پدرش را در سر دارد. او تا كجا مىتواند به مقصودش نزدیك شود و تا چه اندازه مىتواند براى متوقف كردن استیلهارت پیش برود؟
ناجیان همان كارى را مىكنند كه دیوید انجام آن را در سر مىپروراند. گروهى مخفى كه بر علیه اپیكها فعال هستند و تلاش مىكنند آنان را از بین برده و عدالت را در شهر برقرار كنند. بطور اتفاقى دیوید با آنان همراه مىشود و ناجیان هم درمىیابند به وجود او احتیاج دارند.
آیا دیوید چارلستون در كنار گروه ناجیان مىتواند بر استیلهارت فائق آمده و شهر را از دست او و همراهانش آزاد كند...
پنج گانه پرسی جکسون 1 (دزد آذرخش)
پرسى جكسون براى چندمینبار در آستانهى اخراج از یك مدرسهى شبانهروزى است و این كمترین مشكل اوست. در همین زمان هیولاهاى اساطیرى و خدایان كوه المپوس از میان صفحات كتابهاى درسى اساطیر یونانِ پرسى جكسون بیرون آمده و به زندگى واقعى او گام نهادهاند. و بدتر آنكه، او موجب عصبانیت برخى از آنها نیز شده است. آذرخش آذرخش زئوس كه نماد قدرت اوست به سرقت رفته و مظنون اصلى، پرسى است. پرسى و دوستانش تنها ده روز براى یافتن و بازگرداندن آذرخش زئوس فرصت دارند تا شاید از این طریق صلح و آرامش را به ساكنان كوه المپوس كه در شرف جنگى قریبالوقوع است، بازگردانند. اما براى موفیقت در این جست و جو، پرسى به غیر از یافتن سارق حقیقى باید با مسائل بیشترى دست و پنجه نرم كند.