همه ی«ضرب المثل ها»ها شیرین اند.مثل قند!و گاهی از قند و نبات و شکر که هیچ،از عسل هم شیرین ترند. شاید به خاطر همین شیرینی و دل نشینی شان است که سال هاست به کار می روند و عمر بلندی دارند.
داستان های دوستی (مجموعه ی اول)
دوستی را با داستان های دوستی بیاموزیم علاقه ی كودكان به بازی های رایانه ای در عصر حاضر باعث عدم ارتباط آنها با هم سن و سال هایشان و برقراری دوستی شده است. علاوه بر این وقتی كودكان در فضایی بیرون از جمع خانواده خود مانند اقوام، دوستان و.... حضور پیدا می كنند با تربیت ها و برخورد های گوناگون روبرو می شوند كه به سبب آن، تفاوت ها و تعارض هایی پیش می آید كه باید آنها را حل كرده و برطرف نمایند . نویسنده در این مجموعه سعی نموده با زبانی ساده و روان، با بهره گیری از زبان و ادبیات ساده ی كودكانه ساده ترین و البته مهم ترین اصول انسانی را به آنها بیاموزد و از داستان به عنوان عامل قدرتمندی در رساندن مفاهیم، استفاده كرده است
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
مجموعه اي از داستان هاست به روايت شاگا هيراتا، بن زلس و برادران گريم، ترجمه جمعي از مترجمين و چاپ انتشارات قدياني (كتاب هاي بنفشه). قصه هايي خواندني، عبرت آموز، كهن و شيرين با تصاويري جذاب و ديدني براي مطالعه تمام دبستاني ها و بلند خواني و قصه گويي براي كودكان 5 تا 7 سال. ده داستان مهيج، دلنشين و دوست داشتني كه با نثري ساده و ملموس براي كودكان و نوجوانان روايت شده اند.
آنیشرلی دختركی كك مكی است كه موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است. او با هوش است، قوة تخیل بیحد و مرزی دارد و با امید و پشتكار و مهربانیهای سادهاش، سعی میكند زندگی جدیدی را آغاز كند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن قدر زیبا و امید بخش است كه برای رسیدن به آن، با هر مشكلی كنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود
9 قصهی دلنشین از نویسندههای آشنا با دنیای رنگارنگ کودکانه که با قلمی شیرین، کودک و والد را با خود به سرزمین قصهها میکشانند و با قصههای شیرینتر از قند لحظات قندتر از شیرینی را برایتان رقم میزنند.
خود مراقبتی کودکان (تصویرهای خوب تصویرهای بد)
هیچ وقت آموزش استفاده ی درست و سالم ازرسانه ها، به کودکان زود نیست. خواندن کتاب تصویرهای خوب، تصویرهای بد، شیوهای ظریف و علمی است تا آنها را در استفادهی سالم از اینترنت و رسانه های دیگر مثل کتاب و مجله، توانمند سازد.
کتاب ده قصه تصویری از هزار و یک شب اثری بازنویسی شده از مجموعه هزار و یک شب است به روایت حسین فتاحی، تصویرگری فرهاد جمشیدی و چاپ انتشارات قدیانی. این کتاب ده قصه از داستان های هزار و یک شب را به زبانی ساده تر در اختیار کودکان و نوجوانان گذاشته است، داستان هایی غنی و با محتوا که تجربه ای دلچسب از کتاب خوانی خلق می کنند.
کتاب حاضر جدیدترین راهنمای دیکته ی شب سوم دبستان است که بر مبنای کتاب های فارسی سوم دبستان ویرایش سال 1398 فراهم آمده است .
در تهیه ی این راهنما ، که ساختار کتاب را دارد ، تلاش شده است همه ی رویکرد های جاری در نظام آموزش کشور در نظر گرفته شود و اثری متفاوت و نو پدید آید که در زمینه ی خواندن و نوشتن ، به نیاز های امروز دانش آموزان و والدین آن ها ، که مایل اند در این امر مشارکت داشته باشند پاسخ دهد .
این مجموعه در 20 جلد جداگانه نیز منتشر شده است.
رنگ آمیزی تصاویر کودک را با مفهوم نقاشی و تصویر آنها آشنا می کند.این رنگ آمیزی ها ابتدا با تصویرهای ساده شروع می شود و کم ککم به تصویرهای پرکارتر میرسد.
کتاب کتاب مرجع کودک و نوجوان 2 (نخستین فرهنگ نامه من) نوشته ی علی بشردانش توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
این مجموعه شامل 10 قصه از معروفترین قصههای دنیاست. قصههایی مثل پینوکیو، سیندرلا، گربهی چکمهپوش، دختر بند انگشتی و... این قصهها، به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شدهاند و میلیونها نفر آنها را خواندهاند و میخوانند. بچهها با مطالعه این قصهها هرگز آنها را فراموش نمیکنند. در هریک از آنها نکتهی آموزندهایست که در زندگی کمک زیادی به ما خواهد کرد.
کتابی پر از سرگرمی، معماهای تصویری، نقاشیهایی که باید کامل یا رنگآمیزی شوند، جدولهای سودوکو و... سودوکو یا معمای ژاپنی از آن دست سرگرمیهاست که هم بچهها و هم بزرگترها از حل آنها لذت میبرند. با این سرگرمیها، انگیزهی جستوجو، تمرکز و توجه به جزئیات را در کودک خود تقویت کنید.
"365 شیوهی خلاق در هنر و کاردستی با دورریختنیها" در این كتاب كودك با هنر جدیدی آشنا میشود و یاد میگیرد بیشتر وسایلی كه در محیط اطرافش میبیند قابل استفاده است. كودك میفهمد كه از بیشتر دورریختنیها میتواند استفاده كند و چیزهای مفیدی تهیه كند.
نهج البلاغه گزیده ای از خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه علی ابن ابی طالب است که شخصی به نام سید رضی در قرن چهارم هجری قمری براساس ذوق ادبی شخصی خود فراهم آورده است. و نویسنده این روایات برای پردازش قصه های خود از این کتاب بهره برده است.
مژگان شیخی، با روایت شیرین و گویای خود در این مجموعه توانسته است ارتباط ساده، روان و درستی را با مخاطب خود برقرار کند.
«یار روزهای سخت؛ کسی که می آید؛ ابوذر صحرانشین؛ من همانم که بودم؛ حکایت آن مروارید؛ مردی که از بازار گذشت؛ راه و چاه؛ عسل، انجیر و بچه ها؛ عقیل و آهن سرخ؛ آن مرد پیشگو و ناله مرغابی ها» عنوان ۱۲ قصه روایت شده است.
این کتاب، حاوی قصه هایی ساده و مصور است. کودک خردسال به راحتی این قصه ها را درک می کند و به دلیل جذابیت و ...
اولين بازي روز جمعه، بين دو تيم آلمان و اسپانيا بود. الماني ها در بازي قبل با دو گل چين را شكست داده و به طور مساوي با تيم گل بهار، سه امتيازي بودند. اما اسپانيا بازي را باخته و امتيازي نداشت. بازي خيلي خوب شروع شد. سالن شلوغ و پر هياهو بود. حالا يك سوم سالن را دخترها اشغال كرده بودند. دخترها طرفدار تيم اسپانيا بودند و پسرها تيم آلماني را تشويق مي كردند. اين وسط، مصطفي خيلي حرص مي خورد.
– باز بارك الله به دخترها.
مجتبي ريزه پرسيد: «چطور؟»
– پسر، تو چرا متوجه نيستي. بازي بعدي ما با آلماني هاست. اگر آنها اين بازي را ببرند، از ما سه امتياز جلو مي افتند. بايد لااقل اين بازي مساوي بشود.
شامل قصه های جذاب و خواندنی است که همگی به شیوه افسانه روایت و ویژه بچه های دبستانی تهیه شده است.
داستان هایی جذاب که در سرزمینی خیالی به نام «آوانتیا» اتفاق میافتند؛ شش هیولا از این سرزمین دفاع میکنند… ناگهان هیولاها طلسم می شوند و سرزمین “آوانتیا” را که روزی از آن دفاع می کردند، نابود میکنند؛ حالا پسری مبارز تلاش می کند سرزمین آوانتیا را نجات دهد.
"گشت و گذار در ماه "کتاب دیگری است از ماجراهای "تن تن "که به گونه مصور و رنگی به چاپ رسیده است .در این داستان، "تن تن "خبرنگار جوان و ماجراجو همراه سگ
وفادارش ـ برفی، دوستش ـ کاپیتان هادوک، پروفسور کلکولس، و مهندس فرانک ولف مسافران موشکی هستند که به سوی ماه پرتاب میشود .پس از ماجراهای زیادی، سرانجام
موشک فضایی در کره ماه فرود میآید و مسافران به سطح ماه قدم میگذارند .اما ناگهان با حادثه غیر منتظرهای مواجه میشوند .مرد جاسوسی که مخفیانه سوار موشک شده، برای
ربودن موشک و انتقال آن به کشور دیگر ظاهر میشود و ماجراهای خطرناکی میآفریند که ادامه داستان را تشکیل میدهد .
هنوز راه زیادی نرفته بودند که پشت گردن لیف به سوزش افتاد. به آرامی سرش را برگرداند و از گوشه چشمش دید که چیزی میان برگ ها برق می زند. یک جفت چشم قرمز بود که در مهتاب می درخشید. لیف که سعی داشت خودرا کنترل کند و فریاد نزند، بازوی باردا را گرفت. باردا زیر لب گفت: «می بینمشان. شمشیر را بکش، اما همین طور به رفتن ادامه بده. جلویت را نگاه کن و آماده باش.» لیف طبق گفته باردا عمل کرد. تمام بدنش از دلهره گزگز می کرد. او یک جفت چشم دیگر دید و یک جفت دیگر