اما دختر با خون سردی نگاهش کرد و گفت: مهم نیست .پادشاهی هر مردی باید کار و هنری بلد باشد. اگر روزی این تاج و تخت را از تو بگیرند چگونه می توانی زندگی کنی و شکم خودت و زن و بچه ات را سیر کنی؟»
شاه اول خندید ولی از زیرکی و حرفِ حسابی که دختر گفته بود خوشش آمد و حرفش را پذیرفت بعد :گفت به نظرت من چه حرفه ای یاد بگیرم خوب است؟