کوییدیچ در گذر زمان
اگر تاکنون از خود پرسیده اید گوی زرین چگونه پدید آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند یا چرا روی ردای بازیکنان تیم آواره ای ویگتاون تصویر ساطور به چشم می خورد باید کتاب کوییدیچ در گذر زمان را بخوانید. این کتاب نسخه ای از کتاب کتابخانه مدرسه جادوگری هاگوارتز است و هوادارن جوان کوییدیچ در این مدرسه هر روز به این کتاب مراجعه میکنند.
اگر تاکنون از خود پرسیده اید گوی زرین چگونه پدید آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند یا چرا روی ردای بازیکنان تیم آواره ای ویگتاون تصویر ساطور به چشم می خورد باید کتاب کوییدیچ در گذر زمان را بخوانید. این کتاب نسخه ای از کتاب کتابخانه مدرسه جادوگری هاگوارتز است و هوادارن جوان کوییدیچ در این مدرسه هر روز به این کتاب مراجعه میکنند. درآمد فروش این کتاب به موسسه کمیک ریلیف اهدا شده است. این موسسه از پول شما برای ترویج آبادانی و نجات جان افراد بهره می جوید، کاری که حتی از تسخیر 3/5 ثانیه ای گوی زرین به دست رودلف پلامپتون در سال 1921 مهمتر و شگفت انگیزتر است. خوانندگان عزیز: بخشی از درآمد حاصله از فروش این کتاب صرف امور خیریه میشود بنابراین شما خوانندگان ایرانی نیز با خریدن این کتاب در یک عمل سحرآمیز شریک میشوید.
سایر کتاب های همین ناشر
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
دومین سال تحصیلی هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز است. او با دوستان صمیمیاش، رون ویزلی پسری كنجكاو و هرمیون گرنجر باهوشترین دختر مدرسه، سعی دارند پرده از معمای حفره اسرارآمیز بردارند. حفرهای كه هیولایی مخوف را در خود جای داده است و رازی بزرگ در اعماق آن وجود دارد..
بانوي درياچه» هفتمين و آخرين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «برج پرستو» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده است، داستان گرالت ريويآيي و سرنوشتش سيري را روايت ميکند.
استرایک قبلا هرگز به چنین موردی رسیدگی نکرده بود، چه رسد به یک مورد چهل ساله. اما علیرغم شانس اندک موفقیت، او شیفته است و آن را قبول می کند. به لیست طولانی پرونده هایی که او و شریکش در آژانس، رابین الکات، در حال حاضر روی آنها کار می کنند، اضافه می شود. و خود رابین نیز در حال انجام یک طلاق کثیف و توجه ناخواسته ی مردانه و همچنین مبارزه با احساسات خود در مورد استرایک است.
همانطور که استرایک و رابین در مورد ناپدید شدن مارگوت تحقیق می کنند، با یک پرونده پیچیده ی شیطانی روبرو می شوند که شامل کارت های تاروت، یک قاتل سریالی روانی و شاهدانی است که نمی توان به همه ی آنها اعتماد کرد. و آنها یاد می گیرند که حتی مواردی که چندین دهه قدمت دارند نیز می توانند کشنده باشند. . .
در خیابان باریک و روشن از نور مهتاب، دو مرد در فاصلهی چند متری یکدیگر، ناگهان پدیدار شدند. لحظهای کاملاً بی حرکت مانده، با چوبدستیهایشان سینهی هم را نشانه گرفتند، سپس همین که یکدیگر را شناختند، چوبدستیها را زیر شنلهایشان پنهان کرده، فرز و چابک، در یک جهت به راه افتادند. مرد بلند قامتتر پرسید: ـ چه خبر؟ سیوروس اسنیپ جواب داد: ـ بهترین خبرها. حاشیهی سمت چپ خیابان را بوتههای کوتاه تمشک وحشی فرا گرفته بود و در سمت راست آن پرچین بلند و آراستهای امتداد داشت. پایین شنلهای بلند دو مرد، هنگام قدم برداشتن، دور قوزک پایشان میپیچید.
پنجمین سال تحصیل در هاگوارتز شروع میشود. هری با اعضای محفل ققنوس آشنا میشود. آنها چه كسانی هستند؟... از چه چیزی مراقبت و با چه چیزی مبارزه میكنند؟... سرانجام این داستان چه خواهد شد؟...
کتاب جانوران شگفت انگیز راز های دامبلدور (فیلمنامه ی اصلی) شامل مطالب و جزئیات پشت صحنه و یادداشت هایی از دیوید پیتس، دیوید هیمن، جود لا، ادی ردمین، کلین اتوود است.
هری پاتر،مالفوی و ران حالا بزرگ شده اند و نوبتی هم که باشد،حالا دیگر نوبت بچه هایشان است تا دنبال ماجرا جویی بروند و برای یک ماجرا جویی خوب چه چیزی بهتر از پیدا کردن بازماندگان ولدمورت؟بچه های سربه هوای قهرمانان هری پاتر قرار است ما را با داستان های پرهیجان و خطرناک خود همراه کنند. داستانی که تا سر حد مرگ ترسناک است!
آزكابان زندان جادوگرهاست. یكی از بزرگترین قاتلان زندان از آنجا كه زندانی مخوف میباشد، فرار كرده است. او سیریوس بلك است. كسی كه به جیمز پاتر، پدر هری خیانت و محل زندگی جیمز و لیلی پاتر را برای لرد سیاه افشا كرد، در حالیكه خودش بهترین دوست جیمز بود. او اكنون در اطراف مدرسه هاگوارتز پرسه میزند و قصد كشتن هری را دارد. هری پاتر نیز در سومین سال تحصیلی خود در هاگوارتز قصد دارد كه سیریوس بلك خائن را پیدا و انتقام پدر و مادرش را از او بگیرد ولی...
در کشوری دیگر، نگهبانی جوان روبه روی ردیف بیشماری از نمایشگرها نشسته بود و تصاویر زندهای را تماشا میکرد که از صدها دوربین ویدیویی بیسیم مداربسته از سرتاسر آن بنای عظیم میآمد. تصاویر انگار صفی بیانتها را شکل میدادند که مدام از برابر چشمش میگذشت.
در جهاني سوار بر سهپايهي سلطهطلبي، سياستبازي و سودجويي و گردنده بر چرخِ آدمکُشانِ رايانهسان، ساحرگانِ نژادپرور و ناوبرانِ زماننورد، پُل، دوکزادهي جوان خاندانِ آتريديز، خود را گرفتار در طوفاني عالَمآشوب مييابد: نزاعي کيهاني بر سرِ مَلغَما، کيمياي زمانه، در آوردگاهِ يگانه سرچشمهاش در سراسر کائنات: تلماسه… کُرهاي از شنِ سوزان که دغدغهي بوميانش نه ملغما، که بقاست.
گرالت با لحني سردتر از ديوارهاي كايرمورهن گفت: «پس ديگه از الان به بعد آموزش هات متوقف مي شن و تا زماني كه ياد بگيري شمشير چيه و وقتي توي دست يه ويچر قرار مي گيره چه هدفي داره، اجازه نداري دست به شمشير بزني. تو شمشير زدن رو براي كشتن و كشته شدن ياد نمي گيري. تو اين فن رو براي كشتن از سر ترس و نفرت ياد نمي گيري، بلكه براي نجات جون ها اين كار رو مي كني. نجات جون خودت و بقيه.»
سال 2035 است. پس از اينکه آرتيوم در سال 2033 سکونتگاه موجودات تاريکي را نابود کرد، مردم ايستگاه وادنخا به چشم يک قهرمان به او نگاه ميکردند، ولي اکنون گمان ميکنند عقلش را از دست داده است، چون آرتيوم اعتقاد دارد ساکنين متروي مسکو تنها بازماندگان جنگ هستهاي سال 2013 نيستند.
آرتيوم به اميد شنيدن سيگنال راديويي از دنياي بيرون، هر هفته چند بار به آخرين طبقهي آسمانخراش اوستانکينو ميرود، ولي تلاشهايش بيفايده است. در اين ميان، همسرش آنيا که از رفتار پرخاشگرانه و سرد آرتيوم به ستوه آمده، او را تهديد به ترک کردن ميکند.
با سر رسيدن هومر، پيرمرد قصهگويي که داستان او در جلد دوم سهگانه روايت شد، زندگي آرتيوم متحول ميشود، چون او به اطلاع آرتيوم ميرساند که اپراتور راديويي به نام =ج ادعا کرده سيگنال راديويي از ساکنين فجرهاي قطبي، شهري واقع در شمال روسيه دريافت کرده است. هومر و آرتيوم براي پيدا کردن اومباک در مترو راهي سفر ميشوند، اما در طول اين سفر به رازهاي مخوفي راجع به فاشيستهاي رايش، کمونيستهاي خط قرمز، تاجرين هانزا و به طور کلي، ماهيت وجودي متروي مسکو پي ميبرند، رازهايي که درک شما را از حوادث مترو 2033 و مترو 2034 دگرگون خواهد کرد...
در این کتاب، داستانی علمی- تخیلی را می خوانیم که شامل ۱۸ فصل و بخشی پایانی است. مترو ۲۰۳۴، اولین بار در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید. این کتاب در ادامه داستان کتاب مترو ۲۰۳۳ نوشته شده است. داستان ۲۰۳۴،یک سال بعد از جریان کتاب ۲۰۳۳ اتفاق می افتد و این کتاب کاملا مستقل از کتاب ۲۰۳۳ است و احتیاجی نیست برای خواندن آن، کتاب قبلی حتما خوانده شود. این کتاب به صورت اپیزودی و مانند کتاب ۲۰۳۳، تعریف نشده است.
آخرین مهمان چهارمین کتاب در مجموعه جک ریچر است که توسط لی چایلد نوشته شده است. این کتاب در سال 2000 توسط در انگلستان منتشر شد. در ایالات متحده؛ این کتاب تحت عنوان Running Blind منتشر شد. این کتاب به صورت دوم شخص و سوم شخص نوشته شده است. در رمان آخرین مهمان زنان قربانیان یک قاتل منظم و باهوش هستند که هیچ اثری از شواهد ، زخم های کشنده ، نشانه هایی از درگیری و یا سرنخی برای انگیزه ظاهری از خود به جا نمی گذارد. این جنایات واقعا جنایات کامل و بی نقصی هستند.در واقع ، فقط یک چیز وجود دارد که قربانیان را به هم مرتبط می کند.همه ی این زنان جک ریچر را می شناختند.
در پنجمین قسمت از سری کتاب های جک ریچر که در سال 2001 منتشر شد، او این بار در گرمای آتشین تگزاس درگیر یک ماجراجویی خطرناک دیگر می شود. ریچر درحالی که مثل همیشه با پای پیاده در جاده ها سرگردان است، در یکی از جاده های سوزان تگزاس با زنی به نام کارمن گریر برخورد می کند و آن زن برای پیشبرد نقشه ی رهایی از دست شوهرش که همیشه او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد ریچر را باوجود مقاومت ها و مخالفت های اولیه ترغیب کرده و به مزرعه ای دورافتاده در بخش «اکو» می کشاند:
هرى پاتر و شاهزادهى دورگه، با آغاز ششمین سال تحصیلى هرى در مدرسهى علوم و فنون جادوگرى هاگوارتز شروع میشود. آلبوس دامبلدور، مدیر مدرسه، براى هرى كلاسهاى خصوصى ترتیب میدهد و در ضمن این كلاسها او را با گذشته ى لرد ولدمورت و افكار و آرزوهاى او آشنا میكند. و راز جاودانگى او را بر ملا میکند. هرى كه بر طبق یك پیشگویى، كسى است كه باید لرد ولدمورت این جادوگر قدرتمند و جنایت پیشه را از بین ببرد با آلبوس دامبلدور همراه میشود تا به كمك هم اقدامات ولدمورت براى جاودانگیش را خنثى كند و او بار دیگر موجودى فانى و میرا شود. اما در این میان ماجراهاى پیش بینى نشدهاى رخ میدهد كه باعث میشود هرى در این راه خطرناك تنها بماند.
نیمه شب، وقتی نوبت نگهبانی هرمیون شد برف میبارید. خوابهای هری در هم برهم و آزارنده بود: یکسره نجینی به خوابش میآمد و میرفت، ابتدا از درون انگشتری غولپیکر و ترک خورده، سپس از داخل تاج گل کریسمس. بارها وحشت زده از خواب پرید، با این اطمینان که کسی از فاصلهای دور، او را صدا زده، و با این تصور که صدای وزش باد در گرداگرد چادر، صدای گامهای کسی است.
در چهارمین سال تحصیل هری پاتر و دوستانش در هاگوارتز، مسابقه جام آتش برگزار میشود. مسابقهای خونین و مرگبار بین شاگردان چند مدرسه مختلف جادوگری. چه كسانی در این مسابقه شركت خواهند كرد؟... چه كسی برنده مسابقه است؟... و در این سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟...
«دوران حقارت» چهارمين کتاب از مجموعه کتابهاي ويچر، نوشتهي آندره ساپکوفسکي، نويسندهي لهستاني است. اين کتاب در ادامهي کتاب «خون الفها» که پيشتر توسط همين نشر منتشر شده، داستان گرالت ريويآيي، ويچري که به دنبال سرنوشت خود يعني سيري است را روايت ميکند.
کتاب رد پای شیطان (The Career of Devil) نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. این کتاب که در ژانر جنایی نوشته شده است، سومین رمان جی. کی رولینگ از مجموعهی داستانهای کارآگاه کورمورن استرایک و دستیارش رابین الاکوت است. «آوای فاخته» و «کرم ابریشم» دو کتاب پیشین این مجموعهاند و کتاب «سفید کشنده» چهارمین کتاب این مجموعه به زودی منتشر خواهد شد. رولینگ در مصاحبهای اعلام کرده است که این مجموعه بیشتر از هفت جلد خواهد شد.