مشاهده همه محصولات
محصولی پیدا نشد

عشق های فراموش شده (صفورا اره و غلام بهونه گیر)

صفورا دیلاق و بی‌قواره بود با شانه‌هایی پت و پهن و دستانی بزرگ مثل دو طاقار که از دو طرف تنش آویزان بودند. صورتش گُرگرفته، دهانش گشاد و بینی‌اش استخوانی کشیده بود. یک خال بزرگ گوشتی گوشه‌ی چپ لب پایینش داشت … زبانش مثل نیش عقرب بود، بلکه هم بدتر، مثل اَره تیز و تند و برنده!برای همین در و همسایه و فامیل و آشنا «صفورا اَره» صدایش می‌زدند. اول‌بار آقا‌دده‌ی خدا بیامرزش این اسم را رویش گذاشت. می‌گفت: «معلوم نیست به کی رفته!» … صفورا تقی به توقی می‌خورد اَره می‌شد. با دست‌های بزرگش همه‌چیز را به ه...

ادامه مطلبShow less
51,000 تومان
ناموجود
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
9786008025092
نام تجاری:
توضیحات

ماجرای عاشقیت صفورای عبوس و بداخلاق به غلام لوده و زن‌باره. آن هم درست روزی که خوش‌خوشان غلام است، روزی که پاشنه‌ی کفش‌هایش را خوابانده، موهای فرفری شبق‌رنگش را روغن زده و به خواستگاری می‌رود …

یک‌بار احمد شاملو در کتاب «کوچه» این قصه‌ی عاشقانه را به شیوایی نقل کرد و به آن سر و سامان داد و حالا اعظم مهدوی با برداشت آزاد از این قصه، به شخصیت‌های دلنشین این قصه جان داد و داستانی با روایتی طنزآلود و لحنی کوچه‌بازاری بازآفرید.

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
9786008025092

مشخصات

نویسنده
اعظم مهدوی
قطع
رقعی
نوع جلد
گالینگور

سایر کتاب های همین ناشر

کیف پول

فهرست

جستجو

مشاهده همه محصولات
محصولی پیدا نشد

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم