آرچی کوچولو خیلی دوستداشتنی بود. همه همین را میگفتند. تا اینکه یک روز یک کلمهی جدید یاد گرفت و از آن به بعد دوست داشت همیشه و همه جا- موقع خواب، وقت حمام یا غذاخوردن- فقط همین یک کلمه را بگوید…
قصه های یک جورکی 13 (امروز سی تا ببر را داغون می کنم)
در این کتاب چند قصه میخوانیم.
یکی از قصهها سرگذشت بچهی نترسی است که خیال دارد سی تا ببر را یکجا داغون کند.
در قصهی دیگر با دختری آشنا میشویم که هر شب بعد از شام دکمهی دستگاهی را میزند، نه اینکه پف فیل، سیبزمینی برشته یا از این جور چیزها درست کند. نه اسم این دستگاه «فکر درست کن» است.
دست آخر با لویی گربه، معروف به لویی گربهشاه، آشنا میشویم که بر سرزمین گربستان حکومت میکند.
سایر کتاب های همین ناشر
کلاس اول دبستان فرصتی طلایی برای کتابخوان شدن کودکان ماست و کتاب درسی برای پرورش مهارت روانخوانی و کتابخوانی کودکان کافی نیست. اگر میخواهید دانشآموز کلاس اولیتان در همان ماههای اول آموزش، حروف الفبا را بهخوبی یاد بگیرد. از معجزه داستانخوانی غافل نشوید.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
پپا، جورج، فیلیپ، مامان و بابا به موزه میروند تا چیزهای زیادی دربارهی فضا یاد بگیرند. بازدید آنها از موزه مثل سفری راستراستکی به سیارهها و کرهی ماه است. دوست داری با پپا همراه شوی و به کرهی ماه بروی؟ پس زود باش که چیزی نمانده سفینهی فضایی پرتاب شود
کتاب های پپاپیگ خیلی عالی و آموزنده از مجموعه کتاب دنیای پپا است که توسط نویل استلی و مارک بیکر نوشته شده و مهسا خسروی آن را به فارسی ترجمه کرده است.
گمانم نیم ساعتی گذشته بود و در این مدت جز صدای چک چک آب هیچ صدای دیگری نشنیده بودم. بعید می دانستم کسی آن بیرون در کمینمان باشد، چون در تمام این مدت می توانست بیاید تو. با یک شمشیر که حتی بلد نبودیم از آن استفاده کنیم، چه کاری از دست ما برمی آمد؟ خیلی راحت می توانست بیاید تو و کلکمان را بکند. بلاخره دیر یا زود هم سروکله شان پیدا می شد و ما را آنجا گیر می انداختند. فکر کردم تا دیر نشده باید آن غار را، که هیچ راهی به جایی نداشت، ترک کنیم. این بود که دستم را از بغل گذاشتم روی شانه ی نیما و تکانش دادم. آهسته گفتم: «نیما!»
این کتاب، از سری داستان های نوجوانان انگلیسی، نوشته ( ژاکلین ویلسون ) و ترجمه شده به قلم شیوای ( نسرین وکیلی ) بوده که توسط انتشارات افق تهیه و روانه بازار شده است.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
پپا و سوزی همیشه بهترین دوست هم بودهاند و خواهند بود! یک روز مامان پپا برای او و سوزی تعریف میکند که آنها از چندماهگی با هم دوست بودهاند. پپا باورش نمیشود که زمانی نینیکوچولو بودهاند. یعنی چه شکلی با هم دوست شدهاند و چه جوری با هم بازی میکردهاند؟
مجموعه کتاب وگی ورجه نوشته جاناتان لاندن است. ناصر کشاورز این بار هم مثل مجموعهی میمینی با شعرهای شاد و دوستداشتنی کوچولوها و البته بزرگترها را عاشق کتاب خواندن میکند.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
گودرز میخواهد مرا از رفتن باز دارد. شبرنگ سم به زمین میکشد. گیو دنبالم میآید: «بگذار همراهت باشم…»
دیگر نمیشنوم. سوار بر شبرنگ دیوار باد و خاک را میشکافم و میتازم. پاره آتشی چون تیر چهرهام را نشانه گرفته است. سپر بر سر میگیرم و میغرّم: «برو،تندتر برو! تو با سیاوش از آتش گذشتی، از دروازههای دژ اهریمن هم میگذری.»
گرگشاه، دشمن خرگوشهای دمپنبهای است. برای همین اسم خرگوشها را از همهی کتابها خط میزند و از میمون عکاس میخواهد تندتند از او عکس بگیرد تا عکسهای گرگ شاه، و فقط او، سراسر جنگل و در و دیوار خانهها را بپوشاند.
ولی آیا به این راحتیها میشود خرگوشهای دمپنبهای را از صفحهی روزگار پاک کرد؟
آرچی کوچولو از صبر کردن خوشش نمیآمد. خیلی کارها بود که دوست داشت انجام دهد و خیلی چیزها بود که دلش میخواست.
اما مشکل اینجا بود که او همهی چیزهای خوب را با هم میخواست، آن هم همین حالا!
اولین غولی که چشمش بهت بیفته، با دو تا انگشت میگیردت و میخوردت!
غول بزرگ مهربان از آن غولهایی نیست که استخوان آدمها را قرچ و قورچ میجوند. او غولی مهربان و بیآزار است و سوفی از این بابت شانس آورده، چون اگر به جای او، غولهایی مثل خون تو شیشهکن، گوشت قلنبهخور و یا… دزدیده بودندش تا حالا یک لقمهی چپ شده بود!
اما سوفی دلش مثل سیر و سرکه میجوشد. نگرانیاش این است که غولهایی میخواهند بروند انگلستان و همهی بچههای کوچولو موچولوی خوشگل را بیندازند بالا و قرچ و قورچ.
بهترین مامانبزرگ دنیا پانزدهمین جلد از مجموعه کتاب دنیای پپا است که توسط نویل استلی و مارک بیکر نوشته شده و مهسا خسروی آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب معرکه دربارهی مامانبزرگهاست؛ مامانبزرگهای دوستداشتنی، مامانبزرگهایی که همیشه بهتریناند… دوست داری با خانوادهی پپا بیشتر آشنا شوی؟
سطح 4 از مجموعه کتاب کلاس اولی، کتاب اولی: برای کودکان نوسوادی که درسهای 14 تا 18 کتاب فارسی اول دبستان را تمام کردهاند و میخواهند مهارت بیشتری در خواندن کلمههای مشکل و روانخوانی پیدا کنند.
رنگین کمان کلاسیک 3 (شاهزاده خانم کوچولو)
کتاب خواندن بچهها و بزرگ سالها با هم فرق دارد. ادم بزرگها برای سرگرم شدن کتاب میخوانند، درحالی که کوچکترها کتاب میخوانند تا زندگی کردن بیاموزند. روزی، در دوران دبستان، صمیمیترین دوستم کتابی به من داد که حتی اگر بگویم زندگیام را عوض کرد، باز حق مطلب را ادا نکردهام.
هالت و ویل در تعقیب باقیماندهی فرقهی بیگانگان در جنگل با دو مبارز خطرناک روبهرو میشوند و تیری زهرآگین هالت را زخمی میکند.
اکنون استاد ویل در بستر مرگ افتاده و تنها یک نفر میتواند جان او را نجات دهد. رنجر جوان وقت زیادی ندارد و باید از جادههای مخوف و جنگل پرخطر بگذرد تا تنها امیدش مالکالام جادوگر را پیدا کند.
جورج آقای دایناسور را از تمام اسباب بازی هایش بیشتر دوست دارد. وقتی دم آقای دایناسور می شکند، جورج خیلی ناراحت می شود. بابا برای جورج یک دایناسور بزرگ جدید به اسم دایناغُر می خرد که هم راه می رود و هم حرف می زند و هم آواز می خواند. اما فکر می کنی دایناغر می تواند جای آقای دایناسور را بگیرد؟
گراهام در این داستان از شخصیتهای حیوانات استفاده کرده تا به زندگی انسانها بپردازد. همین فضای سمبلیک و فانتزی این رمان را برای گروههای سنی مختلف جذاب کرده است. اهمیت دادن به دوستی، از خود گذشتگی و احساس مسئولیت در برابر دیگران در این اثر اصیل و ماندنی با سبکی متفاوت مطرح میشود.
کلاس اول دبستان فرصتی طلایی برای کتاب خوان شدن کودکان ماست، در حالی که کتاب درسی برای پرورش مهارت روان خوانی و کتاب خوانی کودکان کافی نیست.
از وقتی مامانبزرگ جودی یک سکهی لهولورده به او داده جودی توی همه چیز شانس میآورد، از بولینگ گرفته تا مسابقهی هجی کلمات.
بیبروبرگرد، او سوار بر اسب خوششانسی است تا اینکه اتفاقی میافتد و بدشانسی از راه میرسد. یک حیاط پر از شبدر سه پر و بچه گربهی فراری و …
کمتر کودکی است که شعری از مصطفی رحماندوست از برَ نباشد یا کتابی از او در کتابخانهاش نداشته باشد.
رحماندوست اما این بار در تک تک شعرهای این مجموعه با خداوند بخشنده و مهربان حرف میزند و با زبانی صمیمی و دلنشین او را کودکانه نیایش میکند.
دنیای پپا 29 (تولدت مبارک)
جشن تولد پپا نزدیک بود. او یکییکی به دوستانش زنگ میزد و آنها را دعوت میکرد. حتی مامان اجازه داد که جورج کوچولو هم چندتا از دوستانش را دعوت کند. اما برای داشتن جشن تولدی معرکه فقط دعوت کردن از چندتا مهمان کافی است یا کار دیگری هم میتوان انجام داد؟ خوب، همهی جشن تولدها که کیک و شمع تولد دارند.