در کتاب ماجراهای تن تن جلد چهاردهم معبد خورشید تنتن و کاپیتان هادوک در شهری در پرو بهدنبال دوستشان، پروفسور تورنسل، که در قسمت قبلی ماجراهای تنتن یعنی کتاب «هفت گوی بلورین» دزدیده شده بود، میگردند. تنتن و هادوک با تحقیق فراوان میفهمند که پروفسور در یک کشتی است و بهدنبال راهیاند تا به کشتی برسند.
گاستون وسایلش را به دیگران می دهد
گاستون یک اسب شاخدار کوچولو است مثل همه ی اسبهای دیگر... یا تقریباً مثل همه ی اسبهای دیگر! یال جادویی گاستون رنگین کمانی است و با هر احساسی رنگش عوض می شود. امروز گاستون دلش نمی خواهد وسایلش را به دیگران بدهد. وقتی نوبت به قرض دادن یا کمک به دوستان و تقسیم کردن آب نبات هایش می رسد گاستون تمایلی نشان نمی دهد.
گاستون یک اسب شاخدار کوچولو است مثل همه ی اسبهای دیگر... یا تقریباً مثل همه ی اسبهای دیگر! یال جادویی گاستون رنگین کمانی است و با هر احساسی رنگش عوض می شود. امروز گاستون دلش نمی خواهد وسایلش را به دیگران بدهد. وقتی نوبت به قرض دادن یا کمک به دوستان و تقسیم کردن آب نبات هایش می رسد گاستون تمایلی نشان نمی دهد. ببینید او چگونه متوجه می شود به اشتراک گذاشتن و تقسیم کردن چه نتیجه ی خوبی دارد.