استینک 8 (و حمله ی کپک غولی) دهماُمین جلد از مجموعه استینک است. استینک برادر جودی دمدمی است. استینک خیلی دلش میخواهد یک کپک لجنو داشته باشد و آن را توی اتاق خودش بزرگ کند، اما اگر این کپک مثل همان کپک غولی شود که استینک در فیلم دیده بود چی؟
جودی دمدمی 3 (جودی دنیا را نجات می دهد)
جودی سر کلاس ناگهان میشنود که جنگلهای استوایی در خطر نابودی هستند. وقتی میفهمد که گونههای کمیاب طبیعت هم در خطرند ولی آدمها زبالهسازند،بیشتر میترسد و حالا جودی به فکر نجات دنیا افتاده است…
از همین نویسنده
استینک یک آب نبات فک از کار انداز میخرد، اما فکش از کار نمی افتد! او هم معطل نمیکند. نامهای شکایتآمیزی مینویسد و بعد نعمت از آسمان میبارد! پنج کیلو آبنبات فک از کارانداز، یک جعبهی گنده پر از شکلات و چوب شور و پاستیل، مجموعهی کامل مدادهای میمونی و …
اما اگر بین آن همه بستهی ریز و درشت یک نامهی مهم کوچولو را نبیند، چی؟
بوگندو، چندش آور، حال به هم زن!
استینک در نمایشگاه حال به هم زن موزه ی علوم، از ماشین استفراغ و دستگاه آروغ سنج دیدن می کند. او در میان آن همه بوی گند، می فهمد که دماغش حرف ندارد و حس بویایی اش معرکه است!
استینک حالا می خواهد مثل بهترین دوستش سوفی در مسابقهی بوگندوترین کتانی شرکت کند، اما مگر برنده شدن در چنین مسابقه ای به این سادگی هاست؟
وقتی سه خوکچه ی هندی از فروشگاه حیوانات خانگی فرار میکنند، استینک و دوستانش سوفی و وبستر خوکچهها را به فروشگاه خانم بردویستل بر میگردانند و میفهمند توی فروشگاه قیامتی برپاست.
استینک و دوستانش تصمیم میگیرند برای صد و یک خوکچهی قلنبهی پشمالو خانه پیدا کنند. اما برای پیدا کردن چنین خانهای انگار باید به سفری پر ماجرا رفت…
ررررررر
بالا بالاتر،پیش به سوی فضا پلوتون چون کوچولوست از منظومه ی شمسی اخراح شده است.استینک تصمیم میگیرد برای سیاره های کوچولوو همینطور آدم های کوچولو فکری کند. دوست داری استینک وفق شود پلوتون را از این سرنوشت شوم نجات دهد؟ پس کمکش کن مگان مک دونالد نویسنده ی مجموعه ی پر طرفدار جودی دمدمی است.خودش میگوید:روزی به دیدن بچه های مدرسه ای رفتیه بودم پایم را که گذاشتم توی کلاس بچه ها یک صدا گفتند استینک استینک استینک همان وقت بود که فهمیدم استینک خودش میتواند کتاب بشود. مگان تا امروز بیش از 40 کتاب برای کودکان نوشته که ماجرای اغب آن ها را از خاطرات کودکی هایش الهام گرفته است.
ای وااای! کارنامهی استینک مودی، عقل کل خانواده، عالی نشده. اگر استینک میخواهد دست به مبارزه بزند و نمرهی بدش در درس ورزش را جبران کند،باید فنهای زیرآبی،نصف کردن و منگنه را یاد بگیرد.
حالا نوبت کُشتی انگشتی است. پس عجله کن!
استینک 9 (و یک شب خوابیدن کنار کوسه ها)
ترسناک، ترسناک تر، ترسناک ترین!
بابا و مامان استینک برنده ی یک شب خوابیدن در آکواریوم شده اند و حالا معلوم نیست این شب معرکه ترین خاطره ی استینک می شود یا عذاب آورترین شکنجه اش.
جودی دختری دمدمی مزاج است که یک روز از دندهی چپ بلند میشود و روز دیگر میخواهد دنیا را نجات بدهد.
نویسندهی این مجموعه در هر یک از این رمانها به نوعی به مشکلات دنیای امروز میپردازد و همراه با شخصیت اصلیاش به دنبال راهی برای برداشتن موانع و حل مشکلات موجود میگردد.
جودی و دوستانش انجمنی مخفی تشکیل میدهند. تنها شرط عضویت در این انجمن این است که قورباغهای روی دستت جیش کند!
جودی و دوستانش برای تهیهی نقشهای دربارهی شهر، خانواده و انجمنی که عضوش هستند، وارد ماجراهای جالب و بامزهای میشوند…
از وقتی مامانبزرگ جودی یک سکهی لهولورده به او داده جودی توی همه چیز شانس میآورد، از بولینگ گرفته تا مسابقهی هجی کلمات.
بیبروبرگرد، او سوار بر اسب خوششانسی است تا اینکه اتفاقی میافتد و بدشانسی از راه میرسد. یک حیاط پر از شبدر سه پر و بچه گربهی فراری و …
وقتش رسیده جودی اخمهایش را باز کند و لبخند بزند و با برادر کوچکش،استینکی لاستیکی مهربان بشود. اما مگر میتواند یک روز کامل خوشاخلاق باشد؟ چی؟ یک هفتهی کامل؟ البته با بافتنی انگشتی میتواند خودش را آرام کند و فکرش را از غرغر و بداخلاقی دور کند؛ ولی بافتنی انگشتی هم سختیهای خودش را دارد…
میخواهم برای دخترعمویم، ملکهی انگلستان، نامه بنویسم!
قرار است جودی برای درس مطالعات اجتماعی، درخت خانوادگی یا همان شجرهنامه درست کند.
او از روی مدارک قدیمی خانوادگیشان میفهمد که ممکن است با ملکهی انگلستان نسبت فامیلی داشته باشد!
جودی آرام و قرار ندارد تا هرچه زودتر این خبر دست اول را به دوستهایش بگوید. اما در کلاس، وقتی جسیکا از درخت خانوادگیاش میگوید، رازهای تازهای برملا میشود که جودی را حسابی غافلگیر میکند.
اولین مسابقه ی کتاب خوانی در راه است. گروه کرم کتاب های مدرسه ویرجینیا دیر دارند از صبح تا شب کتاب می خوانند. جودی دمدی و گروهش کتاب می خوانند و نکته های مهم را حفظ می کنند. آن ها سر میز شام، زیر پتو یا توی کلاس کاراته کتاب می خوانند؛ حتی سعی می کنند تندخوانی کنند. آیا کرم کتاب های معمولی می توانند با گروهی از آکادمی درخت هوش رقابت کنند؟ شایعه ای بر سر زبان ها افتاده که یک کلاس چهارمی توی گروه رقیب است! این همه هیجان نفس هر کرم کتابی را بند می آورد.
فردای آخرهفتهها همیشه دلگیر و حالگیر است. هیچکس، بهجز خودشیرینهای الکیمدرسهدوست، خوشش نمیآید بعد از دو روز استراحت و تفریح، دوباره برگردد به مدرسه. جودی دمدمی هم از همین بچههایی است که دوشنبهها را دوست ندارد؛ خوشش نمیآید برگرد به همان مدرسه، به همان کلاس، به همان میز و صندلی، با همان آدمهای همیشگی.
جسیکا، همکلاسی جودی، در مسابقه مقام اول را به دست میآورد و عکسش هم در روزنامه محلی چاپ میشود. جودی هم به فکر میافتد که کاری کند تا مشهور شود و عکسش را در همهی روزنامهها چاپ کنند.
و جودی برای مشهور شدن، چه کارها که نمیکند!
جودی دمدمی یک «انگشتر حالنما» جایزه میبرد. هر کس نگین انگشتر را فشار دهد، رنگ نگین عوض میشود و انگشتر حالش را نشان میدهد.
جودی میخواهد به کمک این انگشتر، آیندهی دیگران را پیشگویی کند. جالب اینکه بعضی از پیشگوییهایش درست از آب در میآید!
ایمی نیمی دوست جدید جودی،او را در انجمن اسم- من- یک – شعر – است عضو می کند. جودی آنقدر با ایمی صمیمی میشود که نمیتواند از او دل بکند. اما لاکی و فرانک هم که حسودیشان شده با جودی قهر میکنند. آنها قرار بود با هم روی پروژهی «دور دنیا در هشت روز» کار کنند، اما حالا؟… داستان پیچ خورد، نه؟
جودی دمدمی حوصله ندارد؛ حال و حوصلهی ریاضی را که هیچ رقم!به جای آقای تاد دوستداشتنی، معلم جدیدی آمده که به نظرش،هم ریاضی جودی افتضاح است و هم رفتارش!
جودی عاشق کتابهای کارآگاهی و حل معماهای پلیسی است. حالا هم آقای چیپس، سگ ادارهی پلیس گم شده و جودی شک ندارد که دست دزدهای بینالمللی در کار است.
جودی تصمیم میگیرد با دوستهایش یک گروه کارآگاهی تشکیل دهد و دست دزدها را رو کند. او برای این کار یک نقشهی معرکه کشیده…
بابا و مامان به سفر میروند و جودی و استینک را به عمه اُپال میسپارند. حالا این به کنار، دو تا از رفیقهای جودی هم میخواهند تعطیلات را به جای دیگری بروند.
جودی از تابستان کسلکنندهای که در پیش دارد، شاکی است؛ اما اتفاقهایی میافتند که او به خواب هم نمیدید!
سایر کتاب های همین ناشر
باک سگ نیرومندی است که در خانهی اعیانی قاضی میلر از همهی سگها ارج بیشتری دارد. مردم گروه گروه به دنبال طلای زرد به قطب شمال هجوم میآورند و در این میان، مانوئل- باغبان خائن- باک را میفروشد و باک از روزهای شومی که انتظارش را میکشند، بیخبر است.
متن این داستانها با نشانهها و حرفهایی که کلاس اولیها از درس ۱ تا ۱۸ کتاب فارسی اول دبستان یاد گرفتهاند، نوشته شده است. این کتابها برای بچههای کلاس دومی و کلاس سومی هم که میخواهند مهارت بیشتری در خواندن کلمههای مشکل و روانخوانی پیدا کنند، مناسب است.
حرف بی حرف! چشماتو ببند و تا ده بشمار!
آرتمیس از بعضی جهات هنوز مثل قبل تیز و نابغه است، اما انگار سایهای روی ذهنش افتاده. قبلا چیزهایی را می دید که بقیه نمی دیدند، اما حالا چیزهایی را می بیند که اصلا وجود خارجی ندارد! درگیری با جن و جادو به شدت ذهنش را به هم ریخته و حالا که روبات های ویرانگر به شهر زیرآبی آتلانتیس و جن و پری هایش حمله کردهاند، آرتمیس فاول شرور، خوب و دلرحم شده و نمی تواند با آن ها بجنگد!
استینک یک آب نبات فک از کار انداز میخرد، اما فکش از کار نمی افتد! او هم معطل نمیکند. نامهای شکایتآمیزی مینویسد و بعد نعمت از آسمان میبارد! پنج کیلو آبنبات فک از کارانداز، یک جعبهی گنده پر از شکلات و چوب شور و پاستیل، مجموعهی کامل مدادهای میمونی و …
اما اگر بین آن همه بستهی ریز و درشت یک نامهی مهم کوچولو را نبیند، چی؟
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
مجموعه کتاب وگی ورجه نوشته جاناتان لاندن است. ناصر کشاورز این بار هم مثل مجموعهی میمینی با شعرهای شاد و دوستداشتنی کوچولوها و البته بزرگترها را عاشق کتاب خواندن میکند.
هدف از انتشار مجموعه کتابهای خودم میخوانم ترویج کتابخوانی، افزایش لذت خواندن و ایجاد عادت به مطالعه در کودکان است.
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
در این کتاب میمینی متوجه میشود که زیاده روی در خوردن شیرینی باعث دندان درد میشود.
وقتش رسیده جودی اخمهایش را باز کند و لبخند بزند و با برادر کوچکش،استینکی لاستیکی مهربان بشود. اما مگر میتواند یک روز کامل خوشاخلاق باشد؟ چی؟ یک هفتهی کامل؟ البته با بافتنی انگشتی میتواند خودش را آرام کند و فکرش را از غرغر و بداخلاقی دور کند؛ ولی بافتنی انگشتی هم سختیهای خودش را دارد…
اریک آرتوربلر (1903-1950) رماننویس و روزنامهنگار پر آوازهی انگلیسی با نام نویسندگی جورج اورول شناخته می شود. او در شهر موتیهاری از ایالتهای هندوستان متولد شد ووقتی یک ساله بود، مادرش او و خواهر بزرگترش را به انگلستان برد. این نویسنده را بیشتر با دو رمان قلعهی حیوانات و 1984 میشناسند. رمان قلعهی حیوانات در سال 1945 میلادی در انگلستان منتشر شد و در اواخر دههی 1950 میلادی به شهرت رسید. گروهی از حیوانات. در اقدامی آرمان گرایانه و انقلابی، آقای جونز را از مزرعهاش فراری میدهند تا برابری و رفاه را در آن برقرار سازند، اما ایجاد تغییر به این سادگیها نیست.
من از دست شما وزوزیها چی کار کنم؟
وای! غرش من گم شده!
چرا نمیتوانم گره دمم را باز کنم؟
پس من کی یاد میگیرم که تاب بخورم؟
پس این خرطوم گنده به چه دردی میخورد؟
کی گفته که من شیر تنبلم؟
نوسوادانِ کلاس اول، به تدریج که خواندن را میآموزند و با شکل حروف و صداها و کلمهها آشنا میشوند؛ خواند توانست نوشتههای سادهی غیردرسی را هم بدون کمک گرفتن از دیگران میخوانند.
ژانوالژان برای سیر کردن هفت فرزند گرسنهی خواهرش قرصی نان میدزدد و نوزده سال در زندان اسیر میشود. پس از آزادی زندگیاش را وقف نیازمندان و کوزت، دختری یتیم، میکند اما بازرس ژاور نمایندهی قانون، همهجا در تعقیب اوست.
میری که دانش آموخته ی آکادمی شاهزاده خانم هاست حالا بین ماندن در روستا یا رفتن به پایتخت دچار تردید شده، او از نامه کاتار که درباره خطرهایی صحبت کرده بود ترسیده است و نگران است که مبادا در این یک سال موانعی پیش بیاید که دیگر هرگز به روستا بازنگردد. میری باید دست به انتخاب های گوناگونی بزند و درباره عشق، دوستی، خانواده و آینده ای که پیش رو دارد بهترین تصمیم را بگیرد.
در اين كتاب میمینی با دردسرهای پرخوری مواجه میشود.
برچسب از مجموعه کتابهای «پیشی پیشی رنگ رنگ» منتشر شده است. این کتاب برای سرگرمی، افزایش مهارت رنگآمیزی و کمک به پرورش دستورزی کودکان 2 تا 6 سال مناسب است.
توماس فهمیده بود که راه پر پیچ و خمتر از آن چیزی است که فکرش را میکرد. حالا بیرون از هزارتو خطرهای بیشتری زندگی او و دوستانش را تهدید میکرد. او چند هفتهی گذشته را در ترس و وحشت گذارنده بود ولی بالاخره کسی باید کنترل اوضاع را به دست میگرفت. آنها برای آنکه از این مهلکه جان سالم به در ببرند، به یک نقشه احتیاج داشتند.
پدر ویتو کورلئونه با شخصی در دهکده درگیر میشود و آن شخص به مافیا شکایت میبرد. پدر حاضر به زانو زدن در مقابل کدخدای محلی مافیا نمیشود و او را در حضور مردم به قتل میرساند.
یک هفته بعد نیز جسد خودش را پیدا میکنند، تفنگچیان مافیا به دنبال ویتوی جوان به پرسوجو میافتند؛ چرا که احتمال میدهند ویتو بعدها به خوانخواهی پدر برخیزد. اقوام ویتوی دوازده ساله نیز او را مخفیانه به آمریکا میفرستند.
میمینی توپش را به دوستانش نمیدهد. آنها هم او را تنها میگذارند و میمینی پی میبرد که نباید دوستانش را این طور از دست بدهد. حالا او باید چه کار کند تا بچهها دوباره با او دوست شوند.
شاگرد محافظ، تام وارد باید از منطقه در مقابل موجودات دنیای تاریک دفاع کند. اما مادرش از یونان برگشته تا از تام کمک بگیرد. یکی از جادوگران خطرناک و قدیمی یونان به نام اردین به دنبال نابودی مادر تام است. مادر تام هم ارتش بزرگ و نیرومندی تشکیل داده که دوستان تام، آلیس و گریملکین در ان حضور دارند. از طرفی اگر تام در این جنگ به آنها بپیوندد، محافظ دیگر او را به شاگردی نمیپذیرد. پس در این مبارزه چهچیز قربانی خواهد شد؟
گرگشاه، دشمن خرگوشهای دمپنبهای است. برای همین اسم خرگوشها را از همهی کتابها خط میزند و از میمون عکاس میخواهد تندتند از او عکس بگیرد تا عکسهای گرگ شاه، و فقط او، سراسر جنگل و در و دیوار خانهها را بپوشاند.
ولی آیا به این راحتیها میشود خرگوشهای دمپنبهای را از صفحهی روزگار پاک کرد؟
در سرزمین کلانمل فرقهای اسرارآمیز آفتابی شده که مدعی است میتواند در ازای دریافت طلا، مردم را از شر چپاولگران در امان دارد. اما به گمان هالت، ویل و هوراس یک جای کار این فرقهی به ظاهر خیرخواه میلنگد. هالت میفهمد که توطئهای در کار است و به زودی کشتیهای ماهیگیری اهالی، توسط راهزنان به آتش کشیده خواهند شد.
و اینک رازی که این سه تن از آن آگاه شدهاند، نه کلانمل، که کل پادشاهی را تهدید میکند.
کتاب «بهترین مامان دنیا» از اوّل تا آخرش دربارهی مامان دوست داشتنی و مهربان پپا است. مامان پپا در خانه خیلی کار میکند. در بیرون از خانه هم همینطور و با همهی این کارها با پپا و برادرش جورج هم بازی میکند. این کتاب از مجموعهی «دنیای پپا» دربارهی مامانها است. پپا و برادرش جورج در این کتاب به همراه مامان کمک میکنند تا بچّههارفتارهای اجتماعی را یاد بگیرند و با مسائل و مشکلات زندگی راحت کنار بیایند.