کتاب همیشه یک نفر دروغ می گوید یک تریلر پیچیده، هوشمندانه و روانشناسانه است. داستان گیرا از تعلیق، روایت شده توسط راویان ماهر که خوانندگان را تا پایان در تلاش برای حدس زدن نگه می دارد.
سنگ، کاغذ، قیچی
سنگ، کاغذ، قیچی
شخصیتهای این رمان در فضایی برفی و وهمآلود که یادآور فیلم هیجانانگیز درخشش، اثر استنلی کوبریک، است بهتدریج رازهای زندگی یکدیگر را کشف میکنند.
سنگ، کاغذ، قیچی
شخصیتهای این رمان در فضایی برفی و وهمآلود که یادآور فیلم هیجانانگیز درخشش، اثر استنلی کوبریک، است بهتدریج رازهای زندگی یکدیگر را کشف میکنند.
آدام و آملیا به اسکاتلند سفر میکنند تا در هتلی کنار دریاچۀ بلکواتر، دور از هیاهوی لندن، مشکلاتشان را حل کنند. این هتل زیبا درواقع کلیسایی قدیمی است، با منظرهای خیرهکننده در دل طبیعتی دستنخورده، اما اوضاع آنطور که این زوج انتظار دارند پیش نمیرود: آب و برق قطع میشود، سروصداهای عجیبی از گوشهوکنار کلیسا به گوش میرسد، درها بیجهت باز و بسته میشوند، امکان تماس با هیچکس وجود ندارد و انگار کسی این زوج را زیر نظر گرفته است. بهعلاوه، مشخص میشود سرداب کلیسا محل دفن جادوگران بوده و ارواح آنها مدام در آن اطراف پرسه میزند...
نتفلیکس درحال ساخت سریالی بر اساس رمان «سنگ، کاغذ، قیچی» است.
از همین نویسنده
سایر کتاب های همین ناشر
انجمن قتل پنجشنبه ها ریتم تند آثار آگاتا کریستی و شخصیت هایی سرزنده مثل شخصیت های آثار فردریک بکمن را دارد و دیالوگ های کوتاه و نهیشدار ، بافت روان شناختی ، عمیق هیجانی و صمیمیت و گرمای داستانش باعث می شود خواننده از پیگیری ماجراهای آن لذت ببرد.
کتاب شام با آدری هپبورن نوشتهی ربکا سرل یک رمان شیرینِ عاشقانهست که به روایت داستان زنی به نام سابرینا میپردازد. به او این فرصت داده شده که پنج نفر، زنده یا مرده را به مهمانی شام تولد خود دعوت کند و در میان افراد منتخب سابرینا نام آدری هپبورن به چشم میخورد... پس با پرفروشترین اثر نیویورکتایمز همراه شوید و در یک مهمانی شام سوررئالیستی همراه با هنرپیشهی جذاب بریتانیایی سر یک میز بنشینید!
مهمان نیمه شب
زنی در توفانی برفی و مرگبار از یک مهمان ناخوانده پذیرایی میکند. او فکر میکرد که تنهاست...
برای وایلی لارک، نویسندۀ رمانهای جنایی، اهمیتی ندارد که در میان برف و توفان در یک خانة روستایی متروک باشد، جایی که در کنار آتش و سکوت کامل برای نوشتن کتاب جدیدش خلوت کرده است. همهچیز میتوانست عالی باشد، اگر این واق
در زمانه ای که ما زندگی می کنیم فریاد روح و روان خود را بسیار عمیق تر احساس خواهیم کرد؛ زیرا ما در دوره ای به سر می بریم که تحولات بسیاری در بعد درونی مان ایجاد می شود و من از این بابت بسیار خوشحالم که در بین تمام افرادی که ملاقات کرده ام، در تمامی کشورهایی که سفر کرده ام شاهد این بودم که همگی به دنبال بهبود کیفیت زندگی درونی شان هستند. همه ی آن ها ناخودآگاه متوجه این موضوع شده اند که وقتی درون ما تغییر می کند، در نتیجه آن دنیای بیرون نیز دگرگون خواهد شد.
این کتاب نگاهی از نزدیک به زندگی خصوصی و خانوادگی غول ادبی؛ ( گابریل گارسیا مارکز ) بوده که تصویری لطیف و تکان دهنده از عشق و از دست دادن ارائه می دهد.
درباره کتاب ارتقا:
«تو قدم بعدي براي تكميل بشريت هستي... » اگر اين حرف درست باشد چه؟ چه ميشود اگر تمركز بهتر داشته باشيد، بتوانيد در آن واحد كارهاي مختلفي را با سرعت زياد انجام دهيد، حافطه قويتر داشته باشيد و به خواب كمتر احتياج پيدا كنيد؟ لوگان رمزي در حال تجربه همين اتفاقات است.
شهر خرس
اگر فردریک بکمن را بشناسی، اگر کتابهایش را خوانده باشی، می دانی که او خودش را تکرار نمی کند. بکمن همیشه از زاویه ای تازه به آدم ها، ارتباطاتشان، خاطره ها، عشق ها و نفرت ها، گریه ها و خنده ها، و پیروز یها و ضعف ها می نگرد.
دو دوست جدانشدنی، مایا و آنا ، تابستان را در جزیره ای پنهان سپری می کنند، در تلاش برای پشت سر گذاشتن دنیا، اما هیچ چیز آن طور که آن ها می خواهند پیش نمی رود. رقابت میان بیورن استاد و شهر همسایه اش هدر رفته رفته تبدیل می شود به نبردی خشن بر سر پول و قدرت، نبردی که وقتی تیم های هاکی دو شهر رو به روی هم قرار می گیرند، به اوج خود می رسد، در گرما گرم این حوادث، راز زندگی یکی از جوانان هم برملا می شود و شهر را به این چالش می کشد که بالاخره می خواهد طرف چه کسی را بگیرد.
«مردم مشوش» رمانی دلچسب و تأمل برانگیز است که توسط نویسنده سوئدی فردریک بکمن نوشته شده است. این اثر که در سال 2019 منتشر شد، گواهی بر توانایی بکمن در ترکیب شوخ طبعی، شفقت و بینش دقیق در مورد شرایط انسانی است.
کتاب «نجواگر» رمانی نوشته ی «الکس نورث» است که نخستین بار در سال 2019 منتشر شد. «تام کندی» که هنوز با غم فقدان همسرش کنار نیامده، به همراه پسرش «جیک» به روستایی آرام به نام «فدر بنک» می روند تا شروعی تازه در زندگی داشته باشند. اما «فدر بنک» گذشته ای تاریک دارد. پانزده سال پیش، یک قاتل سریالی پنج پسر را ربود و به قتل رساند. قاتل تا پیش از دستگیری، با نام «نجواگر» شناخته می شد. اما به نظر می رسد این جنایت های قدیمی، مشکلی را برای «تام» و «جیک» ایجاد نخواهد کرد—تا این که یک پسر دیگر گم می شود و شایعاتی شکل می گیرد مبنی بر این که قاتل اصلی، همیشه دستیاری داشته است. و بعد، «جیک» رفتارهایی عجیب را از خود نشان می دهد—او می گوید نجوایی را از کنار پنجره ی اتاقش می شنود.
کتاب در یک جنگل تاریک تاریک، رمانی است اثر روث ور که در سال 2015 به انتشار رسیده است. در این رمان پرتعلیق، هیجان انگیز و پر از پیچ و خم های داستانی، چیزی که قرار بود آخرِ هفته ای آرامش بخش و پر از سرگرمی و لذت در ییلاقی انگلیسی باشد، به لحظاتی کابوس وار تبدیل می شود. گاهی اوقات، تنها چیزی که باید از آن بترسی... خودت هستی. زمانی که نویسنده ای گوشه گیر به نام لئونورا برای گذراندن آخر هفته به ییلاقی انگلیسی دعوت می شود، با تردید و اکراه این دعوت را می پذیرد. با سر رسیدن اولین شب، اسراری میان دوستان قدیمی و جدید افشا می شود، خاطره ای ناخوشایند ذهن لئونورا را به خود مشغول می سازد و حقیقتی ترسناک برملا می شود: لئونورا و دوستانش تنها مهمانان این جنگل مخوف نیستند.
آخرین چیزی که به من گفت
اوئن مایکلز پیش از اینکه ناپدید شود یادداشتی را به همسرش، هانا هال، که یک سال است با او ازدواج کرده میرساند: از او محافظت کن. هانا دقیقاً میداند منظور اوئن حفاظت از دختر شانزده سالهاش بیلی است. دیری نمیپاید که هانا درمییابد همسرش فردی که وانمود میکرده نبوده و به همراه بیلی به جستوجوی حقیقت و هویت واقعی اوئن و دلیل ناپدید شدنش میپردازد. این دو همانطور که تکههای گذشتۀ اوئن را کنار هم میچینند، متوجه میشوند در حال ساختن آینده هم هستند.
همسری در طبقه بالا
جین، دختری بیخانمان و فقیر، در مواجههای کاملاً اتفاقی با مرد رؤیاییاش از خانهای اعیانی در محلهای مرفه سر درمیآورد و وارد زندگی آدمهایی میشود که هیچ شناختی از آنها ندارد. جایی که پشت درهای بسته رازهایی عجیب و تکاندهنده وجود دارد.
کتاب دختر خوب، خون بد رمانیست مهیج، رازآلود و خواندنی که هالی جکسون آن را در ادامهی مجموعه داستان «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» به نگارش درآورده است. پیپ فیتز-آموبی تصمیم گرفته کارگاه بودن را به کل کنار بگذارد.
کتاب «هیچوقت دروغ نگو» رمانی تریلر و روانشناختی از نویسنده پرفروش نیویورکتایمز، فریدا مکفادن است که با ترجمه صبا ایمانی از سوی انتشارات نون منتشر شده است. این رمان، داستان زن و شوهری بهنام پاتریشیا و ایتن را به تصویر میکشد که در ششمینماه ازدواج خود هستند و بهدنبال خانه رؤیاهای خود و به پیشنهاد مشاور املاکشان، راهی جاده شدهاند.
سه دختر حوّا داستان زندگی زنی است که میان عشق و باورهایش قرار گرفته، باورهایی که نمیداند کدامشان درست و کدامشان غلط است. جستوجوی او برای درک مفهوم زندگی و عشق او را به ورطههای تازه و ماجراهای گوناگون میکشاند
زنی داروساز به شیوهای نامعمول به کمک زنان دیگر میآید: سمی میسازد که شوهران خیانتکار آنها را مسموم میکند. سارا پنر در کتاب عطاری گمشده داستان عطاری مرموزی را روایت میکند که رازش در طول قرنها سربهمهر باقی مانده است. کتاب پیش رو از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و ساندی تایمز و از نامزدان نهایی دریافت جایزهی گودریدز در سال 2021 است.
فهرست مهمانان
«لوسی فولی» در سال 1986 در بریتانیا به دنیا آمده است. او دانش آموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی است و سالها ویراستار داستانی بوده است. فولی از سال 2015 به عرصۀ داستاننویسی وارد شد و موفقیتهای بسیاری به دست آورد. اغلب آثار او به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند و در فهرست پرفروشترین آثار بازار کتاب دنیا قرار دارند.
همهی داستان آن دختر (The It Girl) نوشتهی روث ور (Ruth Ware)، از پذیرفته شدن هانا در دانشگاه آکسفورد شروع شد. نخستین بار که هانا خبر قبولیاش را در کالج معروف پالم در دانشگاه آکسفورد شنید، یعنی در ماه اکتبر، از هیجان و اضطراب بر خودش لرزید.
چطور ممکن است زندگی ما، با مصرف چیزهای کمتر، بهتر شود؟ تصور کنید که وسایل کمتر، درهمریختگی کمتر، اضطراب کمتر، بدهی کمتر و نارضایتی کمتری در زندگی داشته باشید. آیا این زندگی باب میل شما نیست؟ اگر بهدنبال چنین زندگیای هستید، با کتاب آدمها را دوست داشته باشید، از اشیا استفاده کنید، چون برعکسش اصلا جواب نمیدهد (Love People, Use Things) همراه شوید.
مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است رمانی دیگر است به قلم فردریک بکمن، با ترجمه ای از نیلوفر خوش زبان و چاپ انتشارات نون. مادربزرگ بهترین دوست و یا بهعبارتی تنها دوست السا است، دختر هفتسالهای که با همسنوسالهایش تفاوت آشکاری دارد و همین دستمایهی آزار و اذیتهایی از سوی آنها میشود، او متفاوت است، درست مانند مادربزرگش! هرچقدر که مردم معتقدند السا بیشتر از سنش میفهمد به همان اندازه باور دارند مادربزرگ زن سرخوشی است؛ تنها به یک دلیل، آن دو آنگونه که انتظار میرود نیستند.
یک سال از زمان ناپدید شدن میسن پسر ایزابل میگذرد در این یک سال، تحقیقات پلیس به نتیجه نرسیده و ایزابل ناچار است خودش سرنخهایی پیدا کند. از این رو وقتی تهیهکننده یک پادکست جنایی از ایزابل میخواهد در برنامهاش شرکت کند میپذیرد، به این امید که توجه عمومی را به پرونده پسرش جلب کند.