ویل و اوراس درصدد نجات سرزمینشان هستند.آن هم از دست مورگات ظالم که به کوه های باران و شب تبعید شده است. آیا نقشه ی مورگار به دست این جنگجویان جوان رسوا میشود تا اهالی آرالون با دیگر صلح و صفا و امنیت زندگی شان را بازیابند؟پاسخ این سوال ها را در ماجراهای این رمان دنبال کنید. ماجراهای ویل و دوستانش در کتاب بعد به نام پل سوخته ادامه می یابد.از همراهی ویل و تکاوران جوان دیگر لذت ببرید.
کلاسیک های جیبی (دشمن عزیز شومیز)
ما شبی صمیمی و دوست داشتنی را با هم گذراندیم. راستش از بدو آشناییمان پیش نیامده بود که این خصوصیت را در او ببینم. اگر بتوانی او را کاملا درک کنی و بشناسی، خصوصیتی جذاب در او خواهی یافت. ولی شناخت او وقت و دقت می طلبد. هرگز چنین شخص مرموز و غیرقابل توصیفی ندیده بودم. تمام اوقاتی که با او حرف می زنم، حس می کنم که پشت آن دهان رک گو و چشمان نیمه بسته اش آتش زبانه می کشد. جدا مطمئن هستید که سابقه دار نیست؟
خب او با رفتارش نشان می دهد که مرتکب جنایتی شده است!
ما شبی صمیمی و دوست داشتنی را با هم گذراندیم. راستش از بدو آشناییمان پیش نیامده بود که این خصوصیت را در او ببینم. اگر بتوانی او را کاملا درک کنی و بشناسی، خصوصیتی جذاب در او خواهی یافت. ولی شناخت او وقت و دقت می طلبد. هرگز چنین شخص مرموز و غیرقابل توصیفی ندیده بودم. تمام اوقاتی که با او حرف می زنم، حس می کنم که پشت آن دهان رک گو و چشمان نیمه بسته اش آتش زبانه می کشد. جدا مطمئن هستید که سابقه دار نیست؟
خب او با رفتارش نشان می دهد که مرتکب جنایتی شده است!
سایر کتاب های همین ناشر
برای آموزش مفهوم صدا و چگونگی انتقال آن راهکارهای بسیار زیادی وجود دارد . اما آموزش به کودکان باید دقت و ظرافت زیادی داشته باشد تا کودک با علاقمندی به یادگیری موضوع بپردازد . یکی از روش های بسیار جالب و نتیجه مدار آموزش به کودکان، تلفیق آموزش با شعر است.کودک از همان ماه های اول زندگی به نخستین چیزی که واکنش نشان می دهد و برای ما بزرگترها قابل درک است صدا است . صدای جغجغه ، صدای مادر و پدر ، صدای رادیو و تلویزیون و دیگر صداها و نسبت به هر کدام از آن ها عکس العمل نشان می دهد .
مجموعه نبرد هیولاها، داستانی است پرماجرا و فانتزی، جهانی بین واقعیت و خیال، ماجراهایی که توسط هیولاهای مختلفی به وجود می آید. این هیولاها با طلسم شیطانی جادوگری وحشی مسلح شده اند، سرزمینی را که روزگاری از آن مراقبت می کردند، نابود می کنند. اما ساکنان آن سرزمین به جنگ با هیولاها برمی خیزند.
اين كتاب، بيست داستان متنوع از پنج نويسنده معاصر را در برگرفته است. تختخواب فنري، كلاغو، سورتك، سمفوني حمام، درياي خونين، سگ من آقجا و پرتقال خوني از جمله داستانهايي هستند كه در اين مجموعه گرد آمده است.
اولین کتاب از مجموعه «نبرد با شیاطین»، ماجرای پسری است که می بیند موجوداتی وحشتناک و غیرقابل تصور خانواده اش را به قتل می رسانند. تنها کسی که گفته های او را باور می کند عموی مرموزش «درویش» است...
نت بلیک معتقد است پسران پلامفیلد بیشتر شبیه یک خانواده هستند تا گروهی بچه مدرسه ای. هنگامی که نت به این ساختمان عظیم با ایوان قدیمی و بزرگش آمد، تازه پدر و مادرش را از دست داده بود. شرایط او به سرعت با غذاهای خوب و مهربانی دیگر ساکنان خانه بهبود پیدا کرد و او در کلاس ها، سرودهاء خوش گذرانی ها و البته شرارت ها با پسران دیگر همراه شد. اما با ورود دو پسر جدید به پلامفیلد، زندگی در مدرسه تغییر می کند.
توك در این خواب هم خواب دیگری دید، یعنی آنچه را كه دوست داشت خواب دید. خواهر كوچكش، گوستاو، كه چشمان آبی و موهای مجعدی داشت، ناگهان به صورت دختری جوان و زیبا در آمد. او بدون آنكه بال و پری داشته باشد پرواز میكرد. آنها بر روی جنگلهای سبز و دریاچه آبی شهر زولند پرواز كردند.
این کتاب مجموعه بسیاری از کتاب های داستانی است که اغلب نام آن ها را زیاد شنیده ایم یا حتی کارتون های آن را به تماشا نشسته ایم. داستان هایی نظیر شنل قرمزی، شنگول و منگول، سندباد، جودی ابد و...
همه ی این کتاب ها که مجموع آن به 30 جلد می رسد در این کتاب با همان تصاویر خاطره انگیز گرد هم آمده اند تا یک مجموعه کم نظیر و دوست داشتنی را تشکیل دهند.
این مجموعه برای کودکان 5 تا 11 سال مناسب می باشد که توسط ناشر تخصصی کتاب کودک، قدیانی منتشر گردیده است.
"سفر به کره ماه "کتاب دیگری است از مجموعه داستانهای "تن تن و میلو "که به گونه مصور و رنگی به چاپ رسیده است .در این داستان "پروفسور کلکولس"، دوست نزدیک تن
تن و کاپیتان هادوک، برای شرکت در پروژه ساخت موشک و سفر به فضا، به نقطهای دوردست در کشوری به نام "سیلداویا "سفر میکند .سپس از تن تن و کاپیتان هادوک نیز
میخواهد به او ملحق شوند و همراه او به فضا پرواز کنند .آن دو به همراه "میلو "(سگ با وفای تن تن) پس از عبور از راههای مخفی و بازرسیهای مکرر سرانجام به پایگاه فضایی
میرسند، سپس ماجراهایی روی میدهد که داستان براساس آن شکل گرفته است .
داستاني به نويسندگي و تصويرگي هرژه و ترجمه و چاپ انتشارات رايحه انديشه مي باشد. تن تن خبرنگاري ماجراجو، كنجكاو، باهوش و جوان است كه براي تهيه گزارش به مكان
هاي گوناگوني سفر مي كند و اتفاقات عجيب و غريبي برايش مي افتد. او در حال حاضر در هند به سر مي برد اما مردي چيني طي ديداري از تن تن مي خواهد كه به شانگهاي سفر
كند، مرتاضي هندي خبر از وجود مرتاض و مرد زرپوست خبيثي مي دهد كه مي خواهند تن تن را نابود كنند. سفر اين خبرنگار جوان آغاز مي شود و هيچ كس از آن چه كه انتظار او را
مي كشد خبر ندارد.
کتاب کتاب مرجع کودک و نوجوان 2 (نخستین فرهنگ نامه من) نوشته ی علی بشردانش توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
تنتن خبرنگار و ماجراجوی جوانی است كه به همراه سگ خود میلو، درگیر داستانهای هیجانانگیز، خطرناك و رازآلودی میشود و همیشه پرده از اسرار نهفته این داستانها برمیدارد. كاپیتان هادوك، دوقلوها، پروفسور تورنسل و... از دوستان همیشگی تنتن در این داستانها هستند.
کرنل فلک با لکههای نور شکلهای عجیب و غریبی درست میکند که در هوا شناور میمانند. او روزی بدون آنکه بداند، با نورها پنجرهای میسازد که به دنیایی دیگر راه دارد و بعد از این اتفاق، زندگیش زیر و رو میشود. هیولایی شیطانی برادرش، آرت را میدزد و او برای نجات برادر کوچولویش به قلمرو سراپا وحشت آن هیولا قدم میگذارد.
حمام برای خیلی از کودکان جذابیتی ندارد و همراه با اوقات تلخی و ریخت و پاش می باشد خوشبختانه این روزها با دردسترس بودن انواع اسباب بازی و کتاب این وضعیت کمتر دیده می شود.انتشارات قدیانی در همین راستا اقدام به تولید و نشر مجموعه کتاب های حمام نموده است.
اثری است از جک لندن به ترجمه بهار اشراق و چاپ انتشارات قدیانی. جک لندن در خانواده ای رشد کرد که با فقر دست و پنجه نرم می کردند، او در محیطی خشونت بار به سر می برد و از همان ابتدا به کتاب علاقه ای ویژه داشت، حتی هنگامی که خانه را ترک کرد و با دوستانی آمیخت که یکدیگر را در به کار بری الفاظ رکیک همراهی می کردند از خواندن دست نکشید. او بر اساس باورهایش به تحصیل ادامه داد و وارد دانشگاه شد، اما چندی بعد آن را ترک و به سفری رفت که زمینه ساز نگارش کتاب پرفروش اوای وحش گشت؛ لندن با نگارش کتاب هایی پرفروش به وضعیت مالی خوبی دست یافت، اما هنگامی که خانه ی همچون قصرش قبل از تکمیل در آتش سوخت با مشکلات مالی فراوانی روبرو شد و بدین ترتیب به زندگی خود پایان بخشید.
شب سال نو بود. هوا سرد بود. برف میبارید. دخترک کبریتفروش، در خیابانهای سرد و پر برف میگشت و با صدای بلند میگفت: «کبریت...کبریت دارم، خواهش میکنم بخرید!».
هوا سرد شده است. من همیشه خرده های نان را پشت پنجره می ریزم. آن وقت گنجشک ها می آیند و از دیدن آن همه غذا با خوشحالی روی پاهایشان می پرند.
من هم با مهربانی به آنها نگاه می کنم. وقتی گنجشک ها سیر می شوند، با نوک به شیشه پنجره می زنند و از من تشکر می کنند.
آن وقت من لبخند می زنم و دستم را برایشان تکان می دهم.