کتاب «آنا و مرد چلچله ای» رمانی نوشته گاوریل ساویت برای بزرگسالان است. داستان آنا، دختر جوانی است که در زمان جنگ جهانی دوم در کراکوف، لهستان زندگی میکند، که وقتی پدرش توسط نازیها برده میشود، یتیم میشود. آنا تنها و ترسیده توسط مردی مرموز که فقط به نام مرد چلچله ای شناخته می شود نجات می یابد و او را زیر بال خود می گیرد و هنر بقا را در دنیایی که جنگ از هم پاشیده است به او می آموزد.
روزی که زندگی کردن آموختم
روزی که زندگی کردن آموختم رمان جدید لوران گونل، نویسنده جوان و نامدار فرانسوی است. رمانی ماجراجویانه و در پی کشف رازهای انسان. اثری با شکوه پر از امید و محبت، یک نفس هوای تازه برای زندگی... عمده رمانهای گونل در حوزه مسایل روانشناسی و فلسفی است.
روزی که زندگی کردن آموختم رمان جدید لوران گونل، نویسنده جوان و نامدار فرانسوی است. رمانی ماجراجویانه و در پی کشف رازهای انسان. اثری با شکوه پر از امید و محبت، یک نفس هوای تازه برای زندگی... عمده رمانهای گونل در حوزه مسایل روانشناسی و فلسفی است. او که تحصیلاتش در زمینه علوم اقتصادی و بازرگانی خارجی است. متخصص علوم انسانی نیز هست. گونل در فرانسه و آمریکا تحصیل کرده و شیفتگی او نسبت به فلسفه، روانشناسی و توسعه فردی در آثارش نمایان است. کتابهای او از جمله آثار ممتاز و پر فروش بینالمللی به شمار میروند و چندین جایزه ملی و بینالمللی مانند کتاب سال فرانسه را به خود اختصاص داده است. «روزی که زندگی کردن آموختم» داستان جاناتان را بیان میکند که علیرغم موفقیتهای کاری درگیر موضوعات زیادی در زندگی است. حادثهای به او یاد میدهد که زندگی چیزی فراتر از روزمرگیهای ماست.
سایر کتاب های همین ناشر
این کتاب نگاهی از نزدیک به زندگی خصوصی و خانوادگی غول ادبی؛ ( گابریل گارسیا مارکز ) بوده که تصویری لطیف و تکان دهنده از عشق و از دست دادن ارائه می دهد.
آخرین چیزی که به من گفت
اوئن مایکلز پیش از اینکه ناپدید شود یادداشتی را به همسرش، هانا هال، که یک سال است با او ازدواج کرده میرساند: از او محافظت کن. هانا دقیقاً میداند منظور اوئن حفاظت از دختر شانزده سالهاش بیلی است. دیری نمیپاید که هانا درمییابد همسرش فردی که وانمود میکرده نبوده و به همراه بیلی به جستوجوی حقیقت و هویت واقعی اوئن و دلیل ناپدید شدنش میپردازد. این دو همانطور که تکههای گذشتۀ اوئن را کنار هم میچینند، متوجه میشوند در حال ساختن آینده هم هستند.
«مردم مشوش» رمانی دلچسب و تأمل برانگیز است که توسط نویسنده سوئدی فردریک بکمن نوشته شده است. این اثر که در سال 2019 منتشر شد، گواهی بر توانایی بکمن در ترکیب شوخ طبعی، شفقت و بینش دقیق در مورد شرایط انسانی است.
سنگ، کاغذ، قیچی
شخصیتهای این رمان در فضایی برفی و وهمآلود که یادآور فیلم هیجانانگیز درخشش، اثر استنلی کوبریک، است بهتدریج رازهای زندگی یکدیگر را کشف میکنند.
دو دوست جدانشدنی، مایا و آنا ، تابستان را در جزیره ای پنهان سپری می کنند، در تلاش برای پشت سر گذاشتن دنیا، اما هیچ چیز آن طور که آن ها می خواهند پیش نمی رود. رقابت میان بیورن استاد و شهر همسایه اش هدر رفته رفته تبدیل می شود به نبردی خشن بر سر پول و قدرت، نبردی که وقتی تیم های هاکی دو شهر رو به روی هم قرار می گیرند، به اوج خود می رسد، در گرما گرم این حوادث، راز زندگی یکی از جوانان هم برملا می شود و شهر را به این چالش می کشد که بالاخره می خواهد طرف چه کسی را بگیرد.
شهر خرس
اگر فردریک بکمن را بشناسی، اگر کتابهایش را خوانده باشی، می دانی که او خودش را تکرار نمی کند. بکمن همیشه از زاویه ای تازه به آدم ها، ارتباطاتشان، خاطره ها، عشق ها و نفرت ها، گریه ها و خنده ها، و پیروز یها و ضعف ها می نگرد.
همرنگ شدن با جماعت به دارویی میماند که بسیاری از آدمها با آن خوددرمانی میکنند. جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدیمس در کتاب مینیمالیسم: ساده گرایی و زندگی با معنا به ما نشان میدهند که شادی از درون ما نشئت میگیرد و اشتباه محض است اگر برای رسیدن به خوشبختی خرید کنیم یا با دیگران چشموهمچشمی کنیم.
کتاب خواهر من قاتل زنجیره ای نوشتهٔ اوینکان بریثویت و ترجمهٔ میلاد بابانژاد و الهه مرادی است. نشر نون این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان خواننده را وارد ذهن ۲ خواهر جنایتکار اما عاشقپیشه میکند.
کتاب «ناکدبانو» رمانی نوشته ی «سوفی کینسلا» است که نخستین بار در سال 2005 انتشار یافت. «سامانتا» وکیلی شناخته شده در لندن است که بیش از هر چیز، به پیشرفت در مسیر حرفه ای خود فکر می کند. اما وقتی بالاخره همه ی آرزوهایش در دسترس به نظر می رسد، «سامانتا» اشتباهی می کند. او که قادر نیست با عواقب این اشتباه مواجه شود، دست به کاری غیر قابل تصور می زند و پا به فرار می گذارد. «سامانتا» با اولین قطار به منطقه ای روستایی می رود و به خانه ای زیبا و بزرگ برمی خورد. در آنجا او را با زنی دیگر اشتباه می گیرند و «سامانتا» به عنوان خدمتکار خانه استخدام می شود. اما او نمی داند چطور باید لباس ها را بشوید، یا غذا بپزد، یا خانه را تمیز کند. آیا «سامانتا» می تواند در زندگی جدیدش، خود را بیابد؟ و آیا گذشته اش، او را رها خواهد کرد؟
کتاب همیشه یک نفر دروغ می گوید یک تریلر پیچیده، هوشمندانه و روانشناسانه است. داستان گیرا از تعلیق، روایت شده توسط راویان ماهر که خوانندگان را تا پایان در تلاش برای حدس زدن نگه می دارد.
یک سال از زمان ناپدید شدن میسن پسر ایزابل میگذرد در این یک سال، تحقیقات پلیس به نتیجه نرسیده و ایزابل ناچار است خودش سرنخهایی پیدا کند. از این رو وقتی تهیهکننده یک پادکست جنایی از ایزابل میخواهد در برنامهاش شرکت کند میپذیرد، به این امید که توجه عمومی را به پرونده پسرش جلب کند.
شفاگر جنون نوشته الیف شافاک داستان طنز و غم انگیز گروهی از دوستان جوان و تلاش بی پایانشان برای رسیدن به حس رضایت است.
عمر، عابد و پیو، سه هم خانه اند که از نقاط مختلف دنیا برای تحصیل به آمریکا آمده اند.
همونطور که تو هوای برفی باید مواظب باشی تا سر نخوری، کا هم پس از بازگشت به کارس باید با هر قدم مواظب باشه. اونجا دیگه جایی نیست که سالها پیش میشناخت. شهر رو به زوال رفته و آدمها همه فکر میکنن که این آدم جدید ممکنه منافعشون رو به خطر بندازه. هرکسی تلاش میکنه در راستای منافع خودش ازش سو استفاده کنه.
انجمن قتل پنجشنبه ها ریتم تند آثار آگاتا کریستی و شخصیت هایی سرزنده مثل شخصیت های آثار فردریک بکمن را دارد و دیالوگ های کوتاه و نهیشدار ، بافت روان شناختی ، عمیق هیجانی و صمیمیت و گرمای داستانش باعث می شود خواننده از پیگیری ماجراهای آن لذت ببرد.
چطور ممکن است زندگی ما، با مصرف چیزهای کمتر، بهتر شود؟ تصور کنید که وسایل کمتر، درهمریختگی کمتر، اضطراب کمتر، بدهی کمتر و نارضایتی کمتری در زندگی داشته باشید. آیا این زندگی باب میل شما نیست؟ اگر بهدنبال چنین زندگیای هستید، با کتاب آدمها را دوست داشته باشید، از اشیا استفاده کنید، چون برعکسش اصلا جواب نمیدهد (Love People, Use Things) همراه شوید.
کتاب و من دوستت دارم رمانی الهامبخش و بسیار خواندنی است که فردریک بکمن، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز آن را به رشته تحریر درآورده است. این اثر ارزش زندگی را به زیبایی هر چه تمامتر از زبان فردی که درگیر بیماری کشندۀ سرطان است، روایت میکند.
فهرست مهمانان
«لوسی فولی» در سال 1986 در بریتانیا به دنیا آمده است. او دانش آموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی است و سالها ویراستار داستانی بوده است. فولی از سال 2015 به عرصۀ داستاننویسی وارد شد و موفقیتهای بسیاری به دست آورد. اغلب آثار او به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند و در فهرست پرفروشترین آثار بازار کتاب دنیا قرار دارند.
در زمانه ای که ما زندگی می کنیم فریاد روح و روان خود را بسیار عمیق تر احساس خواهیم کرد؛ زیرا ما در دوره ای به سر می بریم که تحولات بسیاری در بعد درونی مان ایجاد می شود و من از این بابت بسیار خوشحالم که در بین تمام افرادی که ملاقات کرده ام، در تمامی کشورهایی که سفر کرده ام شاهد این بودم که همگی به دنبال بهبود کیفیت زندگی درونی شان هستند. همه ی آن ها ناخودآگاه متوجه این موضوع شده اند که وقتی درون ما تغییر می کند، در نتیجه آن دنیای بیرون نیز دگرگون خواهد شد.
شهری بر لبه آسمان
بیشک نام الیف شافاک برای ایرانیان یادآور رمان عاشقانهی «ملت عشق» است. او از جمله نویسندگان ترکزبان است آثار اولیهاش را به زبان ترکی منتشر کرده است؛ اما شهری بر لبه آسمان جزو آثاری است که به زبان انگلیسی نوشته شده است.
مرگ خانم وستاوی :هال هریت وستاوی در حالتی که عصرانه بعد از ظهرش را میخورد و حساب بانکی خالیاش دغدغه ذهنی چندانی برای او نمیآفرید، نامههایش را یکی پس از دیگری با بیحوصلگی بررسی میکرد.
بخشی از مقدمه کتاب باشگاه پنج صبحی ها
رابین شارما در کتاب باشگاه ۵ صبحیها ، داستان حیرتانگیز و شگفتانگیز دو انسان معمولی است که به دنبال بهرهوری، رفاه و آرامش بیشتر در عصر حواسپرتی دیجیتالی و پیچیدگیهای فراوان هستند که با فردی بسیار موفق و جذاب روبرو میشوند. این فرد آنها را به یک سفر شگفتانگیز به سراسر جهان میبرد که به آنها کمک می.کند به طور چشمگیری کسبوکار خود را ارتقا بخشند، و همچنین اثربخشی آنها را همراه با احساس آزادی شخصی بهبود میدهد.
کتاب در یک جنگل تاریک تاریک، رمانی است اثر روث ور که در سال 2015 به انتشار رسیده است. در این رمان پرتعلیق، هیجان انگیز و پر از پیچ و خم های داستانی، چیزی که قرار بود آخرِ هفته ای آرامش بخش و پر از سرگرمی و لذت در ییلاقی انگلیسی باشد، به لحظاتی کابوس وار تبدیل می شود. گاهی اوقات، تنها چیزی که باید از آن بترسی... خودت هستی. زمانی که نویسنده ای گوشه گیر به نام لئونورا برای گذراندن آخر هفته به ییلاقی انگلیسی دعوت می شود، با تردید و اکراه این دعوت را می پذیرد. با سر رسیدن اولین شب، اسراری میان دوستان قدیمی و جدید افشا می شود، خاطره ای ناخوشایند ذهن لئونورا را به خود مشغول می سازد و حقیقتی ترسناک برملا می شود: لئونورا و دوستانش تنها مهمانان این جنگل مخوف نیستند.