DIARY of a Wimpy Kid CABIN FEVER
گرگ هفلی در دردسر بزرگی است. اموال مدرسه آسیب دیده است و گرگ مظنون اصلی است. اما نکته دیوانه کننده این است که او بی گناه است.
خانم باش از تمام بچه ها خواسته بود نیم ساعت زودتر در کلاس حاضر شوند تا وقت کافی داشته باشیم درباره فوت و فن هایمان در مسابقات حرف بزنیم. او درباره اینکه کلاس های دیگر چطور خودشان را برای مسابقات آماده می کنند، دچار وسواس و اضطراب شده بود.
بنابراین لدویان میلز را به پشت بام مدرسه فرستاد تا جاسوسی کلاس بغلی، یعنی کلاس اقای درو را بکند. اما بعد معلوم شد کاشی های سقف مدرسه آنقدر محکم نیستند که وزن یک آدم را تحمل کنند.
بچه های کلاس خانم باش بیشتر نگران بچه های کلاس خانم اپشتاین هستند، چون او در کلاسش مشتی ورزشکار درست و حسابی دارد. یکی از آنها جسی رنج است که دوبار کلاس هشتم را خوانده و بنابراین یک بار بیشتر از بقیه ما مسابقات ورزشی را تجربه کرده است.
گرگ هفلی همان نوجوان نام آشنای پر شر و شور و گاهی سر به هوا است که خاطرات روزانه خودش را می نویسد. دفترچه ی خاکستری با شرح خاطرات او از ورزش کردن و استعداد نداشتنش در ورزش حرفه ای شروع می شود. به نظر گرگ ورزشکارها با ژن های مخصوصی به دنیا می آیند، ژن هایی که او بدون آن ها پا به دنیا گذاشته است. پس از همین حالا باید بازنشستگی خودش را از میادین ورزشی اعلام کند؛ اما اصرار مادرش به ماندن در میدان ورزش پای او را به بسکتبال باز می کند، هرچند خودش خیلی خوب می داند که هیچ شانسی برای خودنمایی در این جا نخواهد داشت. ولی یک موضوع مهم این است که همیشه ممکن است اتفاقاتی خارق العاده و عجیب رخ بدهند.
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورود به سیستمیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورود به سیستم