دفتر خاطرات خنگولم: من و ایزابلا یکی از آن روزهایی را تجربه کردیک که چهار ساعت وقت میگذاری تا درباره ی کاری که میخواهی انجام دهی تصمیم بگیری و بعد وفتی برای انجام آن نداری به همین دلیل در حخالت هایی باعث میشود بی استخوان به نظر برسی تلویزیون تماشا میکنی حدود دوازده بار در ماه این کار را انجام میدهیم گفتم:«حالا که کار خاصی نداریم بیا تمرین منظره کنیم.» ایزابلا گفت:«نخیر همین کاری نمیکنیم.» گفتم:«همین الان کردیم» و ایزابلا به خاطر اینکه او را گول زدم تمرین مناظره کند لگد زدم
خاطرات دیوونه بازی های من 2 (آدمای مثبت واقعا لج درآرن)
دفتر خاطرات خنگولم در واقع من این بودم که باید با مهربانی از خانم برانتفورد عذر خواهی میکردم ولی آنجلین که چنین جنایتی را مرتکیب نشده بود اعتبار عذرخواهی کردن را از آن خود کرده بود آنجلین یک ویژگی دارد که واقعا لج آدم در می آورد دکترها نام این ویژگی یا در واقع بیماری را بیماری مهربان گرایی با مهربانیت گذاشته اند و ما مطمئنیم که درمانی ندارد مشکل اینجاست که وقتی دکترها تلاش میکنند این بیماری را درمان کنند بیماری ها برای نشان دادن سپاس گذاری بی پایانشان سبدهای کوچک هدیه برای دکتر ها میبرند و...بوم!..مهربان تر از همیشه میشوند واقعا تراژیک است
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
این کتاب با ابزار ساده و توصیههایش به شما یاد میدهد که در مدرسه چگونه با معلم و همکلاسیهایتان رفتار و چطور تکالیف مدرسه و خانه را انجام دهید
افرادی که برایشان مهم هستی! دوست داری احساس بهتری کنار خانوادهات داشته باشی؟ با پدر و مادرت دربارهی چیزهای بیشتری حرف بزنی؟ بدانی چه افراد دیگری مشوق و حامیات هستند؟ کدام یک از همسایهها تو را میشناسند؟ رابطهات در مدرسه با معلم و دانشآموزان چگونه است؟ آیا پدر و مادرت فعالانه برای موفقیت در مدرسه به تو کمک میکنند ؟ تو به حمایت نیاز داری حمایت یعنی افرادی که کنارت هستند و به تو عشق میورزند، از تو مراقبت میکنند، تحسینت میکنند و تو را می پذیرند. حتی در مکانهایی که در آنها احساس امنیت و حمایت شدن میکنی؟ از تو استقبال میشود.
تونل استخوان (دردسر کاسیدی بلیک را تعقیب می کند کتاب دوم)
دردسر، کاسیدی بلیک را تعقیب میکند.
این بار کاسیدی در پاریس است، جایی که والدینش مشغول ضبط برنامهای در مورد تسخیرشدهترین شهرهای جهان هستند. برنامهی آنها جالب است، اما هیچچیز در مورد اشباح خطرناکی که زیر شهر پاریس، در تونلهای وحشتناک کاتاکومبها سرگردان هستند، نمیدانند.
کتاب صد در صد پسرانه (همه چیز درباره ی تو) با پاسخ به سوالهایت به تو کمک میکند بهتر از خودت مراقبت کنی؛ از رشد موها گرفته تا تغذیهی سالم، بوی نامطبوع بدن تا اصلاح کردن و هر چیزی که دربارهی بلوغ است. کتابی کامل برای کمک به تو تا دربارهی تغییراتی که در بدنت اتفاق میافتد، بیشتر بدانی.
این کتاب که نبوغی خیره کننده را به نمایش میگذارد توسط من . لرد سیاه .لوید شیان به رشتهی تحریر در آمده است .
دشمن قسم خوردهام من را در جسم نوجوانی به دنیای شما فرستاده است.شرمآور است! انتقامی وحشیانه خواهم گرفت !
فقط قبل از آن باید مشقم را بنویسم...
این کتاب را بخرید، و گرنه یکی از مجازاتهای زیر در انتظارتان خواهد بود :
-حبس در سیاهچال نابودیام
-انتقال به مخازن مربوطه برای تبدیل شدن به سوسیس
-نفرین طلسم کچلی ناگهانی
انتخاب با خودتان است
گرگ هفلی وخانواده اش با تغییراتی اساسی روبه رو هستند. آنها میخواهند دستی به سر و روی خانه شان بکشند و آن را بزرگ تر کنند!
اما با وجود جانوران ناخوانده، کپک های سمی و دیوارهای پوسیده، خیلی زود گرگ فهمید آنقدرها که فکر میکردند، نوسازی خانه شان آسان نیست. وقتی آب ها از آسیاب می افتد، آیا گرگ هفلی و خانواده اش در همان خانه می مانند یا... مجبور میشند از شهر خارج شوند؟
احساسات پسرانه
تو در حال رشد و بزرگ شدن هستی؛ و همزمان احساسات و عواطفت نیز در حال تغییرند. ممکن است اینطور بهنظر برسد که سوار یک ترن هوایی احساسی هستی؛ یک لحظه در بالا و لحظهای دیگر در پایین.
خانم باش از تمام بچه ها خواسته بود نیم ساعت زودتر در کلاس حاضر شوند تا وقت کافی داشته باشیم درباره فوت و فن هایمان در مسابقات حرف بزنیم. او درباره اینکه کلاس های دیگر چطور خودشان را برای مسابقات آماده می کنند، دچار وسواس و اضطراب شده بود.
بنابراین لدویان میلز را به پشت بام مدرسه فرستاد تا جاسوسی کلاس بغلی، یعنی کلاس اقای درو را بکند. اما بعد معلوم شد کاشی های سقف مدرسه آنقدر محکم نیستند که وزن یک آدم را تحمل کنند.
بچه های کلاس خانم باش بیشتر نگران بچه های کلاس خانم اپشتاین هستند، چون او در کلاسش مشتی ورزشکار درست و حسابی دارد. یکی از آنها جسی رنج است که دوبار کلاس هشتم را خوانده و بنابراین یک بار بیشتر از بقیه ما مسابقات ورزشی را تجربه کرده است.
کتاب برادرم سوپر قهرمانه اثری است از دیوید سالومونز به ترجمه ژاله نوینی و چاپ انتشارات ایران بان. داستان این کتاب درباره دو برادر به نام های لوک و زاک است، همه چیز از وقتی شروع می شود که لوک مجبور است به دستشویی برود و وقتی برمی گردد متوجه می شود زاک خیلی تغییر کرده است، انگار دارای قدرتی شگفت انگیز شده، قدرتی ماورایی که ممکن بود نصیب لوک بشود اگر در همان لحظه خاص توی دستشویی نبود…!
رفیق... استرس نداشته باش... آروم باش... تا به حال احساس کرده ای یک مار بوآی بزرگ روی سرت نشسته و دارد سرت را می چلاند؟ آیا شب ها خواب می بینی که دارند تو را تعقیب می کنند؟ آیا تا به حال فکر رفتن به مدرسه آنقدر تو را نگران کرده که تقریبا بخواهی بالا بیاوری؟ آیا فهرست کارهایی که باید انجام بدهی، به طول یک کیلومتر رسیده است؟ نگرانی و فشار عصبی واقعا اعصاب خرد کن است! جیم شدن از مدرسه و لگد زدن به آجرها درمان های خوبی برای استرس نیستند. جیغ کشیدن و داد و فریاد کردن هم کمکی نمی کند. و حتی فکرش را هم نکن که موجودات فضایی تو را بربایند. دیگر نباید یک آدم نگران با اعصاب خراب باشی. نگرانی هایت را تحت کنترل بگیر. این کتاب به تو یاد می دهد چطور این کار را انجام بدهی.
احساسات شما تاکنون نسبتا ساده بوده اند.اما این روزها ممکن است این طور به نظر برسد که سوار یک ترن هوایی احساسی هستید.همه این ها برای مراقبت و نگهداری از شماست. کتابی برای دختران جوان نگاهی عمیق بر نحوه برخورد با احساسات شما دارد.اگر خوشحال،ناراحت،عصبانی،دیوانه،عصبی،هیجان زده،ترسیده یا خونسرد هستید،نکته ها،روش ها و پندهای آسانی دریافت خواهید کرد که واقعا بتوانید به کار ببندید.
کمک کن و ایمن بمان دوست داری بزرگترها به تو اهمیت بدهند وبرایت ارزش قائل باشند یا به چشم بچه به تو نگاه کنند؟ در خانه و جامعه و در تصمیمگیریها مشارکتت بدهند؟ در جامعه فرصتهایی برای کمک به بقیه پیدا کنی؟ در خانه، مدرسه و محلهات احساس امنیت کنی؟ تو به قدرتمند شدن نیاز داری قدرتمند شدن به معنای احساس مهم بودن و امنیت است. وقتی آن را نداشته باشی، میدانی که در این جهان اهمیت داری. تو آدم مهمی هستی و یک فرد معمولی نیستی. تو به سایرین کمک میکنی و تغییراتی را به وجود میآوری. و به جای اینکه از آسیبها بترسی، احساس میکنی محفوظ هستی و در امانی.
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
کتاب خاطرات یک بی عرضه اثری است از جف کینی به ترجمه ندا شادنظر و چاپ انتشارات ایران بان. دفترچه دودی جلد پانزدهم این مجموعه است. راوی این کتاب پسر بچه ای به نام گرگ هفلی است که خاطرات روزانه و چیزهایی را که در ذهنش می گذرد یادداشت می کند. خاطرات یک بی عرضه لحنی طنز، اتفاقاتی جالب و تصاویری دیدنی دارد.
در جلد حاضر خانواده گرگ قصد دارند یک بازسازی اساسی در خانه شان داشته باشند، اما همین که دست به کار می شوند با چالش های گوناگونی رو به رو می شوند که حتی فکرش را هم نمی کردند.
دو شعبده باز کهنه کار که از دیرباز با یکدیگر رقابت داشته اند مارک و سلیا شاگردان دست پرورده شان را برای رقابت در سیرکی که فقط از غروب تا طلوع خورشید باز است آماده میکنند رقابت بین این دو آغاز میشود و هریک میکوشد با برپایی چادرهای شگفت انگیز و خیره کننده بر رقیبش چیره شود اما این رقابت به جایی کشیده میشود که این دو استاد کارکشته هرگز احتمالش را نمیدادند و شاگردان آنها خیلی دیر میفهمند که شکست چه هزینه ی گزافی به همراه دارد سیرک شبانه داستانی جادویی خیال انگیز و عاشقانه است که خطوط بین واقعیت و تخیل را تار میکند و دنیایی را می آفرینند که در آن غیر ممکن ممکن میشود چهره ها تغییر میکنند گذشت زمان کندتر میشود و یک مرد میتواند سایه ای نداشته باشد
رفتار،رفتار به چه دردی میخورد؟خب به درد تو میخورد.رفتار خوب فقط برای جلب توجه یا چابلوسی کردن نیست.برای غیر قابل تحمل کردن زندگی هم نیست فقط برای افراد از مد افتاده یا احمق هم نیست. بنابراین لطفا انگشتت را از سوراخ بینی ات بیرون بیاور. این کتاب را بخوانید تا بیاموزید: کلمات مودبانه و قدرتمند چه کلماتی هستند زبان بدنتان باید چگونه باشد. پشت میز غذا و با مهمان هایتان چطور رفتار کنید. آداب معاشرت از مهارت های اصلی مورد نیاز برای ورود به اجتماع است و آگاهی از آن واقعا سودمند است.این کتاب یادگرفتن آداب معاشرت را بامزه و آسان میکند. برای مدیریت بهتر هوش هیجانی مارمالاد،نزاکت در کنار مطالعه این کتاب توصیه میشود. این پکیج به دنبال آموزش روش هایی است که در آن یک نوجوان امروزی به شکلی مناسب بادیگران ارتباط برقرار کند،توانایی ها و نقاط قوت خود را به شکل مناسبی نمایش دهد و از آداب اجتماعی و ارتباطی متناسب با هر موقعیت استفاده کند.
اگر دیدن آینده امکان پذیر باشد، آیا دوست دارید آن را ببینید؟ اگر سوار آسانسوری شوید که شما را به آینده ببرد، آنوقت چه میکنید؟ اگر آیندهی بدی در انتظارتان باشد، چگونه با آن مواجه میشوید؟ جنی گرین ناخواسته آینده را میبیند. او سوار آسانسوری میشود که قبلا کار نمیکرده است و یک دفعه تمام دنیای او زیر و رو میشود. جنی هنگام رفتن به خانه بهترین دوستش، اتمن، متوجه میشود که دقیقا یک سال از زمان حال جلوتر رفته است. در مدت زمانی که سپری میشود تا جنی ماجرا را بفهمد، با او همراه شوید و ببینید با هر طبقهای که او بالا میرود، دنیای او تغییر میکند و چطور یک حادثه کوچک میتواند تغییرات بزرگی ایجاد کند. آیا جنی میتواند به طریقی به گذشته برگردد تا آینده را تغییر دهد؟
گرگ هفلی به دردسر بزرگی می افتد. به مدرسه خسارت می زنند و گرگ، مظنون اصلی است، اما او بی گناه است، يا دست كم تا حدودی بی گناه است. چيزی نمانده كه پليس او را دستگير كند، اما برف و كولاك شديدی اتفاق می افتد و خانواده ی هفلی در خانه شان زندانی می شوند. گرگ می داند كه وقتی برف ها آب شود. بايد با حقيقت تلخ روبه رو شود، اما آيا مجازات پليس، بدتر از گير افتادن با خانواده ات در تعطيلات كريسمس است؟
فضايی شاد در مدرسه حكفرماست. اما اين چه مفهومی برای گرگ هفلی دارد؟ روز جشن در مدرسه ی راهنمايی گرگ هفلی، زندگی او را وارونه كرده است. وقتی گرگ تلاش میكند همراهی برای رفتن به جشن پيدا كند، دائم نگران اين است كه در سرمای آن شب بزرگ، تنها بماند. بهترين دوست او، رالی، كسی را سراغ ندارد و او هم تنهاست. اما دست كم می تواند كمی به او دلداری بدهد. در پی اتفاقی غير قابل پيش بينی، گرگ همراهی برای رفتن به جشن مدرسه پيدا می كند و رالی تك می ماند، اما با اتفاق هايی كه آن شب و در انتهای مهمانی می افتد، حتی نمی توانی حدس بزنی كه شانس به كدام يك از آن ها رو میكند...
اعتماد به نفس یک احساس است؛ نظری است که شما دربارهی خودتان دارید. بعضی آن را خویشتن بینی-تصوری که شخصی از خودش دارد- یا خودباوری مینامند... .
و از چه میترسی؟ از رعد و برق؟ از تاریکی؟ از زورگوها، از امتحان، از تروریستها؟ از هیولا؟ از کابوس؟ از اشتباه کردن؟ از جور نبودن با بچههای مدرسه؟ از دور بودن از پدر و مادر؟ از تنها ماندن در منزل؟ برای هرکسی پیش میآید که گاهی اوقات بترسد و نگران شود. اما لازم نیست تو بترسی. این کتاب میتواند به تو کمک کند. با خواندن این کتاب یاد میگیری زمانی که میترسی چه کار باید انجام بدهی..
وقتی دوستی شما به خطر می افتد به کمک نیاز دارید تا با اعتماد به نفس مشکلات مربوط به دوستی های خود را حل کنید.
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.