استینک 8 (و حمله ی کپک غولی) دهماُمین جلد از مجموعه استینک است. استینک برادر جودی دمدمی است. استینک خیلی دلش میخواهد یک کپک لجنو داشته باشد و آن را توی اتاق خودش بزرگ کند، اما اگر این کپک مثل همان کپک غولی شود که استینک در فیلم دیده بود چی؟
جودی دمدمی 9 (جودی و تابستان پرماجرا)
بابا و مامان به سفر میروند و جودی و استینک را به عمه اُپال میسپارند. حالا این به کنار، دو تا از رفیقهای جودی هم میخواهند تعطیلات را به جای دیگری بروند.
جودی از تابستان کسلکنندهای که در پیش دارد، شاکی است؛ اما اتفاقهایی میافتند که او به خواب هم نمیدید!
از همین نویسنده
استینک یک آب نبات فک از کار انداز میخرد، اما فکش از کار نمی افتد! او هم معطل نمیکند. نامهای شکایتآمیزی مینویسد و بعد نعمت از آسمان میبارد! پنج کیلو آبنبات فک از کارانداز، یک جعبهی گنده پر از شکلات و چوب شور و پاستیل، مجموعهی کامل مدادهای میمونی و …
اما اگر بین آن همه بستهی ریز و درشت یک نامهی مهم کوچولو را نبیند، چی؟
وقتی سه خوکچه ی هندی از فروشگاه حیوانات خانگی فرار میکنند، استینک و دوستانش سوفی و وبستر خوکچهها را به فروشگاه خانم بردویستل بر میگردانند و میفهمند توی فروشگاه قیامتی برپاست.
استینک و دوستانش تصمیم میگیرند برای صد و یک خوکچهی قلنبهی پشمالو خانه پیدا کنند. اما برای پیدا کردن چنین خانهای انگار باید به سفری پر ماجرا رفت…
ررررررر
بالا بالاتر،پیش به سوی فضا پلوتون چون کوچولوست از منظومه ی شمسی اخراح شده است.استینک تصمیم میگیرد برای سیاره های کوچولوو همینطور آدم های کوچولو فکری کند. دوست داری استینک وفق شود پلوتون را از این سرنوشت شوم نجات دهد؟ پس کمکش کن مگان مک دونالد نویسنده ی مجموعه ی پر طرفدار جودی دمدمی است.خودش میگوید:روزی به دیدن بچه های مدرسه ای رفتیه بودم پایم را که گذاشتم توی کلاس بچه ها یک صدا گفتند استینک استینک استینک همان وقت بود که فهمیدم استینک خودش میتواند کتاب بشود. مگان تا امروز بیش از 40 کتاب برای کودکان نوشته که ماجرای اغب آن ها را از خاطرات کودکی هایش الهام گرفته است.
ای وااای! کارنامهی استینک مودی، عقل کل خانواده، عالی نشده. اگر استینک میخواهد دست به مبارزه بزند و نمرهی بدش در درس ورزش را جبران کند،باید فنهای زیرآبی،نصف کردن و منگنه را یاد بگیرد.
حالا نوبت کُشتی انگشتی است. پس عجله کن!
استینک 9 (و یک شب خوابیدن کنار کوسه ها)
ترسناک، ترسناک تر، ترسناک ترین!
بابا و مامان استینک برنده ی یک شب خوابیدن در آکواریوم شده اند و حالا معلوم نیست این شب معرکه ترین خاطره ی استینک می شود یا عذاب آورترین شکنجه اش.
جودی دختری دمدمی مزاج است که یک روز از دندهی چپ بلند میشود و روز دیگر میخواهد دنیا را نجات بدهد.
نویسندهی این مجموعه در هر یک از این رمانها به نوعی به مشکلات دنیای امروز میپردازد و همراه با شخصیت اصلیاش به دنبال راهی برای برداشتن موانع و حل مشکلات موجود میگردد.
جودی و دوستانش انجمنی مخفی تشکیل میدهند. تنها شرط عضویت در این انجمن این است که قورباغهای روی دستت جیش کند!
جودی و دوستانش برای تهیهی نقشهای دربارهی شهر، خانواده و انجمنی که عضوش هستند، وارد ماجراهای جالب و بامزهای میشوند…
از وقتی مامانبزرگ جودی یک سکهی لهولورده به او داده جودی توی همه چیز شانس میآورد، از بولینگ گرفته تا مسابقهی هجی کلمات.
بیبروبرگرد، او سوار بر اسب خوششانسی است تا اینکه اتفاقی میافتد و بدشانسی از راه میرسد. یک حیاط پر از شبدر سه پر و بچه گربهی فراری و …
وقتش رسیده جودی اخمهایش را باز کند و لبخند بزند و با برادر کوچکش،استینکی لاستیکی مهربان بشود. اما مگر میتواند یک روز کامل خوشاخلاق باشد؟ چی؟ یک هفتهی کامل؟ البته با بافتنی انگشتی میتواند خودش را آرام کند و فکرش را از غرغر و بداخلاقی دور کند؛ ولی بافتنی انگشتی هم سختیهای خودش را دارد…
جودی دمدمی ملکهی نوشتن فهرست است. او فهرستی از لقبهایی که به برادرش داده و فهرستی از هدیههای مورد علاقهاش دارد. و حتی فهرستی از فهرستهایش.
تا اینکه روزی چشمش به فهرست پیماهای مرموز مامانبزرگ لو میافتد. توی آن فهرست کارهایی عجیب و غریب نوشته شده: سوار فیل بشوم، توی یک قلعه بخوابم،اهرام مصر را ببینم…
وااای!حالا این فهرست پیمانهای چی هست؟
میخواهم برای دخترعمویم، ملکهی انگلستان، نامه بنویسم!
قرار است جودی برای درس مطالعات اجتماعی، درخت خانوادگی یا همان شجرهنامه درست کند.
او از روی مدارک قدیمی خانوادگیشان میفهمد که ممکن است با ملکهی انگلستان نسبت فامیلی داشته باشد!
جودی آرام و قرار ندارد تا هرچه زودتر این خبر دست اول را به دوستهایش بگوید. اما در کلاس، وقتی جسیکا از درخت خانوادگیاش میگوید، رازهای تازهای برملا میشود که جودی را حسابی غافلگیر میکند.
فردای آخرهفتهها همیشه دلگیر و حالگیر است. هیچکس، بهجز خودشیرینهای الکیمدرسهدوست، خوشش نمیآید بعد از دو روز استراحت و تفریح، دوباره برگردد به مدرسه. جودی دمدمی هم از همین بچههایی است که دوشنبهها را دوست ندارد؛ خوشش نمیآید برگرد به همان مدرسه، به همان کلاس، به همان میز و صندلی، با همان آدمهای همیشگی.
جسیکا، همکلاسی جودی، در مسابقه مقام اول را به دست میآورد و عکسش هم در روزنامه محلی چاپ میشود. جودی هم به فکر میافتد که کاری کند تا مشهور شود و عکسش را در همهی روزنامهها چاپ کنند.
و جودی برای مشهور شدن، چه کارها که نمیکند!
جودی سر کلاس ناگهان میشنود که جنگلهای استوایی در خطر نابودی هستند. وقتی میفهمد که گونههای کمیاب طبیعت هم در خطرند ولی آدمها زبالهسازند،بیشتر میترسد و حالا جودی به فکر نجات دنیا افتاده است…
جودی دمدمی یک «انگشتر حالنما» جایزه میبرد. هر کس نگین انگشتر را فشار دهد، رنگ نگین عوض میشود و انگشتر حالش را نشان میدهد.
جودی میخواهد به کمک این انگشتر، آیندهی دیگران را پیشگویی کند. جالب اینکه بعضی از پیشگوییهایش درست از آب در میآید!
جودی دمدمی امروز تصمیم گرفته که در آینده دکتر شود. از خوششناسیاش،معلم علوم از بچهها میخواهد که هر کس دربارهی بخشی از بدن انسان تحقیق کند.
اما دردسر از جایی شروع میشود که جودی تصمیم میگیرد تحقیق خود را با یک عمل شروع کند. او میخواهد شکم قورباغهی برادرش را باز کند تا دل و رودهاش را ببیند و دوباره آن را بخیه بزند!
ایمی نیمی دوست جدید جودی،او را در انجمن اسم- من- یک – شعر – است عضو می کند. جودی آنقدر با ایمی صمیمی میشود که نمیتواند از او دل بکند. اما لاکی و فرانک هم که حسودیشان شده با جودی قهر میکنند. آنها قرار بود با هم روی پروژهی «دور دنیا در هشت روز» کار کنند، اما حالا؟… داستان پیچ خورد، نه؟
جودی دمدمی حوصله ندارد؛ حال و حوصلهی ریاضی را که هیچ رقم!به جای آقای تاد دوستداشتنی، معلم جدیدی آمده که به نظرش،هم ریاضی جودی افتضاح است و هم رفتارش!
جودی عاشق کتابهای کارآگاهی و حل معماهای پلیسی است. حالا هم آقای چیپس، سگ ادارهی پلیس گم شده و جودی شک ندارد که دست دزدهای بینالمللی در کار است.
جودی تصمیم میگیرد با دوستهایش یک گروه کارآگاهی تشکیل دهد و دست دزدها را رو کند. او برای این کار یک نقشهی معرکه کشیده…
سایر کتاب های همین ناشر
گودرز میخواهد مرا از رفتن باز دارد. شبرنگ سم به زمین میکشد. گیو دنبالم میآید: «بگذار همراهت باشم…»
دیگر نمیشنوم. سوار بر شبرنگ دیوار باد و خاک را میشکافم و میتازم. پاره آتشی چون تیر چهرهام را نشانه گرفته است. سپر بر سر میگیرم و میغرّم: «برو،تندتر برو! تو با سیاوش از آتش گذشتی، از دروازههای دژ اهریمن هم میگذری.»
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است. نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
بیدی دختر دوازده سالهای است بسیار باهوش و متفاوت؛ دختری کنجکاو، عاشق عدد 7 و گیاهان. اما یک روز فاجعهای برایش اتفاق میافتد: پدر و مادرش همزمان در حادثهی رانندگی کشته میشوند.
و حالا این بیدی است که باید تنهای تنها با زندگی جدیدش روبهرو شود…
استینک 9 (و یک شب خوابیدن کنار کوسه ها)
ترسناک، ترسناک تر، ترسناک ترین!
بابا و مامان استینک برنده ی یک شب خوابیدن در آکواریوم شده اند و حالا معلوم نیست این شب معرکه ترین خاطره ی استینک می شود یا عذاب آورترین شکنجه اش.
فردای آخرهفتهها همیشه دلگیر و حالگیر است. هیچکس، بهجز خودشیرینهای الکیمدرسهدوست، خوشش نمیآید بعد از دو روز استراحت و تفریح، دوباره برگردد به مدرسه. جودی دمدمی هم از همین بچههایی است که دوشنبهها را دوست ندارد؛ خوشش نمیآید برگرد به همان مدرسه، به همان کلاس، به همان میز و صندلی، با همان آدمهای همیشگی.
کلاس اول دبستان فرصتی طلایی برای کتاب خوان شدن کودکان ماست، در حالی که کتاب درسی برای پرورش مهارت روان خوانی و کتاب خوانی کودکان کافی نیست.
با مجموعهی کلاس اولی، کتاب اولی کلید کتابخوانشدن کلاس اولیها در دست شماست. کودکانی که در ابتدای مسیر فارسیآموزیاند با خواندن کتابهای این مجموعه میتوانند گام به گام با آموزش حروف الفبا در کتاب فارسی اول دبستان، کتاب داستان مربوط به آن حروف را به تنهایی بخوانند. پس اگر میخواهید کودک کلاس اولیتان از همان ماههای اول لذت باسوادشدن را بچشد و اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کند، از معجزهی داستانخوانی غافل نشوید.
هدف از انتشار مجموعه كتابهای خودم میخوانم ترویج كتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در كودكان است.
نوسوادانِ كلاس اول، به تدریج كه خواندن را میآموزند و با شكل حروف و صداها و كلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون كمك گرفتن از دیگران میخوانند.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
اگر واقعاً به کمک این پسر نابغهی تبهکار احتیاج دارید، باید بگویم که توی دردسر بزرگی افتادهاید…
جنها تمام خاطرات دنیای زیرزمینیشان را از ذهن تنها آدمیزادی که از او میترسند، پاک کردهاند. این تنها آدمیزاد کسی نیست جز آرتمیس فاول، نابغهی نوجوان و ماجراجو. اما حالا اتفاقی افتاده که موجودات زیرزمینی به او احتیاج دارند؛ همین حالای حالا هم احتیاج دارند!
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
گرگشاه، دشمن خرگوشهای دمپنبهای است. برای همین اسم خرگوشها را از همهی کتابها خط میزند و از میمون عکاس میخواهد تندتند از او عکس بگیرد تا عکسهای گرگ شاه، و فقط او، سراسر جنگل و در و دیوار خانهها را بپوشاند.
ولی آیا به این راحتیها میشود خرگوشهای دمپنبهای را از صفحهی روزگار پاک کرد؟
جین ایر دختری زیبا و جوان به عنوان معلم سرخانه به عمارت اشرافی آقای دوچستر میرود. خیلی زود بین این دو رابطهای عاشقانه شکل میگیرد.
اما افشای رازهایی از زندگی گذشتهی دوچستر و سرنوشت همسرش این رابطه را بر هم میزند. جین ایر از آنجا میرود، اما خاطرهی عشق دوچستر آسودهاش نمیگذارد.
تعطیلات شروع شده و پپا و خانوادهاش میخواهند با هواپیما به ایتالیا بروند. در ایتالیا همه چیز آنقدر جالب و دیدنی است که پپا خرسی را جا میگذارد.
آیا بلاخره پپا موفق میشود خرسی طفلکی را پیدا کند و با خودش به خانه برگرداند یا نه؟
دكتر جكیل در وصیتنامهای اموالش را به شخصی به نام هاید میبخشد. وكیل اترسون، دوستش، تصادفی به رازی وحشتناك پی میبرد: هاید كه چهرهی نفرتانگیزی دارد، مرتكب جرمی شده و چكی بیمحل با امضای دكتر جكیل كشیده. وكیل اترسون مطمئن است كه هاید برای تصرف اموال دوستش، او را خواهد كشت…
ژانوالژان برای سیر کردن هفت فرزند گرسنهی خواهرش قرصی نان میدزدد و نوزده سال در زندان اسیر میشود. پس از آزادی زندگیاش را وقف نیازمندان و کوزت، دختری یتیم، میکند اما بازرس ژاور نمایندهی قانون، همهجا در تعقیب اوست.
در کتاب میمینی چه دوست نازنینی میمینی یاد میگیرد که اگر چیزی را پیدا کرد آن را به صاحبش برگرداند.
اگر میخواهید کودک کلاس اولیتان از همان ماههای اول لذت باسواد شدن را بچیشد، از معجزهی داستان خوانی غافل نشوید. با مجموعهی کلاس اولی، کتاب اولی کلید کتابخوان شدن کلاس اولیها در دست شماست.
بهترین مامانبزرگ دنیا پانزدهمین جلد از مجموعه کتاب دنیای پپا است که توسط نویل استلی و مارک بیکر نوشته شده و مهسا خسروی آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب معرکه دربارهی مامانبزرگهاست؛ مامانبزرگهای دوستداشتنی، مامانبزرگهایی که همیشه بهتریناند… دوست داری با خانوادهی پپا بیشتر آشنا شوی؟
اصلاً اینجا چهکار میکند؟ شاید مامان آن را از فروشگاه خریده باشد. شاید بابا دیشب از سر کار آورده باشدش خانه. شاید یک علامت محرمانه باشد. «باید بیایی توی دارودسته ما!»
پپا، جورج و آقای دایناسور به دندانپزشکی میروند. این اولین بار است که جورج به دندانپزشکی میرود. برای همین کمی نگران است.
فکر میکنی در دندانپزشکی چه اتفاقی برای پپا و جورج آقای دایناسور میافتد؟
کتاب تخت خواب بزرگ من قشنگه (دایان دیگه بزرگه 4)، اثر آماندا لی ، با ترجمه مهدی حجوانی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1401 توسط انتشارات افق ، به چاپ رسیده است.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است. نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواهند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.