روزی روزگاری دختری بود به نام ژولیانا، او راهش را در جنگل گم کرد. او فقط نه سال داشت و در میان تاریکی شب و جنگلی با انبوهی از درختان با شاخههای بلند و در هم تنیده به این سو و آن سو می رفت و چیزهای عجیب و غریب و ترسناکی را میدید که در واقعیت وجود نداشتند...
رنگ آمیزی با خط و نقاشی (ساکن جان)
نزد مردمان ایران زمین، خوشنویسی و نقاشی همواره ملازم یکدیگر بوده و عزیز داشته شده اند. در کتاب پیش رو نیز این دو هنر در هم آمیخته اند. هنردوستان می توانند این نقش مایه ها و خطوط زیبا را رنگ کنند و همراه با کسب آرامش، که از پیامدهای مشهود رنگ آمیزی است، دل و تن را در دریای بیکران شعر بشویند و لذتی عمیق ببرند.
جلال الدین محمد بلخی، خداوندگار شعر پارسی، از شاعران بزرگ قرن هفتم است. وی همواره در بین مشتاقان شعر و ادب و عرفان شهره بوده است. حضور مولوی در حافظة تاریخی ما انکارناپذیر است. نه تنها مردم ایران بلکه جهانیان به داشتن او می بالند و از آن خود می دانندش، از آن رو که آزاداندیش است و انسان دوست و حق پرست. مولوی وعظ می کرد و حکمت می گفت، و با دیدن شمس تبریزی، زندگی و درس و مدرسه را رها کرد و در پی آواز عشق او رفت. شمس او را از محراب و منبر به رقص و سماع کشاند و از آنجا بود که ترانه و شعر عاشقانه در جان او نشست و بالید و حاصلش شد اشعار شورانگیز و عشق آمیزی که هنوز هم ورد زبان سوختگان و عاشقان است. افزون بر این، مولانا در اشعار پندآمیز و حکمت آموز نیز دستی دارد و مثنوی او از جمله پندنامه های ایرانیان است.اشعار مولوی، چه عرفانی و چه حکیمانه، هر چه باشند در جان آدم می نشیند که از جان برآمده اند. ترکیب این اشعار ناب با هنر خط و نقاشی تابلویی می شود زیبا که هم پندآموز است و هم چشم نواز.نزد مردمان ایران زمین، خوشنویسی و نقاشی همواره ملازم یکدیگر بوده و عزیز داشته شده اند. در کتاب پیش رو نیز این دو هنر در هم آمیخته اند. هنردوستان می توانند این نقش مایه ها و خطوط زیبا را رنگ کنند و همراه با کسب آرامش، که از پیامدهای مشهود رنگ آمیزی است، دل و تن را در دریای بیکران شعر بشویند و لذتی عمیق ببرند.