شصت افسانه خواندنی ایرانی
کتاب شصت افسانه ی خواندنی ایرانی اثری است از مهری ماهوتی به تصویرگری بنفشه احمدزاده و چاپ انتشارات پنجره. این کتاب دربردارنده قصه ها و افسانه های ایرانی است که با محتوایی رنگارنگ و متنوع کودکان و نوجوانان را با احساسات گوناگون همراه می کند و گاه به اندیشیدن وا می دارد.
یکی بود، یکی نبود. روزی روزگاری، پادشاهی بود که دختری داشت از گل قشنگ تر. باهوش و با هنر. از راه دور و نزدیک، از این ولایت از آن ولایت، برای او خواستگارها می آمدند و دست خالی برمی گشتند. دختر، هیچ کدامشان را نمی پسندید، چون شوهری می خواست که دانشمند و باسواد باشد. علم و دانش و فهم او خیلی زیاد باشد.
یک روز مادر و پسری به قصر آمدند و چند روزی مهمان آن ها شدند. اسم پسر بوعلی بود. بوعلی، یک دانه پسر بود. در علم و دانش از همه سر بود.
دختر پادشاه گفت: «اگر تو از همه داناتری، باید نیست در جهان را برایم بیاوری.»