سمور آبی یکی از دوستان فرانکلین است که دارد برای دیدنشان بعد از مدتها به محله میآید. فرانکلین خیلی هیجان دارد که سمور آبی را دوباره ببیند و با او مثل قدیم بازی کند. اما هر دوی آنها تغییر کردهاند و بزرگتر شدهاند. آیا آنها با تمام این تفاوتها باز هم میتوانند با هم دوست و خوش باشند؟
شاهد عینی (دوزیستان)
دوزیستان چگونه تنفس میکنند؟ آب در زندگی دوزیستان چه نقشی دارد؟ کدام دوزیست اهل لاف زدن است؟ کدام جانوران از همه بهتر پنهان میشوند؟ رکورددار پرش سه گام و پرش طول کیست؟ آیا سمندر خونآشام است؟ دگردیسی چیست؟ قورباغه با وزغ چه تفاوتی دارد؟
سایر کتاب های همین ناشر
فرانکلین بچه لاکپشتی است که خیلی کارها بلد است؛ مثلاً میتواند در لاک تنگ و تاریکش تنهایی بخوابد، البته اگر برایش قصه شبش را گفته باشند و چراغ خوابش را هم روشن کرده باشند و یک لیوان آب هم برایش گذاشتهباشند…فرانکلین موقع خواب، پتوی بچگی اش را هم بغل میکند تا خوابش ببرد اما یک شب نمیتواند پتویش را پیدا کند. حالا باید چه کار کند؟
با حل کتاب کار کومن (یادگیری ساعت ها و نیم ساعت ها 2)، کودک شما علاوه بر تقویت اعتماد به نفس، انگیزهی کامل را برای حل تمرینها پیدا میکند و قدمبهقدم با ساعت آشنا میشود.
دربارهی دالی بازی (من می گم، تو می گی ... متضادها)
تصاویر جذاب و شعرهای شیرین مجموعه کتابهای من میگم، تو میگی کودک شما را سرگرم میکند و هم زمان کمک میکند تا او در کنار بازی، با مفاهیم و کلامات جدید آشنا شود.
یک روز فرانکلین از پدر و مادرش اجازه میگیرد که دوستش خرس را به خانه دعوت کند تا شب را در خانهشانبخوابد. این اولین باری است که فرانکلین یکی از دوستانش را برای شب ماندن دعوت میکند. فرانکلین برای خوش گذراندن با مهمانش برنامههای زیادی دارد. آیا به فرانکلین و دوستش خوش میگذرد و میتوانند راحت بخوابند؟
وقتی خانوادهی فذتانکلین برای پیکنیک کنار برکه رفته بودند، تنگ ماهی فرانکلین از دست خواهرش میافتد و ماهی عزیزش در برکه رها میشود. فرانکلین نمیتواند خواهرش را ببخشد و هر دو ناراحتاند تا اینکه…
تقلب در مسابقهی آشپزی، نودل را حسابی به دردسر میاندازد. چیزی که در ابتدا فقط یک رقابت دوستانه برای پختن شیرینترین و لذیذترین شیرینی مدرسه است، با اول شدن نودل به کام او تلخ میشود… آن هم به خاطر تقلب! این کتاب احترام، صداقت، مدیریت زمان و مسئولیتپذیری را به کودکان میآموزد.
بچه ها به همراه خانم مربی برای تماشای سنگ ها به گردش رفتند. آنها به خانه ها نگاه می کردند. چند خانه بود که بیرون آنها از سنگ رنگی ساخته شده بود و بچه ها آنها را به هم نشان می دادند. وقتی به نانوایی سنگکی رسیدند، یکی از بچه ها گفت: (نگاه کنید، به نان ها سنگ چسبیده!)
فرانکلین و دوستانش بازی فوتبال را خیلی دوست دارند ولی هیچوقت برنده نمیشوند. هرکدام ار همتیمیها مشکلی دارند: یکی دٌمش سنگین است، یکی گوشهایش بزرگ است، غاز هم یادش میرود در بازی فوتبال نباید از بالهایش استفاده کند. حتی یادشان میرود که باید باهم همکاری کنند و همه به سمت توپ حمله میکنند. بالاخره فرانکلین راهی پیدا میکند و …
فرانکلین متوجه میشود که تولد مادرش نزدیک است. پس تصمیم میگیرد برای مادرش هدیهای گرانقیمت بخرد چون مادرش را خیلی دوست دارد. اما پولش به اندازهای نیست که بتواند کادوی خوبی برای مادرش بخرد. پس فرانکلین تصمیم میگیرد از تمام دوستهایش بپرسد آنها چه چیزی برای تولد مادرشان می خرند و نهایتاً خودش یک فکر عالی به ذهنش میرسد تا بتواند مادرش را خوشحال کند. شما میدانید کادوی فرانکلین به مادرش چیست؟
این کتاب پر از مطالب و برچسبهای جالب است وچیزهای زیادی دربارهی هواپیماها به ما میآموزد.
برچسبهای دلخواه خود را انتخاب کنید و کتابی به سلیقهی خود بسازید.
آقای موش کور میخواهد برود مسافرت و دنبال کسی میگردد که کارهای خانهاش را انجام دهد؛ فرانکلین اصرار میکند که کارها را به او بسپرند، اما فراموش میکند به باغچه آب بدهد! وقتی اقای مو کور از سفر برمیگردد، فرانکلین با ناراحتی به او میگوید که نتوانسته از عهدهی کارها بربیاید… .
فرانکلین لاکپشتی باهوش است. یک روز در مدرسه آقای جغد از بچهها میخواهد که برای تکلیف روز بعد چیزی را که در محلهشان از همه بیشتر دوست دارند نقاشی کنند. هرکدام از دوستان فرانکلین چیزی را که دوست دارد، نقاشی میکند، اما فرانکلین هرچه فکر میکند نمیتواند تصمیم بگیرد چه چیزی را نقاشی کند چون او خیلی چیزها را در محلهشان دوست دارد. به هر جایی که نگاه میکند یاد دوستان و خاطراتش میافتد تا اینکه…
مجموعه کی؟ چی؟ کجا؟ (برج ایفل) به شما میگوید چرا. وقتی از برج ایفل حرف میزنیم از کجا حرف میزنیم؟ از یکی از عجایب هفتگانة جهان؟ از بزرگترین شاهکار مهندسی جهان باستان؟ از قلهای عجیب در سیارهای دور؟ یا جایی دیگر؟ این کتاب را بخوانید تا بدانید.
فرانکلین با اینکه خیلی بااستعداد است اما از همهی لاکپشت ها کندتر است. همه از او میخواهند که کمی سریع تر کارهایش را انجام دهد ولی او نمیتواند. یک روز فرانکلین به خانهی دوستش خرس دعوت می شود و نباید دیر برسد چون آن روز برای خرس روز خاصی است. فکر میکنید واقعاً فرانکلین از همهی دوستانش کندتر است؟ آیا فرانکلین میتواند سر وقت به مهمانی برسد؟
نگرانی چیست؟ چرا نگران میشویم؟ چه چیزهایی موجب نگرانی ما میشوند؟ چطور نگرانی را از خودمان دور کنیم؟ با مطالعهی این کتاب کودکان مطالب جالبی دربارهی نگرانی و روشهای کنار آمدن با آن را میآموزند.
سادهترین عنصر موجود در کهکشان کدام است؟ کدام فلز در دستان شما ذوب می شود؟ وزن شما روی کرهی ماه چقدر است؟ با واقعیت افزوده میتوانید سفری شگفتآنگیز و واقعی به مرزهای دانش داشته باشید! فقط کافی است برنامهی رایگان آن را در دستگاه خود بارگذاری و برای یک تجربهی باورنکردنی کتاب را مطالعه کنید.
نگرانی چیست؟ چرا گاهی نگران میشویم؟ چطور نگرانی را از بین ببریم؟ چطور به کسی که نگران است کمک کنیم؟ در این کتاب با موقعیتهایی که ما را نگران میکنند و روشهایی برای رفع نگرانی آشنا میشویم و میآموزیم هرچه بیشتر در مورد نگرانی خود بدانیم، پیدا کردن راهحل از بین بردن آن آسانتر است.
اتفاقهای جالب و هیجان انگیزی که در زندگی چارلی میافتد-یا حداقل این چیزی است که او به همهی همکلاسیهایش میگوید! بین شما کسی در مسابقهی هاتداگخوری برنده شده؟ خوب، چارلی هم شده! اما چارلی هاتداگهای بیشتری خورده! چارلی (یا همانطور که همکلاس ها صدایش میکنند، چاخان) کلی ماجراهای جالب برای تعریف کردن دارد. هیچکس نمیتواند با او رقابت کند!
تا وقتی چارلی چاخان مجبور میشود برای تکلیف مدرسه یک داستان بنویسد…
با استفاده از این جورچینها کودک با مشاغل و خدماتی که آنها به جامعه ارائه میدهند آشنا میشود. این جورچینهای دوتکه به گونهای طراحی شدهاند که تنها با پاسخ صحیح جور میشوند.
فرانکلین و کلاه دوچرخه سواری اش
فرانکلین با مادرش به مغازه میرود و یک کلاه ایمنی که رویش چراغ چشمکزن دارد انتخاب میکند و میخرد. روز مسابقه دوچرخهسواری فرانکلین خجالت میکشد کلاهش را سرش بگذارد چون میترسد دوستانش مسخرهاش کنند.
رازهای جهان دایناسورها چگونه آشکار شد؟ دایناسورها از چنگالها و دمهای خود چگونه استفاده میکردند؟ کدام دایناسورها پرواز میکردند؟ چرا دایناسورها منقرض شدند؟ کدام دایناسورها از همه بزرگتر بودند؟ نخستین دایناسورها را چه کسانی کشف کردند؟ کدام دایناسور از همه باهوشتر بود؟ کدام دایناسور از همه خطرناکتر بود؟
حسودی چیست؟ چرا گاهی حسودی میکنیم؟ چطور با حسودی کنار بیاییم؟ چطور میتوانیم به کسی که حسودی میکند کمک کنیم؟ وقتی به کسی یا چیزی حسودی میکنیم باید چهکار کنیم؟ در این کتاب با موقعیتهایی که موجب حسودی میشوند و روشهایی برای رفع آنها آشنا می شویم.
ریکی هرچیزی را که میخواهد، برمیدارد حتی اگر مال دیگران باشد. یک بار آدامس بادکنکی دوستش را برداشت. یک روز هم از سوپر توپ برداشت.
وقتی هم مادرش مچش را گرفت، فوری دروغ گفت و وانمود کرد که چنین کاری نکرده است.
ریکی حتی به مادرش هم دروغ گفت تا اینکه یک روز مادرش به او درسی داد تا متوجه شود که استفاده از وسیلهی دیگران بدون اجازهی آنها کار درستی نیست و دزدی به حساب میآید.