کتاب «موجود فضایی» هفدهمین جلد از مجموعه مدرسه پرماجرا است که توسط دن گاتمن نوشته شده و توسط محمود مزينانی به زبان فارسی ترجمه شده است.
مجموعه مدرسه پر ماجرا داستان های پسری به نام ای جی است که از مدرسه دل خوشی ندارد.
کتاب پیش رو در سال 1397 توسط انتشارات گام منتشر شده است.
مدرسه ی عجیب و غریب 10 (خانم مارکوزه راهنمای موزه)
قرار است برای گردش علمی، برویم موزه و شب آنجا بخوابیم. وقتی خانم مارکوزهی عجیب و غریب که راهنمای موزه است، میگوید که اسکلت دایناسورها نیمههای شب جان میگیرند، باید چهکار کرد؟
از همین نویسنده
عجیب و غریب تر از همیشه امروز روز معرفی مشاغل در مدرسه است خانم لی لی گزارشگر روزنامه محلی است و می خواهد به بچه ها کمک کند روزنامه خودشان را که مطالبش درباره مدرسه است، تهیه کنند. وقتی ای.جی و دار و دسته اش گزارشگر می شوند چه ماجراهایی پیش می آید؟ چه کسی اخراج خواهد شد چه کسی سر از زندان در می آورد؟
عجیب و غریب تر از همیشه دکتر نیکولاس عجیب و غریب ترین معلم تاریخ جهان است.او اهمیتی به جنگ ها و روسای جمهور نمیدهد،بلکه به بچه ها تاریخچه توالت فرنگی را درس میدهد آیا او دیوانه است؟او یک ماشین زمان ساخته است که میتواند بچه ها را به گذشته ببرد؛همین طور به آینده حدس بزنید چه کسی در تونل زمان گم میشود؟
جیب و غریب تر از همیشه آقای کلاتز مدیر مدرسه فکر میکند که لازم است دانش آموزان مدرسه الامنتری فنون دفاع شخصی را بیاموزند.اما مربی ما آقای جک تصور میکند ییک هنر پیشه قهرمان است.او همیشه مشغول تماشای خودش در آینه است و همه کارهایش را به صورت حرکات آهسته انجام میدهد.آیا امیدی هست که بچه ها از او چیزی یاد بگیرند؟
اسم من ای جی است و از بلند بلند خواندن متنفرم. هر روز در كلاس آقای گرانيت، تک تک ماها مجبوريم بايستيم و يک بخش از كتاب را با صدای بلند بخوانيم. با صدای بلند خواندن خيلی ترسناک است، مخصوصا وقتی آدم اشتباه می كند. هفته گذشته مجبور شدم جمله عجيب و غريب چایی داغ است، دایی چاق است را بخوانم و…
مدرسه پرماجرا 47 (مرد دینگ دونگی)
واگن بستنی دينگ دونگ به مدرسه الامنتری ميآيد! ولی مدير موقت ما -دكتر كاربلز مردمآزار- ورود آقای ويل بستنیفروش و خريد بستنی از او را ممنوع كرده است. او در همهجای مدرسه آنتنهايی را گذاشته تا مطمئن شود كسی اين مقررات را زير پا نمیگذارد. آيا ای.جی و برو بچهها بار ديگر خواهند توانست از طعم خوش بستنی چوبی لذت ببرند؟
در کتاب مدرسه پرماجرا 48 (کدبانوی ناهار) دوشیزه لاکرانژ می خواهد مدرسه را ترک کند و قرار است آشپز جدیدی جای او را بگیرد این آشیز قصد دارد بچه ها را مجبور به خوردن سبزیجات بیشتری کند به همین منظور بچه ها در اعتراض به این تصمیم باشگاهی را تشکیل می دهند اما در این میان چه کسی پیروز خواهد بود بچه ها یا آشپز جدید؟
درباره مدرسه پرماجرا 50 (دستیار دیجیتالی)
نمرات امتحانی در مدرسه الامنتری پایین است و سطح استرس بالا! خانم جوجو، کارشناس سلامت برای کمک به بچهها در امتحانات حساب و روخوانی به مدرسه آمده است. آیا آقای کاربلز در مدرسه را تخته میکند؟
دربارهی مدرسه پرماجرا 51 (پری دندان)
مسواکتان را بردارید! امروز روز ملی دسراست و مدرسه الامنتری یک دندانپزشک محلی به نام دکتر فلاس را آورده تا به ای جی و دوستانش خطرات شیرینی برای دندانها را آموزش بدهد اما او از بچهها میخواهد تا جایی که میتوانند شیرینی بخورند تا به دندانپزشک نیاز پیدا کنند! آیا کسی در دندانش حفره دارد؟
مدرسه پرماجرا 52 (وضعیت اضطراری) :توجه! گروه پيشاهنگي دنبال نيروهاي جديد است. اي جي و دوستانش اولين كساني هستند كه ثبتنام ميكنند. آنها مشتاقانه منتطرند كه به اردو بروند و با چوب آتش درست كنند و مدالهاي باحال بگيرند. ولي رئيس پيشاهنگي ، دوشيزه بليك ، ترجيح ميدهد آنها را براي مقابله با خرسها و ... آماده كند. آيا بچهها در بيرون از خانه براي مواقع اضطراري واقعي آمادگي خواهند داشت؟
آقای داکر و خانم یانکرز با استفاده از کامپیوتر به ما کمک کردند که یک روبات هوشمند را که می توانست پرواز کند، حرف بزند و باسلق پرتاب کند، بسازیم. ما به عنوان یک تیم وقت زیادی روی این کار گذاشتیم. ولی برای من مهم نبود، چون از شر ریاضی خلاص شده بودیم.
«کارتونها خیلی جالب بودند. ما حیوانهای زیادی مثل پاندا، گوریل، میمون، سگ آبی، گوزن شمالی، قوچ و خرس قطبی را از پشت شیشه دیدیم. تابلوی اطلاعات کنار گوزن شمالی میگفت که او حدود نیم تن وزن داشته است و در روز 20 هزار برگ میخورده است. به هر حال حتما لازم بود که با برنامه کاهش وزن تلویزیون رژیم بگیرد. کنار گوزن یک بوفالوی خیلی بزرگ و ترسناک بود.»
«ما تمام طول سالن را طی کردیم. فکر کردم مراسم تمام شده است، اما مجبورمان کردند یک بار دیگر دور تا دور سالن رژه برویم. لباس پنگوئنم خیس عرق شده بود. خسته شده بودم. دیگر نمی خواستم رژه بروم. کلاه فضاییام بخار گرفته بود و به سختی میشد از داخلش بیرون را دید. از دست این مراسم مسخره لعنتی خسته شده بودم. دلم میخواست برم بیرون و شکلات جمع کنم. من شکلات میخواهم!»
کتاب مدرسه پرماجرا ویژه 1 (ای. جی و داستان نویسی) اولین جلد از مجموعه مدرسه پرماجرا ویژه است که توسط دن گاتمن نوشته شده و توسط مونا قائمی به زبان فارسی ترجمه شده است.
مجموعه مدرسه پر ماجرا داستان های پسری به نام ای جی است که از مدرسه دل خوشی ندارد.
کتاب پیش رو در سال 1396 توسط انتشارات گام منتشر شده است.
تصاویر جذاب و هیجان انگیز کتاب مدرسه پرماجرا ویژه 2 (ای. جی و تخم مرغ طلایی)، در کنار متن جذاب آن خواننده را تا انتهای داستان با خود همراه میکند. این کتاب همان انتخابی است که شما را به مطالعه و کتاب خوانی علاقهمند میکند. میتوانید زمانی را به کتاب خوانی با کودک خود اختصاص دهید و نکاتی که در نظر دارید، در قالب مطالعهی کتاب به او آموزش دهید.
مدرسه پرماجرا ویژه 3 (ای. جی و هیولای هالووین) : بخشی از كتاب- اسم من ای. جی است و از 30 اكتبر متنفرم. اگر از من بپرسید، این روز بدترین روز سال است. میدانید چرا؟ چون در آنروز اجازه ندارم شیرینی بخورم. همهجای خانه پر از كیسههای بزرگ شیرینی است ولی مامانم اجازه نمیدهد به آنها دست بزنم و...
کتاب «ای.جی و جشن پردردسر» چهارمین جلد از مجموعه مدرسه پرماجرا ویژه است که توسط دن گاتمن نوشته شده و توسط مونا قائمی به زبان فارسی ترجمه شده است.
مجموعه مدرسه پر ماجرا داستان های پسری به نام ای جی است که از مدرسه دل خوشی ندارد.
در مدرسهی عجیب و غریب همه چیز درهم و برهم است. در این مدرسه، از یک طرف مدیر، معلمها، خانم کتابدار و راننده اتوبوس مدرسه با آنهایی که میشناسیم فرق دارند و از طرف دیگر دانشآموزان.
ای. جی وروجک هم که داستانها را تعریف میکند، هم از مدرسه بدش میآید و هم از دختر درسخوان و لوسی به اسم آندریا یانگ، که همیشه خودش را برای معلمها شیرین میکند.
اما انگار در این مدرسهی عجیب و غریب، مدیر و معلمها بیشتر با شیطنتهای ای.جی همراهی میکنند تا با شیرینکاریهای آندریا!
من، جادسون مون، سوگند یاد میکنم که در نهایت وفاداری، مجری وظایف ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا باشم و با تمام توانی که دارم، از قانون اساسی ایالات متحده پاسداری، مراقبت و دفاع کنم.» میگویند در امریکا هر بچهای ـ ثروتمند یا فقیر، سیاه یا سفید ـ میتواند رئیس جمهور شود. خب! من بچهای بودم که شدم.
سایر کتاب های همین ناشر
البته مار همان مار چند ساعت پیش نبود؛ دود دمش فروکش کرده بود و خودش هم مثل چوب، خشک و بی حرکت شده بود. پینوکیو اطمینان پیدا کرد که مار مرده. این شد که دست هایش را به هم مالید و بدون ترس و با خیال راحت آماده شد تا از روی مار بپرد، اما به محض اینکه خودش را آماده ی پریدن کرد مار مثل فنر از جا جست و عروسک چوبی را چنان ترساند که او از شدت ترس کله معلق زد و توی گل افتاد و بعد از آن، شلنگ تخته انداخت تا خودش را از مار دور کند، اما هول و هراس و دستپاچگی اش هرکسی را به خنده می انداخت. حتی مار را. مار چنان خنده اش گرفته بود که نمی توانست جلوی خودش را بگیرد. قهقهه هایی می زد که تمام تن و بدنش می لرزید و اینکه می گویند: فلانی از شدت خنده روده برشد، وصف حال مار نگون بخت بود که از شدت خنده روده بر شد و مرد.
سطح 3 از مجموعه کتاب کلاس اولی، کتاب اولی: برای کودکان نوسوادی که درسهای 11 تا 13 کتاب فارسی اول دبستان را تمام کردهاند و میخواهند مهارت بیشتری در خواندن کلمههای تازه و جملههای طولانیتر پیدا کنند.
استینک یک آب نبات فک از کار انداز میخرد، اما فکش از کار نمی افتد! او هم معطل نمیکند. نامهای شکایتآمیزی مینویسد و بعد نعمت از آسمان میبارد! پنج کیلو آبنبات فک از کارانداز، یک جعبهی گنده پر از شکلات و چوب شور و پاستیل، مجموعهی کامل مدادهای میمونی و …
اما اگر بین آن همه بستهی ریز و درشت یک نامهی مهم کوچولو را نبیند، چی؟
اگرچه از شاهنامه بسیار گفته و بسیار نوشتهاند، اما این قلعهی تودرتو هنوز ناشناخته مانده است. هر درش به درهای بسیاری باز میشود که با گذر از هر یک به شگفتیهای تازهای میرسیم. در این مجموعه نویسنده کوشیده است که در مسیرهای ناشناختهتر این قلعه تودرتو حرکت کند، تا با پرهیز از تکرار افسانهها آنها را از زاویهای نو و از درون متن ماجرا بازآفرینی کند. جلد سوم این مجموعه که از زبان «بهمن» پسر اسفندیار بازگو میشود داستانی است از هفت خوان و نبرد رستم و اسفندیار.
شاه آسلند كه به بستن پيمان اتحادي قوي تر با استورا نياز دارد، راهي نمي بيند جز ازدواج يكي از دخترعموهايش با پادشاه استورا. او براي جامه ي عمل پوشاندن به خواسته اش، ميري را موظف به تعليم و تربيت اشرافي اين سه دختر در مردابي در دوردست مي كند. ميري كه تا همين چندلحظه ي پيش آماده ي ترك قصر براي ديدار با خانواده ي خود و اعلام نامزدي اش با پيدر بود، پس از شنيدن اين دستور بسيار عصباني و مضطرب مي شود.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
سطح 2 از مجموعه کتاب کلاس اولی، کتاب اولی: برای کودکان نوسوادی که درسهای 6 تا 10 کتاب فارسی اول دبستان را تمام کردهاند و میخواهند مهارت بیشتری در خواندن جملههای تازه پیدا کنند.
آخ جان، بالاخره تعطیلات تابستانی شروع شد! خانواده لیو می خواهند به ایتالیای زیبا بروند. فقط حیف که بابا مجبور است خیلی یواش و لاک پشتی رانندگی کند تا اوف بالا نیاورد.
هیت کلیف کولیزاده در آرزوی کاترین اشرافزاده است. کاترین هم دل به او باخته اما برای رسیدن به هیت کلیف با موانع بسیاری روبهروست. عشق آنها همچون عمارتی است بر بلندی و در معرض بادهای ویرانگر. این داستان شورانگیز و پرهیجان بارها در سینما، تلویزیون و تئاتر مورد اقتباس قرار گرفته است.
در كتاب میمینی گل میکشه یا نینی میمینی ياد میگیرد كه رويی دیوار نقاشيی نكشد.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
گودرز میخواهد مرا از رفتن باز دارد. شبرنگ سم به زمین میکشد. گیو دنبالم میآید: «بگذار همراهت باشم…»
دیگر نمیشنوم. سوار بر شبرنگ دیوار باد و خاک را میشکافم و میتازم. پاره آتشی چون تیر چهرهام را نشانه گرفته است. سپر بر سر میگیرم و میغرّم: «برو،تندتر برو! تو با سیاوش از آتش گذشتی، از دروازههای دژ اهریمن هم میگذری.»
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
دریانوردی پیر در مسافرخانهای میمیرد و جیم در صندوقچهی او نقشهی گنجی را میبابد. او و دوستانش به جزیرهای دور سفر میکنند، اما دزدان دریایی خطرناکی نیز به دنبال این گنج هستند.
پایین، بالا یکی از کتابهای ساندرا بوینتون است که از آشناترین و ماندگارترین کتابهای تصویری و آموزشیاند. شعرهای مریم هاشمپور هم شیرینی مجموعهی مثل آب نبات را بیشتر کردهاند.
رو دندونا میچرخه
پایین و بالا مسواک
همراه موج دریا
ساعت میخونه تیک تاک
اولین مسابقه ی کتاب خوانی در راه است. گروه کرم کتاب های مدرسه ویرجینیا دیر دارند از صبح تا شب کتاب می خوانند. جودی دمدی و گروهش کتاب می خوانند و نکته های مهم را حفظ می کنند. آن ها سر میز شام، زیر پتو یا توی کلاس کاراته کتاب می خوانند؛ حتی سعی می کنند تندخوانی کنند. آیا کرم کتاب های معمولی می توانند با گروهی از آکادمی درخت هوش رقابت کنند؟ شایعه ای بر سر زبان ها افتاده که یک کلاس چهارمی توی گروه رقیب است! این همه هیجان نفس هر کرم کتابی را بند می آورد.
اگر میخواهید کودک کلاس اولیتان از همان ماههای اول لذت باسواد شدن را بچیشد، از معجزهی داستان خوانی غافل نشوید. با مجموعهی کلاس اولی، کتاب اولی کلید کتابخوان شدن کلاس اولیها در دست شماست.
پسر پانزدهساله چطور میتواند مقاومت کند؟ ویل و اوانلین فرسنگها دور از خانه، از بند اسکاندیاییها فرار میکنند، ولی اوانلین دوباره اسیر میشود. ویل تمام مهارتهای رنجریاش را به کار میگیرد تا دوستش را پیدا کند ولی حریف دشمن نمیشود. از طرفی تموجایها میخواهند به مرزهای اسکاندیا هجوم بیاورند و مقصد بعدیشان آرالوئن است. آیا میتوان جلوی چنین دشمن وحشی و خونخواری ایستادگی کرد؟
سه حیوان یک شرکت تاسیس کردهاند!
اگر گفتید یک شرکت شیشه پاککنی به چه چیزی نیاز دارد؟ یک سطل. یک نردبان و یک شیشه پاککن؟ نظرتان دربارهی یک پلیکان. یک زرافه و یک میمون چیست؟ هر چند که خیلی معمولی به نظر نمیآیند، اما اینها با هم اعضای یک شرکت شیشه پاککنیاند. فقط باید بیلی را هم که به آنها دوست میشود و سر از ماجراهای هیجانانگیزی درمیاورد. به این سه حیوان عجیب اضافه کنید.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است. نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواهند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
مجموعه کتاب های (رنگ رنگ رنگم کن) تلفیقی از آموزش و هنر و سرگرمی است. برای رسیدن به هدف های آموزشی، چیستان های طراحی شده اند که موضوع آنها شامل مهمترین چیزهایی است که کودک با آنها سر و کار دارد.
در زندگیام میخواهم چی بشوم؟
بهترین فوتبالیست دنیا
پسری خیلی باحال، خوشتیپ و قدبلندتر از برادرم جمال
بزرگترین طراح بازیهای رایانهای
و مخترع اسیدی خیلی قوی که فولاد تانکهای اسرائیلی را آب کند.
شهرناز ابروهایش را چون دو ریسمان سیاه گره میزند و میگوید: «دیگر چه در سر داری؟ هفت دریا و هفت خشکی را دیدی و نامت را در چهار گوشهی خاک بلندآوازه کردی. دست از این همه آرزوی دور و دراز بردار!»
ازدور پیداست. سنگهای گرانبها بر چهار گوشهاش میدرخشند.
سطح 2 از مجموعه کتاب کلاس اولی، کتاب اولی: برای کودکان نوسوادی که درسهای 6 تا 10 کتاب فارسی اول دبستان را تمام کردهاند و میخواهند مهارت بیشتری در خواندن جملههای تازه پیدا کنند.