دفتر خاطرات خنگولم: من و ایزابلا یکی از آن روزهایی را تجربه کردیک که چهار ساعت وقت میگذاری تا درباره ی کاری که میخواهی انجام دهی تصمیم بگیری و بعد وفتی برای انجام آن نداری به همین دلیل در حخالت هایی باعث میشود بی استخوان به نظر برسی تلویزیون تماشا میکنی حدود دوازده بار در ماه این کار را انجام میدهیم گفتم:«حالا که کار خاصی نداریم بیا تمرین منظره کنیم.» ایزابلا گفت:«نخیر همین کاری نمیکنیم.» گفتم:«همین الان کردیم» و ایزابلا به خاطر اینکه او را گول زدم تمرین مناظره کند لگد زدم
رفیق... استرس نداشته باش ! آروم باش
رفیق... استرس نداشته باش... آروم باش... تا به حال احساس کرده ای یک مار بوآی بزرگ روی سرت نشسته و دارد سرت را می چلاند؟ آیا شب ها خواب می بینی که دارند تو را تعقیب می کنند؟ آیا تا به حال فکر رفتن به مدرسه آنقدر تو را نگران کرده که تقریبا بخواهی بالا بیاوری؟ آیا فهرست کارهایی که باید انجام بدهی، به طول یک کیلومتر رسیده است؟ نگرانی و فشار عصبی واقعا اعصاب خرد کن است! جیم شدن از مدرسه و لگد زدن به آجرها درمان های خوبی برای استرس نیستند. جیغ کشیدن و داد و فریاد کردن هم کمکی نمی کند. و حتی فکرش را هم نکن که موجودات فضایی تو را بربایند. دیگر نباید یک آدم نگران با اعصاب خراب باشی. نگرانی هایت را تحت کنترل بگیر. این کتاب به تو یاد می دهد چطور این کار را انجام بدهی.
سایر کتاب های همین ناشر
دو شعبده باز کهنه کار که از دیرباز با یکدیگر رقابت داشته اند مارک و سلیا شاگردان دست پرورده شان را برای رقابت در سیرکی که فقط از غروب تا طلوع خورشید باز است آماده میکنند رقابت بین این دو آغاز میشود و هریک میکوشد با برپایی چادرهای شگفت انگیز و خیره کننده بر رقیبش چیره شود اما این رقابت به جایی کشیده میشود که این دو استاد کارکشته هرگز احتمالش را نمیدادند و شاگردان آنها خیلی دیر میفهمند که شکست چه هزینه ی گزافی به همراه دارد سیرک شبانه داستانی جادویی خیال انگیز و عاشقانه است که خطوط بین واقعیت و تخیل را تار میکند و دنیایی را می آفرینند که در آن غیر ممکن ممکن میشود چهره ها تغییر میکنند گذشت زمان کندتر میشود و یک مرد میتواند سایه ای نداشته باشد
وقتی بچه بودید وشب خوابتان میبرد، چه کسی روی شما را میپوشاند؟ اولین باری که سوار دوچرخه شدید یا توپی را شوت کردید، چه کسی را به یاد دارد؟ (چه کسی را به یاد دارید؟ یا چه کسی این را به شما یاد داد؟) خانوادهتان... .
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
کتاب خاطرات یک بی عرضه اثری است از جف کینی به ترجمه ندا شادنظر و چاپ انتشارات ایران بان. دفترچه دودی جلد پانزدهم این مجموعه است. راوی این کتاب پسر بچه ای به نام گرگ هفلی است که خاطرات روزانه و چیزهایی را که در ذهنش می گذرد یادداشت می کند. خاطرات یک بی عرضه لحنی طنز، اتفاقاتی جالب و تصاویری دیدنی دارد.
در جلد حاضر خانواده گرگ قصد دارند یک بازسازی اساسی در خانه شان داشته باشند، اما همین که دست به کار می شوند با چالش های گوناگونی رو به رو می شوند که حتی فکرش را هم نمی کردند.
سفر جديد پر از تفريح و سرگرمي است به شرطي که جزو خانواده هفلي نباشيد. سفر آنها با يک دنيا شوق و ذوق آغاز ميشود اما بلافاصله برايشان مشکل پيش ميآيد. دردسر پمپ بنزين، دستشويي، غذا دادن به مرغ دريايي و خوک فراري آنها را رها نميکند و دقيقا با تصور گرگ از خوش گذراندن نطابق ندارد. ولي حتي بدترين سفرهاي جادهاي ميتوانند ماجراجويي خوبي باشند و اين سفر از آنهايي است که هفليها هرگز فراموش نخواهند کرد.
و از چه میترسی؟ از رعد و برق؟ از تاریکی؟ از زورگوها، از امتحان، از تروریستها؟ از هیولا؟ از کابوس؟ از اشتباه کردن؟ از جور نبودن با بچههای مدرسه؟ از دور بودن از پدر و مادر؟ از تنها ماندن در منزل؟ برای هرکسی پیش میآید که گاهی اوقات بترسد و نگران شود. اما لازم نیست تو بترسی. این کتاب میتواند به تو کمک کند. با خواندن این کتاب یاد میگیری زمانی که میترسی چه کار باید انجام بدهی..
این کتاب شامل نکاتی دربارهی مهمانی رفتن و مهمانی گرفتن همراه با ایدههای بسیاری برای بازی در مهمانی، رفع بیحوصلگی و هدیههای دستسازی است که به مهمانی میبرید. پس بیایید مهمانی بگیریم.
این کتاب با ابزار ساده و توصیههایش به شما یاد میدهد که در مدرسه چگونه با معلم و همکلاسیهایتان رفتار و چطور تکالیف مدرسه و خانه را انجام دهید
افرادی که برایشان مهم هستی! دوست داری احساس بهتری کنار خانوادهات داشته باشی؟ با پدر و مادرت دربارهی چیزهای بیشتری حرف بزنی؟ بدانی چه افراد دیگری مشوق و حامیات هستند؟ کدام یک از همسایهها تو را میشناسند؟ رابطهات در مدرسه با معلم و دانشآموزان چگونه است؟ آیا پدر و مادرت فعالانه برای موفقیت در مدرسه به تو کمک میکنند ؟ تو به حمایت نیاز داری حمایت یعنی افرادی که کنارت هستند و به تو عشق میورزند، از تو مراقبت میکنند، تحسینت میکنند و تو را می پذیرند. حتی در مکانهایی که در آنها احساس امنیت و حمایت شدن میکنی؟ از تو استقبال میشود.
در فضای مجازی همه ی دنیا در زیر انگشتان شما قرار دارد. شما می توانید در هر مکان و زمانی که هستید، بازی کنید، موسیقی گوش دهید، برای تکالیف مدرسه تحقیق انجام دهید، داستان بخوانید و کلیپ بسازید.
می توانید عکس ها و ایده هایتان را به اشتراک بگذارید و اینها تنها بخش کوچکی از کارهایی است که در فضای مجازی می توان انجام داد. فضای مجازی هم درست مانند دنیای واقعی پر از هیجان است و شما باید بدانید چطور همانند دنیای واقعی فضای مجازی را هم مدیریت کنید و مراقب خودتان باشید.
اول از همه بذار یه چیزی رو روراست بهت بگم» این یه دفترچه یادداشت روزانه ست، نه یه دفترچه خاطرات.
آيا از امتحان كردن چيزهاي جديد ميترسيد، زيرا ممكن است نتوانيد به خوبي از پس آن كار بربياييد؟ آيا وقتي ديگران از شما انتقاد ميكنند خيلي ناراحت ميشويد؟ هر كسي ممكن است گاهي اوقات به خودش اطمينان نداشته باشد. اگر مواقع زيادي اين حس به شما دست ميدهد، خواندن اين كتاب برايتان مفيد است.
آیا از تغییرات بدنتان نگران و شگفت زده شده اید؟ آیا با احساسات و هیجانات تازه ای مواجه شده اید؟ آیا درباره تغییرات و احساساتان نمی توانید از پدر و مادرتان سوال کنید؟این کتاب به همه پرسش های دخترانه ی شما درباره بلوغ مدیریت هوش هیجانی و رفتار با پدر و مادرتان پاسخ میدهد.
وقتی بچه بودید وشب خوابتان میبرد، چه کسی روی شما را میپوشاند؟ اولین باری که سوار دوچرخه شدید یا توپی را شوت کردید، چه کسی را به یاد دارد؟ (چه کسی را به یاد دارید؟ یا چه کسی این را به شما یاد داد؟) خانوادهتان... .
وقتی دوستی شما به خطر می افتد به کمک نیاز دارید تا با اعتماد به نفس مشکلات مربوط به دوستی های خود را حل کنید.
اعتماد به نفس یک احساس است؛ نظری است که شما دربارهی خودتان دارید. بعضی آن را خویشتن بینی-تصوری که شخصی از خودش دارد- یا خودباوری مینامند... .
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
ماجراهای گرگ در چله تابستان! اين كتاب ماجراهای گرگ هفلی و داداش بزرگه است! بخوانيد و قاه قاه بخنديد!
این کتاب که نبوغی خیره کننده را به نمایش میگذارد توسط من . لرد سیاه .لوید شیان به رشتهی تحریر در آمده است .
دشمن قسم خوردهام من را در جسم نوجوانی به دنیای شما فرستاده است.شرمآور است! انتقامی وحشیانه خواهم گرفت !
فقط قبل از آن باید مشقم را بنویسم...
این کتاب را بخرید، و گرنه یکی از مجازاتهای زیر در انتظارتان خواهد بود :
-حبس در سیاهچال نابودیام
-انتقال به مخازن مربوطه برای تبدیل شدن به سوسیس
-نفرین طلسم کچلی ناگهانی
انتخاب با خودتان است
رمز نویسی(که از کلمه یونانی “نوشتار مرزی” گرفته شده است)به علم ایجاد کد و رمز گفته می شود،در حالی که تجزیه و تحلیل رمز با شکستن این رمزها و کدها ارتباط دارد.در دنیای هولمز که با فریبکاری و نیرنگ پر شده بود،داشتن درک درست از تجزیه و تحلیل رمز روش ارزشمندی برای کشف اطلاعات مفید بود.یک نکته ی اساسی که باید به آن اشاره شود این است که کد و رمز یکی نیستند. در این کتاب ما یاد میگیریم که چطور مثل شرلوک هولمز فکر کنیم؟
دادن روحیه به تیم واقعا در مثبت اندیشیدن اهمیت دارد. شما در موقعیت های خوب و بد به روحیه احتیاج دارید. در حقیقت، در موقعیت های بد، بیشتر به آن نیاز دارید. بنابراین اگر پنالتی بازیکنی گل نشد، از دستش عصبانی نشوید. به طرفش بروید، بغلش کنید و حرف های خوب به او بزنید.به من اعتماد کنید: تیم هایی که بعد از گل شادی می کنند و بازیکنی را بغل می کنند که پنالتی را گل نکرده و به بیرون دروازه فرستاده، بیشتر احتمال دارد در پنالتی ها برنده شوند.اگر بازیکنی بداند هم تیمی هایش حتی اگر پنالتی را گل نکند، دوستش دارند، کمتر برای از دست دادن پنالتی می ترسد و بنابراین احتمال موفقیتش هم بیشتر است.
دختر ستاره ای ماجرای یک عشق واقعی، پذیرفتن دیگران و صلح است. استارگرل دختری متفاوت با دیگران است. استارگرل عاشق است. علاوه بر عشقش به لئو، عاشق مردم و اطرافیان خود است. او هر روز از پسر کوچکی به نام پیتر عکس میگیرد تا در پنج سالگی در جشن تولدش آلبومی از گذشت روزهای زندگیاش به او هدیه بدهد. برای او چیزی بالاتر از دیدن وجود دارد. هرچه میبیند، حس میکند. چشمهایش مستقیم به قلبش راه دارد. او موشی را به عنوان حیوان خانگی نگه میدارد. چیزی که دیگران اصلاً دوست ندارند. کسی که موهایش را پس از کوتاه کردن در یک سبد، در بهار، لبه پنجره میگذارد تا پرندهها برای درست کردن لانه از آن استفاده کنند، فقط میتواند عاشق باشد و متفاوت با دیگران. ویژگیای که همکلاسیها و افراد مدرسه نتوانستند بفهمند.
داستان دختر ستاره ای با درونمایه عاشقانه، اجتماعی و روانشناسی میتواند بسیاری از دلواپسیهای بلوغ را به نوجوان خواننده کتاب پاسخ دهد. با خواندن کتاب و توصیفات ادبی تأثیرگذار که با بار عاطفی همراه است، میتوانید ستاره درونتان را پیدا کنید.