ریچل و کریستی برای گذراندن تعطیلات همراه خانواده هایشان به جزیرهی جادوی باران آمده بودند که متوجه شدند جک فراست بد جنس پری های رنگین کمان را جادو کرده و به جزیرهی جادوی باران فرستاده است. سرزمین پریان بدون پری های رنگین کمان هیچ رنگی نداشت و مشکلات زیادی به وجود آمده بود. کریستی و ریچل پس از جست و جوهای زیاد، شش تا از پری ها را پیدا کرده بودند، اما هنوز خبری از هِدِر نبود. روز آخر تعطیلات بود و بچه ها باید کم کم برای برگشتن به خانه آماده می شدند. آنها برای آخرین بار به ساحل رفتند تا بادبادک هایشان را هوا کنند در همین حال ریچل حس کرد که نخ بادبادکش کشیده می شود. وقتی بالا را نگاه کرد، در انتهای دم بادبادکش شیئی بنفش و براق دید. با خودش فکر کرد شاید آن چیز بنفش هدر باشد!