رنگآمیزی تصاویر، کودک را با مفهوم نقاشی و تصویر آشنا میکند. این رنگآمیزیها، از رنگکردن تصویرهای ساده شروع میشود و کمکم به تصویرهای پرکارتر میرسد. رنگآمیزی این تصویرها به کودک کمک میکند، تا او با نقاشی و رنگآمیزی بیشتر آشنا شود.
گرگ صفر گرگ سفر
داستانی در فضای روستا که به سبک فیلم نامه تدوین شده، اهالی معمولاً برای کمک و حل مشکلات یکدیگر آماده اند ...
سایر کتاب های همین ناشر
ماری کوچولو هر روز خاله بازی میکند. امروز دوست دارد، مامان بازی کند.
کتاب دنگ و دنگ شعر و رنگ (مجموعه 6جلدی) نوشته ی مریم اسلامی توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.
مجموعهاي از افسانههاي كهن سرزمينمان كه از زبان بزرگان و سالمندان مطرح شده است، ميتواند خواننده را با بخشي از افكار و سنتهاي ايرانيان قديم آشنا كند.
ماجراهای تن تن مجموعه ای 24 جلدی و کتاب پیش رو یکی از جلدهای آن است. در این اثر تصویری، که با هدف آشنایی غربی ها با فرهنگ های کهن تالیف شده است، تن تن که
خبرنگار ساخته ذهن نویسنده است برای انجام کاری در مصر حضور دارد و در حال کمک به یک مصر شناس است، با ناپدید شدن او، تن تن وارد ماجراهای مربوط به یک تیم قاچاق
می شود و در معرض حوادث گوناگونی قرار می گیرد.
تنتن خبرنگار و ماجراجوی جوانی است كه به همراه سگ خود میلو، درگیر داستانهای هیجانانگیز، خطرناك و رازآلودی میشود و همیشه پرده از اسرار نهفته این داستانها برمیدارد. كاپیتان هادوك، دوقلوها، پروفسور تورنسل و... از دوستان همیشگی تنتن در این داستانها هستند.
لیف، باردا و جاسمین با كمك جادوی اسرارآمیز آخرین اژدهایان دلتورا دو خواهر از چهار خواهر- موجوداتی تحت فرمان ارباب سایههای اهریمنی- را كه دلتورا را مسموم كردهاند. پیدا میكنند. اكنون، ماجراجویان با آگاهی از اینكه زمان مردم قحطی زده دلتورا رو به پایان است، با شتاب به سوی هدف بعدیشان، به سواحل هولناك غرب میروند. ارباب سایهها از جستجوی آنها با خبر شده است و به نحوی از حركت آنها اطلاع دارد. خطرهای وحشتناكی از حال و گذشته در كمینشان است. و هولناكترین خطر در مخفیگاه موجودی مخوف، در جزیره مردگان متروك در انتظارشان است.
هیچ چیزی در مورد دهانه ی غار نمی دانست؛ جز اینکه راهی است که می توان از آن به جایی دیگر رفت. او هیچ مکان دیگری را نمی شناخت. بنابراین دهانه ی غار برای او دیوار بود؛ دیوار روشنایی. در حالی که خورشید در بیرون غار می تابید، این دیوار برای او خورشید دنیایش بود. آن دیوار روشنایی او را به طرف خودش می کشید؛ مثل شمعی که شب پره ای را مجذوب خود می کند. او مثل همیشه سعی می کرد به آن دست یابد. حیات به سرعت در درونش پر و بال می گرفت و او را به طرف آن دیوار روشنایی می کشید. حس کنجکاوی اش به او می گفت آن دیوار روشنایی راهی برای بیرون رفتن از غار است؛ راهی که مقدر شده بود توله گرگ خاکستری در ان قدم بگذارد. اما خودش از این امر آگاه نبود. او حتی نمی دانست دنیایی بیرون از غار هم وجود دارد.
مجموعه اي از داستان هاست به روايت شاگا هيراتا، بن زلس و برادران گريم، ترجمه جمعي از مترجمين و چاپ انتشارات قدياني (كتاب هاي بنفشه). قصه هايي خواندني، عبرت آموز، كهن و شيرين با تصاويري جذاب و ديدني براي مطالعه تمام دبستاني ها و بلند خواني و قصه گويي براي كودكان 5 تا 7 سال. ده داستان مهيج، دلنشين و دوست داشتني كه با نثري ساده و ملموس براي كودكان و نوجوانان روايت شده اند.
این مجموعه به صورت ده جلد جداگانه نیز منتشر شده است:
1- خانم کلاغه و مار سیاه
2- درختی که حرف می زد
3- چشمه ای که مال ماه بود
4- موشی که دختر شد
5- مرد جهانگرد، مارخط خطی
6- زبرا و دوستانش
7- شیر و خرگوش دم سیاه
8- لاک پشتی در آسمان
9- ماهی خوار حیله گر، ماهی های خوش باور
10- دوستی شیر و شتر
حسنی به زحمت چشم هایش را باز کرد. خمیازه ای کشید و گفت: «سلام!» باباجان گفت: «سلام به روی ماهت! حسنی جان... زود برو از سر کوچه یک کیلو پیاز بخر و زود برگرد. خانم جان می خواهد برای ظهر کوفته قلقلی درست کند.» حسنی غرغری کرد و از جا بلند شد و گفت: «اوه... حالا کو تا ظهر!» باباجان به او چشم غره رفت. حسنی هم دیگر حرفی نزد. شال و کلاه کرد و از خانه بیرون دوید. هوا خیلی خوب بود و حسنی فکر کرد که تا ظهر زمان زیادی است. به سرش زد که راه را دور بزند و از کوچه باغی برود.
کتاب رنگ آمیزی کتی (هوش و سرگرمی با کمک بزرگترها) داوود وفایی آن را به فارسی ترجمه کرده است
دخترك مهربان و شادابي است كه با پدربزرگش در كوههاي آلپ زندگي ميكند. اما او را به فرانكفورت ميبرند تا "كلارا"، دختر بيماري را كه هميشه روي صندلي چرخدار نشسته و همدمي غير از مستخدمها، معلم سرخانه و زن عبوسي به نام خانم "رتن ماير" ندارد، از تنهايي درآورد. با ورود هايدي به خانه مجلل كلارا، اتفاقاتي رخ ميدهد كه براي كلارا فوقالعاده هيجانانگيز و براي خانم رتن ماير غير قابل تحمل است. اما هايدي ميخواهد از آن خانه بزرگ شهري بگريزد و به كوهستان برگدد...
اگر فرصت خوبی پیدا کنی، فکری بکر به سرت بزند یا مشکلی برایت پیش بیاید، چه می کنی؟
قصه ی ما همین جاست، قصه ی یک فکر محشر، فرصتی عالی و مشکلی که بزرگ می شود و بچه ای که در برابر آنها قرار دارد ولی آنها را نمی شناسد. این کودک باید تلاش کند تا بفهمد در برابرشان چه کند.
دارن شان پسری كه همه گمان میكنند مرده، اما در واقع دستیار یك شبح شده است، به كوهستان اشباح میرود. در كوهستان، او برای اثبات لیاقتش، شركت در آزمونهای مرگباری را میپذیرد و در چهارمین آزمون شكست میخورد. دارن نگران مجازاتی است كه برایش در نظر میگیرند و در همین زمان متوجه میشود كه یكی از دوستانش به قبیله اشباح خیانت كرده است. اگر خائن رسوا نشود، قبیله از میان میرود و اگر دارن بخواهد دیگران را از این توطئه باخبر كند، باید مجازات شكست در آزمونها یا همان مرگ را بپذیرد.
دارن شان به خانه برمیگردد و آنجا برایش جهنم میشود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریكیها میافتد. اما این ارباب تاریكیها كیست؟
یکی از آموزشهابسیار مهم که والدین باید برای کودکان در نظر بگیرند؛ محافظت کودکان از خودشان در برابر خطرهای جسمی و جنسی است؛ خطری مهم و بسیار مخرب که امروزه به دلیل رواج سوء استفاده جنسی از کودکان در جامعه، نباید به راحتی از آن گذر کرد و باید از همان شروع کودکی راجع به آن به بچهها آموزش داد. احتمالا صحبت درباره این قبیل موضوعات در ذهن خیلیها تبدیل به یک تابو شده است. اما خوشبختانه به دلیل فرهنگسازیهایی که امروزه در سراسر جهان راجع به جلوگیری از این آسیبها میشود، کم کم این تابوشکنی در ذهن همه آدمها در حال شکل گیری است. بسیاری از پدر و مادرها نمی دانند که چگونه بچه ها را نسبت به آزار و اذیت دیگران تربیت کنند. چطوری به آنها یاد بدهند که می توانند از خودشان مراقبت کنند.
کتاب مجموعه قصههای شیرین جهان (جلدهای 31 تا 50) نوشتهی جمعی از نویسندگان میباشد که بیژن نامجو آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب توسط انتشارات قدیانی چاپ و در 120 صفحه به بازار عرضه شده است.آخرین چاپ آن مربوط به سال 1398 بوده و میتوان به لحاظ موضوعبندی آن را در بخش داستان کودک قرار داد.
در این کتاب از مجموعه داستانهای "تن تن "که در صفحات مصور و رنگی به چاپ رسیده، "تن تن "پس از ماجراهایی به نقشه یک گنج دسترسی پیدا میکند .خلاصه ماجرا از این
قرار است که "تن تن "از "کهنه بازار "یک کشتی چوبی قدیمی کوچک دکوری برای هدیه به دوستش، کاپیتان هادوک خریداری میکند .کاپیتان هادوک با مشاهده نوشته کوچک
روی کشتی متوجه میشود که آن متعلق به جدش سر فرانسیس هادوک بوده که هنگام حمل محمولهای گران قیمت به چنگ دزدان دریایی میافتد و کشتیاش غرق میشود اما از
خود سه کشتی دیگر برای پسرانش باقی میگذارد که آنها را در دکل سه کشتی پنهان ساخته بود .پس از اتفاقات هیجانانگیز و خطرناک بسیاری، سرانجام تن تن و کاپیتان هادوک
آن سه کشتی را پیدا میکنند و به نقشههای گنج دسترسی مییابند .
خانهی قورباغه کنار گل نیلوفر بود. صبح که میشد، قورباغه از خانهاش بیرون میآمد. قورقور آواز میخواند. نیلوفر باز میشد. میخندید، قورباغه را سوار میکرد و توی مرداب شنا میکرد